دیده بان استهبان

بررسی و اطلاع رسانی مسایل محیط زیست، منابع طبیعی و میراث فرهنگی شهرستان استهبان

دیده بان استهبان

بررسی و اطلاع رسانی مسایل محیط زیست، منابع طبیعی و میراث فرهنگی شهرستان استهبان

بحران آب، نابودی جنگل ها، خشکیدن تالاب ها، ریزگردها و ... معضلاتی هستند که تداوم حیات اجتماعی انسان ها و هم چنین گیاهان و جانداران را با مشکلاتی بزرگ مواجه کرده است. یکی از راه های کاهش سرعت این فجایع، اطلاع رسانی و آموزش جامعه و به ویژه جوامع محلی است.
در کنار بحران های محیط زیستی، متاسفانه در حال برخورد با "بحرانی تاریخی" در حوزه ی تمدنی ایران زمین نیز هستیم.
در این تارنما خواهم کوشید تا قدمی هر چند کوچک در برابر این ناملایمات بردارم!
محتاج دعای خیرتان هستم.

۵۳ مطلب با موضوع «بختگان» ثبت شده است

مجموعه بختگان (پارک ملی و پناهگاه حیات وحش)

پارک ملی بختگان در استان فارس بین E6315 الی E5415 طول شرقی و N2911 الی N2951 عرض شمالی واقع شده است. مساحت آن در حدود 160 هزار هکتار می باشد. بخشی از مجموعه حفاظتی بختگان است که در شمال غرب منطقه حفاظت شده بختگان قرار دارد. این پارک بخشی از شمال دریاچه بختگان را در بر می‌گیرد. در واقع مجموعه حفاظتی بختگان دو بخش مجزا به نام منطقه حفاظت شده بختگان و پارک ملی بختگان را شامل می‌گردد. ویژگی های این پارک نظیر منطقه حفاظت شده بختگان است. پارک ملی بختگان در‌ حدود 000, 160هکتار مساحت دارد.


(دریاچه های بختگان و طشک در زمان پرآبی)

 تاریخچه حفاظت: منطقه بختگان اولین بار طبق مصوبه شماره 7مورخ 12/9/47 شورای عالی نظارت بر صید به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام گردید و سپس در سال 1354 به عنوان پناهگاه حیات وحش مصوب شد و در سال 1374 قسمتی از پناهگاه به عنوان پارک ملی بختگان اعلام گردید.

 ارتفاع: دامنه‌ی تغییرات ارتفاعی این عرصه نیز بین ۱۶۰۰ تا ۲۹۰۰ متر از سطح دریا متغیر است.

 نوع آب و هوا: دامنه ارتفاعی یک هزار و 560 تا دو هزار و 960 متر بارندگی و دمای متوسط سالانه 230 میلی‌متر و 15 درجه سانتیگراد، منطقه را دارای اقلیم خشک بیابانی معتدل کرده استپارک ملی و پناهگاه حیات وحش بختگان با وسعت هر یک به ترتیب 117047 هکتار و 242223 هکتار درآباده طشک فارس واقع گردیده است. دریاچه های طشک و بختگان از بزرگ ترین و پرآب ترین دریاچه های کشور محسوب می شوند. این دو دریاچه در سال های پر باران گسترش یافته و به هم می پیوندند. طشک و بختگان و مناطق کوهستانی محاط بر آن ها و جزایر متعددی که در این دو دریاچه وجود دارند مجموعه طبیعی بسیار با ارزشی را به وجود آورده اند که هم از نظر تنوع زیستی و هم از منظر زیبا شناختی بی نظیر می باشند. آب و هوای این منطقه خشک و سرد و بارندگی آن حدود 120 میلیمتر می باشد.

 تاریخچه منطقه: بختگان اولین بار در سال 1347 به عنوان منطقه حفاظت شده اعلام گردید، سپس در سال 1354 به عنوان پناهگاه حیات وحش و در سال 1374 بخشی از آن شامل مجموعه دریاچه های بختگان، طشک و تالاب های موجود در ورودی زهکش ها به انضمام ارتفاعات شمال دریاچه بختگان به عنوان پارک ملی تعیین شد. تالاب های طشک و بختگان نقش بسیار مهمی در بقاء تنوع ژنتیکی و اکولوژیکی کشور ایفا می کنند و به همین دلیل این دو تالاب در فهرست تالاب های بین المللی کشور قرار گرفته است.

 جاذبه های جانوری

پرندگان: فلامینگو، پلیکان، ‌انواع غازها،‌ مرغابی ها، ‌حواصیل ها،کشیم ها، ‌کاکایی ها، پرستوهای دریایی، ماهی خورک ها،‌ انواع گنجشک سانان، عقاب ها، ‌سنقرها،‌ هوبره، ‌‌بلدرچین، ‌درنا، لک لک، کبک، ‌چلچله، ‌دارکوب پری شاهرخ،‌ دال،‌ بحری،‌ بالابان، ‌شاهین،‌ لیل و ‌دلیجه.

فلامینگو

کشیم

کاکایی

بالابان

پستانداران: کل و بز و قوچ و میش، گربه وحشی، گرگ، ‌پلنگ،‌‌ کفتار، ‌روباه،‌ شغال و در دشت ها آهو.

کل و بز

پلنگ

گربه وحشی

جاذبه های گیاهی: انواع دیاتومه ها وجلبک ها، انواع گیاهان شورپسند گز و ‌نی و در مناطق خشکی اُرس، ‌بنه، ‌تنگس، ‌قیچ، ‌بادام کوهی،‌ آویشن،‌ کاکوتی و باریجه می باشد.

پارک ملی و پناهگاه حیات وحش بختگان به واسطه وجود دو تالاب طشک و بختگان و ارتفاعات موجود در آن، از تنوع رویشگاهی زیادی برخوردار است. به گونه ای که بیش از 400 گونه گیاهی در قالب 47 تیپ در آن شناسایی شده اند که از این مجموعه حدود 30 گونه فهرست سرخ IUCN  قرار دارند. گونه های درختی بارز منطقه عبارتند از: پسته وحشی، بادامک، انجیر، پسه، کلخونگ، تنگرس

به طور کلی مجموعه بختگان (پناهگاه حیات وحش و پارک ملی) را می‌توان به سه بخش اصلی تقسیم کرد:

1- دریاچه‌ها و تالاب‌ها

2- مناطق دشتی و کوهستانی واقع در بین دریاچه‌های بختگان و طشک و اراضی مجاور آن

3- مناطق کوهستانی واقع در جنوب دریاچه بختگان

مجموعه این سه بخش ساختار کلی سیمای محیط طبیعی منطقه را به تصویر می‌کشند.

 پوشش گیاهی  منطقه: به طور تقریب 000/130 هکتار کوه، دشت و دامنه بین دو دریاچه واقع گردیده که به اضافه کوههای خانه کت در جنوب دریاچه بخش کوهستانی پناهگاه را تشکیل می دهند . در این مناطق درختان و درختچه های بنه، بادام کوهی، تنگرس، کیکم و قیچ دیده می شود در منطقه با غو در دشت ساحلی درختچه های قیچ به صورت یک نوار پهن تا ادامه کوه روییده است.

بالاتر از این نوار پوشش متراکمی از درمنه به چشم می خورد. جنگل های بلوط زاگرس در این منطقه به علت کاهش ارتفاع و افزایش درجه حرارت به جنگل های بنه و بادام کوهی تبدیل می شوند. از شمال دریاچه طشک تا حوالی ارسنجان بخشی از انبوه ترین جنگل های بنه استان دیده می شود که این پوشش تنها در مناطق کوهستانی دور از شهر و دسترس بومیان پابرجاست و دشت ها همه به زیر کشت رفته اند .

منشا آب دریاچه: رودخانه ی کوچک "سیوند" در دره ای به نام "سیوند" یا -تنگه بلاغی- جریان دارد. "سیوند" نام روستایی بزرگ و خوش‌آب و هوا در مسیر راه شیراز به اصفهان -در میانه راه تخت جمشید به پاسارگاد- می‌باشد. سیلاب رود "سیوند" در انتهای مسیر خود به رود "کُر" پیوسته و از آن جا به دریاچه "بختگان" می ریزد.

 کاهش میزان آب ورودی: هم اکنون میزان ورودی آب رودخانه کُر به دریاچه بختگان بسیار اندک و حتی به صفر می‌رسد. (مقداری از آب کُر در گذشته به دلیل ساختن سد "درود زن" کم شد.)، در نتیجه ورودی آب دریاچه تنها محدود به سیلاب‌های منطقه (آباده طشک،شهرستان بختگان، خیر، نی ریز، خرامه و ارسنجان) می باشد.



 اثرات زیست ‌محیطی: به دنبال این رویداد، پیوستگی میان دو دریاچه طشک و بختگان برای همیشه از بین خواهد رفت و نتیجه آن خشک شدن دریاچه بختگان خواهد بود. اندکی پس از آن دریاچه طشک هم به خاموشی فرو خواهد رفت؛ چرا که هم اکنون شوری دریاچه طشک به ۱۲۰۰ واحد رسیده است که حدود ۴ برابر سال‌های پرآب گذشته می‌باشد. دریاچه‌ی بختگان به دلیل برخورداری از 3 ویژگی ارزشمند، یکی از 105 منطقه‌ی مهم زیست پرندگان در کشور هم محسوب می‌شود.

(دریاچه های بختگان و طشک فعلی)

 این ویژگی‌ها عبارتند از:

به طور منظم تعداد قابل توجهی از گونه‌های در خطر تهدید جهانی را نگهداری می‌کند.

به طور منظم یک درصد از گونه‌های منطقه‌ جغرافیای زیستی یا مسیر مهاجرت یا جمعیت خاورمیانه (تنها پرندگان آبزی و دریایی) را نگه می‌دارد.

به طور منظم 20 هزار قطعه (و یا بیشتر) از پرندگان آبزی را نگه می‌دارد.

 وضعیت عمومی اقتصادی اجتماعی

با توجه به وسعت زیاد منطقه، فعالیت روستاهای حاشیه و داخل منطقه نیز متفاوت است. در قسمت شمال و شمال غربی منطقه شغل اکثر مردم کشاورزی بوده و در قسمت جنوب و جنوب غربی منطقه عمده فعالیت های مردم باغداری بوده و در قشمت شرق و مرکز منطقه اکثر مردم به دامداری مشغول می باشند. و همچنین به دلیل وجود معادن فعال در این قسمت از منطقه بخشی از اهالی این روستاها در این معادن مشغول به فعالیت می باشند.


برگرفته از سایت: کویرها و بیابان های ایران

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۴ ، ۱۹:۲۷
رسول حاجی باقری

ادعای آبگیری بختگان، سرابی بیش نبود!


عکس های دریاچه بختگان در تاریخ 17 دی ماه 1394، قسمت هایی از بختگان در نزدیکی روستای محمد آباد و هم چنین در محدوده نی ریز کمی آب دارد، اما تا چند روز دیگر کاملا تبخیر خواهد شد.


(عکس از سرکار خانم سمیرا هاشمی)









(عکس ها از آقای طاهر عبدالیوسفی)





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۴ ، ۱۱:۳۰
رسول حاجی باقری

سرنوشت شوم بختگان به سفیدبختی رسید!

محمد درویش

سایه 10 ساله سنگین خشکسالی بر سر دریاچه بختگان، برای نخستین بار با در اولویت‌گیری حقابه محیط‌زیست در دومین نوبت از سوی وزارت نیرو برچیده می‌شود.


(دریاچه بختگان - مهرماه 1394)


سرنوشت شوم بختگان به سفیدبختی رسید.

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ خشکسالی، تغییر اقلیم و برداشت بی‌رویه آب‌های سطحی و زیرزمینی باعث خشکی و رخت بستن آب از بستر بسیاری از دریاچه‌ها و تالاب‌های کشورمان شده که این امر علاوه‌بر نابودی اکوسیستم آن‌ها، منطقه و ساکنانش را به تنگ آورده و گرد و غبار و مهاجرت را به دنبال داشته است. در این بین مسئولان محیط‌زیست برای جلوگیری از بروز بحران‌های ناشی از خشک شدن تالاب‌ها و دریاچه‌های خود و تامین حقابه آن‌ها در تلاشند ولی به دلیل در اولویت نبودن حقابه محیط زیستی، دریاچه‌های خشک شده به کانون‌های گردوغبار داخلی تبدیل شده و مهاجرت بسیاری را به ارمغان می‌آورد. حالا وزارت نیرو، تغییر رویه داده و حقابه محیط زیستی را بعد از شرب در اولویت قرار داده که به دنبال همین اتفاق و شرایط نامناسب دریاچه بختگان، برای نخستین بار حقابه این دریاچه خشک شده و بعداز 10 سال به او اختصاص می‌یابد.


حقابه به محیط زیست در دومین اولویت

تاکنون در تامین حقابه‌ها وزارت نیرو ابتدا آب شرب، دوم کشاورزی و در نهایت صنعت را در اولویت دستورالعمل‌های خود قرار می‌داد ولی اکنون رویه تغییر کرده و حقابه به محیط زیست به عنوان دومین اولویت مورد توجه مسئولان قرار گرفته است.

محمد درویش مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست در این باره می‌گوید: طبق گفته چیت چیان وزیر نیرو، اولویت این وزارت در تامین حقابه‌ها تغییر کرده به طوری که اولین اولویت با آب شرب، دومین با محیط زیست، سومین انرژی برق آبی، چهارمین صنعت و درنهایت با کشاورزی است.


تامین حقابه بختگان برای نخستین بار

برای نخستین بار حقابه دریاچه بختگان را، 163 میلیون متر مکعب در سال اعلام کرده‌اند که قرار شده این مقدار حقابه یکجا از محل خروجی سد ملاصدرا در بستر این دریاچه رها شود. درویش مدیر کل دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط‌زیست در این خصوص می‌گوید: وزارت نیرو قول مساعدی جهت رهاسازی یکباره حقابه سالانه دریاچه بختگان به اندازه 163 میلیون متر مکعب ارائه کرده که اگر این اتفاق بیافتد 80 درصد از سطح تالاب بختگان برای نخستین بار آبگیری می‌شود.


بازگشت زندگی به اقلیم بختگان

اگر بعد از یک دهه‌ای که از عمر خشکی تمام دریاچه بختگان می‌گذرد حقابه آن طبق قول وزارت نیرو تامین شود؛ وضعیت اقلیمی دریاچه بختگان و ساکنان اطرافش، امرار معاش 50 هزار نفر از کشاورزان و انجیرستان‌های استهبان به حال خوش روزهای قبل از خشکسالی خود خواهند برگشت و این دریاچه از لیست تبدیل شدن به کانون گرد و غبار حذف خواهد شد.


لینک خبر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۴ ، ۱۷:۰۸
رسول حاجی باقری

آیا چالش های آب در استهبان را می شناسیم؟

در دهه های اخیر سدها، کارخانه ها، جاده های زیادی ساخته شده اند که به دلایل مختلف مثل جانمایی اشتباه یا عدم وجود ارزیابی های محیط زیستی تنها به زیان های غیر قابل جبران انجامیده است. برای نمونه سد در حال ساخت شفارود در گیلان را ببینید. این سد، نابودگرِ صدها هکتار از جنگل های هیرکانی خواهد بود. جنگل هایی که به گفته ی کارشناسان، قدیمی ترین جنگل های باقی مانده در روی زمین هستند و همانند فسیل هایی زنده! میلیاردها تومان سرمایه ی مملکت را به بهانه ی تامین آب، صرف پروژه ای این چنینی می کنند که زیانهای جبران ناپذیری به محیط زیست کشور و ذخایر ژنتیکی آن می زنند و در عین حال خود این طرح تشدید کننده ی "بحران آب" است و نه تامین کننده ی "آب"!



یا به سد گتوند در خوزستان نگاه کنید، علاوه بر صرف میلیون ها دلار برای ساخت آن، الان باید میلیون ها دلار دیگر هزینه شود تا شاید بتوانند ضرر و زیان های ناشی از احداث این سد را متوقف کنند و نه حذف! آن طور که کارشناسان و متخصصان امر می گویند، جانمایی اشتباه این سد در کنار یک کوه نمکی، باعث حل شدن بافت نمک و ورود آن به آب سد گردیده است که حجم بسیار بالایی از نمک را به سمت زمین های کشاورزی خوزستان روانه می کند. این "سونامی نادانی" می تواند کشاورزی در خوزستان را به نابودی بکشاند و حتا به خلیج همیشه فارس آسیب برساند!

هم چنین سد سیوند در بالادست بختگان، که علیرغم وجود مخالفت های سراسری در کشور، با دستور مستقیم رییس جمهور وقت آبگیری شد و سالهاست که خالی مانده و آبی در پشت آن نیست!

به جاده سازی در پارک ملی و پناهگاه حیات وحش بختگان اندیشیده اید؟! آیا می دانید که سازمان حفاظت محیط زیست با این جاده سازی مخالفت کرده بود؟ پس چرا بدون توجه به تمام قوانین موجود کشور و بدون توجه به سخنان تاریخی رهبر در 17 اسفند 93 ، این جاده مخرب هنوز در حال ساخت است؟!



کمی نزدیکتر را ببینیم، آیا ساخت سد رودبال (ایج-استهبان) و در ادامه پروژه انتقال آب آن، ارزیابی زیست محیطی دارد؟ بی تردید جواب منفی است چرا که اگر ارزیابی معقولانه، منطقی و واقعی داشت نباید پس از آبگیری اولیه ی سد، شاهد نشت آب از زیر دیواره سد می بودیم. شوربختانه در کشور ما معمولا، انتقال آب بین حوضه ای اشتباه است و به نظر می رسد انتقال آب این سد نیز همین گونه باشد. اگر حوضه مقصد، زیان های وارده به حوضه مبدا را جبران کند، طرح انتقال ممکن است توجیه پذیر باشد اما با وضعیت موجودِ قابل مشاهده در دشت ایج (ایجاد فروچاله) و کمبود آب، پر واضح است که این انتقال چیزی به جز ضرری غیر قابل جبران برای منطقه استهبان ندارد. (در پایان به معیارهای انتقال آب بین حوضه ای از دیدگاه یونسکو و هم چنین از منظر توسعه پایدار اشاره شده است.)

آیا تکلیف فروش آب در تمام فصول سال توسط اشخاص و ارگان هایی که رو به فزونی هم هستند -و صرف آبیاری غیر اصولی، غیر منطقی و بی رویه ی انجیرستانهای دیم می شوند- مشخص شده است؟

آیا اجرای طرح فاضلاب شهری استهبان -که به زعم بسیاری از کارشناسان، برای منطقه استهبان طرحی غیر ضروری است- یک "گل به خودی" نابخردانه نیست؟! آیا به تاثیر مستقیم و مخرب این طرح بر "منابع و ذخائر آبی" منطقه اندیشیده ایم؟

انتقال آب چندین چاهی که در کوهپایه های جنوبی دشت رونیز حفر شدند و آب آن را به بهانه تامین آب شرب به شهرستان همجوار می برند -و در عمل هکتارها باغ مرکبات ساخته شدند-، چه تهدیدهایی را در آینده ای نه چندان دور برای امنیت آبی شهرستان به همراه دارد؟!

آیا نمی توان در این شهرستان کوچک -با کمی توجه به "آمایش سرزمین"- توسعه ای پایدار داشت؟!

به هر حال ورای این که هر شخص چگونه می اندیشد و چه نگرشی دارد، تاثیر آسیب های محیط زیستی برای همگان یکسان خواهد بود، فرقی هم نمی کند چه کسی باشیم!

محمد درویش همیشه یک جمله زیبا را در سخنانش یاداوری می کند:

"اگر حال محیط زیست خوب باشد، حال ما هم خوب است."



معیارهای یونسکو در مورد طرح های انتقال آب بین حوضه ای

 

معیار 1: ناحیۀ مقصد بایستی، در صورت استفاده از منابع جایگزین تأمین آب و تمامی اقدامات منطقی برای کاهش تقاضای آب، باز هم در تأمین نیازهای فعلی و پیش بینی شده، کمبود جدی داشته باشد.

معیار 2: توسعه آتی حوضه مبدأ نبایستی به سبب کمبود آب، با محدودیت چشمگیر روبرو شود، اگر حوضه مقصد، زیان های وارده به حوضه مبدأ را جبران کند، طرح انتقال ممکن است توجیه پذیر باشد.

معیار 3: ارزیابی جامع پیامدهای زیست محیطی بایستی نشان دهد که سطح معقولی از قطعیت وجود دارد که طرح انتقال،به شکل اساسی کیفیت زیست محیطی را در حوضه مبدأ یا مقصد تخریب نمی کند.چنانچه هزینه های جبران خسارت زیست محیطی فراهم شود، طرح انتقال ممکن است توجیه پذیر باشد.

معیار 4 : ارزیابی جامع پیامدهای اجتماعی-فرهنگی بایستی نشان دهد که سطح معقولی از قطعیت وجود دارد که طرح انتقال، سبب بروز اختلال اساسی اجتماعی-فرهنگی در حوضه مبدأ یا مقصد نخواهد شد. با این حال طرح انتقال، چنانچه پرداخت غرامت برای جبرای زیان های اجتماعی- فرهنگی فراهم شود، ممکن است توجیه پذیر باشد.

معیار 5: منافع خالص ناشی از اجرای طرح بایستی عادلانه میا ن حوضه های مبدأ و مقصد تقسیم شود.

 

معیارهای انتقال آب بین حوضه ای از دیدگاه توسعه پایدار

تاثیر پروژه در طرح آمایش سرزمین

زیرساخت بودن پروژه در منطقه

تاثیر پروژه در مهار و کنترل آب های جاری و به ویژه آب های مشترک مرزی

وابستگی صنایع و کشاورزی و شرب به آب انتقالی در دو حوضه مبدأ و مقصد

بررسی پتانسیل های موجود در حوضه مبدأ

بهبود اراضی کشاورزی و افزایش تولیدات، کارآفرینی و ایجاد اشتغال و جلوگیری از بیکاری

بررسی کیفیت آب در حوضه مبدأ از سرچشمه تا پایین دست و آخرین برداشت کننده های آب و برآورده سازی نیاز زیست محیطی محل تخلیه اعم از دریا، تالاب و  ...

بررسی تغییرات سطح استابی در حوضه مبدأ و نشست اراضی در صورت پایین افتادن سطح آب های زیرزمینی

اثرات پروژه بر حذف و یا تخریب جاذبه های گردشگری

برقراری عدالت اجتماعی در تخصیص آب حوضه ای و الزام محرومیت زدایی از حوضه های مبدأ و مقصد

رخداد آثار سو اجتماعی و مهاجرت بی رویه از حوضه مبدا و تمرکز در حوضه مقصد با توجه به وجود آب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۴ ، ۰۶:۴۰
رسول حاجی باقری

ما و بختگان

گسترش بی رویه کشاورزی و باغداری در حاشیه بختگان، یکی از مهم ترین عوامل خشکی دومین دریاچه ی بزرگ ایران

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۹۴ ، ۱۰:۰۸
رسول حاجی باقری

ضروری ترین پلیسی که باید باشد و نیست!


روزنامه اعتماد - نویسنده: نسرین تخیری

امسال، 43 سال از تصویب آیین نامه اجرایی «سازمان پلیس مسلح آب» کشور که در قالب «قانون ملی شدن منابع آب» در سال 1348 مصوب شد، می گذرد: پلیسی که قرار بود مانع بهره برداری بی رویه از منابع سفره های آب زیرزمینی، تخلف در بسترهای رودخانه ها، دریاها و دریاچه ها و خلاصه تضمین قضایی مدیریت حفظ منابع ذخیره آبی کشور باشد، پلیسی که هرگز تشکیل نشد تا بتواند با کنترل و ممانعت از تخلفات گوناگون در حوزه آب تا حدودی از بحرانی که اکنون با آن روبه رو شده ایم جلوگیری کند، پلیسی که وقتی قانونگذاران پس از انقلاب قانون پیشین سال 1348 را نه با استدلال های کارشناسی که بیشتر با دلایل سیاسی در سال 1361 به «قانون توزیع عادلانه آب» تغییر دادند، اصلاضرورتی برای آن ندیدند. آنها به راحتی و بدون آینده نگری کافی ماده قانونی مربوط به تشکیل «سازمان پلیس مسلح آب» برای اجرای مواد 21 و 66 قانون آب و نحوه ملی شدن آن را از متن قانون حذف کردند: حذفی که متمم ده ها مشکل دیگر اساسی از قبیل گرمایش زمین و کاهش بارندگی و خشکسالی ناگزیر پیش رو شد تا سرانجام بحران کم آبی و بی آبی ای را رقم بزند که حتی امکان تامین آب شرب روزمره مردم را هم زیر سوال ببرد. بحرانی که در کنار تمامی مشکلات و کمبودهای دیگر، سیاستگذاران و سیاست ورزان را ناچار به چرخش سیاست از مدیریت تامین، حفظ و افزایش منابع آبی به مدیریت مصرف آب کرد و چاره یی جز اعلام «ضرورت توبه دسته جمعی از سیاستگذاری های خطا، توبه از نگاه بخشی و منطقه یی، توبه از عدم تاکید بر مصوبات و استانداردهای ملی و از همه بالاتر توبه نسبت به بی توجهی درباره تمدن ایرانی و آینده نسل های بعدی ایران» از سوی مشاور فرهنگی رییس جمهور باقی نگذارد. همان طور که آقای حسام الدین آشنا در نشست خبری سه شنبه برای سلسله همایش های «باید راجع به آب گفت وگو کنیم» مطرح کردند «آب در کشور ما امروز به بحران تبدیل نشده است بلکه آن روز که تصمیمات غلط درباره مدیریت کل حوزه آب گرفته می شد بحران آغاز شد، اما امروز این بحران به حدی رسیده است که نمی توان آن را انکار کرد، نادیده گرفت یا به گردن کسی دیگر انداخت.» درست می گویند ایشان، دقیقا یکی از آن «تصمیمات غلط درباره مدیریت کل حوزه آب» همین حذف پلیس مسلح آب از متن قانون بود. یکی دیگر از آن تصمیم ها زمانی بود که بحران آب در نیمه های دهه 60 در برخی استان ها به طور جدی بروز کرد و ضرورت وجود مرجعی ملی برای رسیدگی را کلید زد اما اقدامی جدی برای آن صورت نگرفت. دیگری زمانی بود که در نیمه های دهه 80 در اثر خشکسالی جدی در چند استان کشور به جای طرح و قانونی ملی و اجرای سراسری، تازه اجرای آزمایشی طرح هایی استانی در مورد پلیس آب، آن هم به صورت کج دار و مریز آغاز شد و هنوز هم تبدیل به قانونی سراسری و ملی نشده است. اکنون اگر عزمی جدی برای این «توبه و همت دسته جمعی» وجود دارد شاید بد نباشد که نگاه اختراع دوباره چرخ آسیا را هم نقدی کنیم و به داشته های قانونی سابق از جمله «آیین نامه وظایف و اختیارات سازمان پلیس مسلح آب» مصوب سال 1350 نگاهی بیفکنیم و با امروزین کردن ادبیات و ضرورت های آن به سرعت اجرای آنها را آغاز کنیم که می گویند «هر جا جلوی ضرر را بگیری منفعت است


لینک خبر: روزنامه اعتماد - شماره 3079 - مورخ 93/7/17

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ دی ۹۴ ، ۰۱:۴۰
رسول حاجی باقری

پرنده ای آتشین

امروز دانش آموزان "دبستان محیط زیستی یار مهربان" با یکی از زیباترین و شگفت انگیزترین پرندگان آشنا شدند. جوجه فلامینگویی که با وجود خشکی بختگان، تا به امروز دوام آورده بود اما به دلیل نبود آب و غذا در دریاچه، سفر خود را نیمه تمام گذاشت!



لاشه این جوجه فلامینگو نمونه ای واقعی و مجسم برای آموزش بود و سعی شد اطلاعاتی هر چند اندک در اختیار دانش آموزان قرار گیرد تا با ویژگی های ظاهری، محل زندگی، نوع تغذیه، مهاجرت و ... این پرنده ی زیبا آشنا شوند. امیدوارم بتوان حس طبیعت دوستی را در این کودکان تقویت نمود تا یاریگران فردای محیط زیست باشند و نه تخریبگرانی پرمدعا!!!

بختگان یکی از زیستگاه های مهم و محل زادآوری فلامینگوهاست که متاسفانه امروز آن را کاملا خشکیده می بینیم.



۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آبان ۹۴ ، ۲۳:۵۷
رسول حاجی باقری

دریاچه بختگان



روزگاری نه چندان دور ...



این روزها ...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۴ ، ۱۶:۵۳
رسول حاجی باقری

ما خفتگان تاریخ لقب خواهیم گرفت!*

 

همواره یاد گرفته ایم که تا بیمار نشده ایم به درمان فکر نکنیم و احتمالاً اعتقادی هم به پیشگیری قبل از درمان نداریم. از سال ها پیش تاکنون کارشناسان در مورد خشکاندن بختگان و حفر چاه های بی رویه در حاشیه اش گفتند و نوشتند، اما گوشی نشنید و چشمی ندید! هم اکنون می بینیم که هشدارهای کارشناسان درست بود و متاسفانه بختگان خشک شد ولی باز هم دریغ از توجهی اندک! هنوز فکر می کنیم این خشکی و خشکسالی همانند خشکسالی های گذشته هست، اما نیست! تا زمانی که طبیعت را عامل خشکسالی بدانیم و تنها دست به دامان خدا شویم، کاری از پیش نخواهیم برد. خدا کمک و خیر و برکتش را در حرکت و تلاش ما قرار داده است. بد نیست بدانیم مایی که خود را خلیفئ الله می دانیم، تنها عامل نابودی بختگانیم و نه خشکسالی! هنوز برای جبران خساراتی که وارد نموده ایم در تردیدیم، هنوز با دیدن این آسیب هایی که بر پیکره طبیعت وارد نموده ایم، منتظر معجزه ای تازه از خداییم و باز تلاشی نمی کنیم!
به نظر می رسد که در موقعیت زمانی کنونی، بیشتر توجه مردم به سمت بهبود وضعیت معیشتی خود باشد تا دیگر مسائل و بی شک حق دارند. بیشتر افراد جامعه برای رسیدن به یک زندگی معمولی توام با امنیت اقتصادی در تلاشند. شاید از منظرگاه برخی، توجه به مسائلی همچون «محیط زیست» به مثابه یک ژست فانتزی قلمداد گردد و این از ناآگاهی سرچشمه می گیرد. اگر کمی آموزش های مدنی در زندگی ما گنجانده شده بود، ما کودکان دیروز، بزرگسالان بی توجه امروز نبودیم! به فردی که برای درآمد بیشتر حاضر است چندین هکتار جنگل و مرتع را نابود کند، یا به کسی که برای تفریح جان حیوانات دیگر را می گیرد، یا به آن مردمی که با حفر چاه های متعدد، تالابی را به خشکی می کشانند، یا به آن مسئولی که با هر دلیل و توجیهی حاضر است در مرگ تالابی نیمه جان شریک شود و... چه باید گفت؟!
تالاب های فارس یکی بعد از دیگری خشکانده شدند و کسی را هم غمی نیست! پریشان، مهارلو، کافتر، بختگان... بختگان را دریابید. چندی است که پیکر بی رمق بختگان میدانی برای بازی های سیاسی عده ای شده است. قرار است راهی چهار بانده را از پارک ملی بختگان بگذرانند که فقط منجر به نابودی بختگان و به تبع آن شهرهای اطراف خواهد شد. آقایان مسئول، شما در برابر خداوند، مردم و وجدانتان چه پاسخی دارید! یکی در تلاش برای ساخت جاده و دیگرانی در سکوت...!

 


    بختگان را قربانی جدال های سیاسی خود نکنید. محیط زیست کشور ما دیگر رمقی ندارد که بخواهد در برابر این گونه بازی ها مقاومت نماید. ساخت جاده ای که میلیاردها تومان از سرمایه ملی را خواهد بلعید، منطقی نیست. اگر اتصال کارخانه فولاد نی ریز به مرکز کشور را بهانه قرار داده اید، پس چندین جاده موجود چه فایده ای دارند؟! باید از شما پرسید که: جاده نی ریز - آباده - تشک برای چیست؟ جاده نی ریز - استهبان چه فایده ای دارد؟ (این جاده زمانی استانداردترین جاده کشور بود.) جاده نی ریز – خیر – شیراز را دیده اید؟ آیا ساخت این همه جاده ضرورت داشته است؟ آیا نمی توان یکی از راه های موجود را ارتقا داد؟
سرکار خانم ابتکار، آیا شما هم بختگان را فراموش کرده اید؟! جاده ای که از دل پناهگاه حیات وحش بختگان و پارک ملی بختگان می گذرد نابودگر است، چرا اقدامی نمی کنید؟ آیا فقط خشکی ارومیه یا زاینده رود تبعات در پی دارد؟ بختگان از مهم ترین دریاچه های جهان و نه تنها ایران به شمار می رود. با خشکاندنش زمینه برای دست اندازی بر پیکر بی جانش مهیا شده است. حیات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... چندین شهرستان حاشیه اش در خطر زوال است. با سکوت خود بختگان را قربانی جدال های سیاسی نکنید. تالاب بی زبان منتظرانه چشم به دهان شما دوخته است تا دستور توقف جاده سازی را صادر کنید. منتظرش نگذارید، بختگان دیگر رمقی ندارد!!!

*انتشار در روزنامه ایران28/8/1393

لینک: http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3062563

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۴ ، ۱۸:۵۰
رسول حاجی باقری

سدهای زیادی در حال مطالعه یا ساخت هستند!!!



دلایل اصلی خشک شدن بختگان:



سد سازی در بالا دست دریاچه و گسترش زراعت



حفر چاه های فراوان در حاشیه دریاچه و گسترش باغداری


(سهم خشک سالی آنقدر ناچیز است که شاید بتوان از آن چشم پوشی کرد.)



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۴ ، ۰۱:۳۲
رسول حاجی باقری