دیده بان استهبان

بررسی و اطلاع رسانی مسایل محیط زیست، منابع طبیعی و میراث فرهنگی شهرستان استهبان

دیده بان استهبان

بررسی و اطلاع رسانی مسایل محیط زیست، منابع طبیعی و میراث فرهنگی شهرستان استهبان

بحران آب، نابودی جنگل ها، خشکیدن تالاب ها، ریزگردها و ... معضلاتی هستند که تداوم حیات اجتماعی انسان ها و هم چنین گیاهان و جانداران را با مشکلاتی بزرگ مواجه کرده است. یکی از راه های کاهش سرعت این فجایع، اطلاع رسانی و آموزش جامعه و به ویژه جوامع محلی است.
در کنار بحران های محیط زیستی، متاسفانه در حال برخورد با "بحرانی تاریخی" در حوزه ی تمدنی ایران زمین نیز هستیم.
در این تارنما خواهم کوشید تا قدمی هر چند کوچک در برابر این ناملایمات بردارم!
محتاج دعای خیرتان هستم.

۲۲ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

برگزاری کارگاه محیط زیست

"دبستان یار مهربان" تنها مدرسه محیط زیستی استهبان هست. کارکنان، دانش آموزان و اولیاء دانش آموزان این مدرسه ی غیر انتفاعی، علاوه بر رعایت قوانین و مقررات معمول مدارس، ملزم به رعایت و اجرای قوانینی در حوزه محیط زیست نیز هستند. قوانین محیط زیستی که روز ثبت نام دانش آموز به اولیاء وی توضیح داده می شود، باید توسط والدین و دانش آموزان عینا انجام شده و رعایت گردد. یکی از این موارد، شرکت اولیاء در کارگاه های محیط زیستی مدرسه هست.

روز دوشنبه 28 دی ماه 1394 کارگاهی با عنوان "خانواده و محیط زیست" در این دبستان برگزار شد. در ابتدای جلسه مبانی و مفاهیم اولیه محیط زیست بیان گردید و خانواده ها درک و شناخت خود از محیط زیست را عنوان کردند. "چرایی" حفظ محیط زیست به بحث گذاشته شد و نظرات بسیار جالبی توسط والدین بیان گردید. در مورد برخی از فجایع محیط زیستی که مستند و در دسترس هستند، صحبت شد. به عنوان نمونه، خشکی دریاچه بختگان و اثرات زیانبار این خشکی در حوزه های بهداشت و سلامت، معیشت و اقتصاد، فرهنگی-اجتماعی و ... تبیین گردید و به طور اجمالی اثرات قابل رویتی که خشکی بختگان در پی داشته است، عنوان شد. در مورد افزایش بیماری های پوستی و تنفسی در حاشیه بختگان، بحران آب و خشکی باغات و مزارع که فقر و بیکاری و ایجاد مشاغل کاذب و ... را در پی داشته است، توضیح داده شد.  فروچاله ایج، خشکی قنات ها و چشمه ها، کاهش بارندگی و دیگر اثرات این فاجعه نیز تشریح گردید.



هم چنین در مورد اثرات بیماری زایی زباله ها و تاثیرات پلاستیک در طبیعت و بر سلامت انسان و دیگر موجودات زنده گفت و گو شد. والدین تجربیات و داشته هایی خود را با دیگران به اشتراک گذاشتند. سوالاتی نیز پرسیده شد و با مشارکت شرکت کنندگان پاسخ داده شد. در مورد عادات غذایی و عدم استفاده از مواد غذایی مضر (چه از نظر بهداشتی و چه محیط زیستی) توصیه گردید. درخواست گردید تا استفاده از ظروف یکبار مصرف کمتر شود و خطرات این ظروف نیز توضیح داده شد. در خلال گفت و گوها نیز فیلم هایی کوتاه از موضوعات مورد بحث پخش گردید.

موضوع آخر کارگاه "مدیریت انرژی در خانه" بود و راهکارهایی بسیار ساده و قابل اجرا ارائه گردید. خوشبختانه برخی از خانواده ها مواردی را رعایت می کردند. در پایان جلسه کیسه های خرید پارچه ای و کتابچه "نکات زیست محیطی، ویژه بانوان" به تمامی شرکت کنندگان اهداء گردید.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۴ ، ۰۷:۵۷
رسول حاجی باقری

درخواست از وزیر ارشاد برای نجات موزه بابل



به نام خدا

 

«من به‌اندازه چند کتاب راجع به میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری صحبت کرده‌ام که حتماً همه آن موارد مدنظر باشد که حوزه کاری شما خیلی مهم است»

مقام معظم رهبری

 

سرور گرامی جناب آقای علی جنتی

وزیر ارجمند فرهنگ و ارشاد اسلامی

درود و سپاس

بی‌گمان مواریث بجا مانده از گذشتگان و ارزش‌های تاریخی هر کشوری نشان‌دهنده فرهنگ و شناسنامه هر قوم و ملتی است، و در این میان کشور پهناور و شکوهمند ایران، دارای یکی از بارزترین و مهم‌ترین این یادگارهای فرهنگی و تاریخی است. ایران کشوری است با تمدن و فرهنگ هفت هزار ساله که با وجود فراز و نشیب‌های تاریخی، همیشه مامن و خاستگاه اخلاق، هنر، خرد و فرهنگ بوده و هست، مردمان این سرزمین همیشه در انجام امور کار خیر پیشتاز و الگو زمانه بوده و یکی از بنیادی‌ترین شاخصه فرهنگ مردمان موحد این سرزمین اندیشه، گفتار و کردار نیک بوده است، که این مهم در همه احوال زندگانی و تاریخ ایران چه پیش از اسلام و چه پس از ورود دین مبین اسلام سرلوحه رفتارشان بوده است، و این همان آدابی و اخلاقی است که بزرگان دین و مذهب ما بر آن تاکید موکد داشته‌اند. از این آموزه‌های دینی و اخلاقی است که مردمان این سرزمین در راستای گسترش هنر ایرانی ـ اسلامی بسیار کوشیده‌اند و آثار تاریخی شاخص و ارزشمندی را از خود به یادگار گذاشته‌اند، که بسیاری از آن‌ها اماکن مقدسه و حسینیه‌ها و مساجدی هستند که امروز به رسم امانت به‌دست ما رسیده است. بی‌گمان نقش وزارتخانه متبوع جنابعالی در گسترش و پاسداشت فرهنگ، هنر ایرانی ـ اسلامی بسیار پررنگ است و تاثیرگذار و نگاهبانی و پاسداری از این ارزش‌ها که مصداق حق‌الناس بر گرده ما برای انتقال به آیندگان هستند، بار مسئولیتیِ آن وزارتخانه محترم را سنگین‌تر و وزین نموده است. در همین راستا و پیرو اخلاق نیکوکاری و فرهنگ زیبای وقف؛ سازمان اوقاف و امور خیریه که یکی از سازمان‌ها و ادارات تابعه آن وزارتخانه محترم است، یکی از پیش‌قراولان امر نیکوکاری و امور خیریه بوده و این دستگاه مردمی همیشه مورد احترام و اعتماد عموم شهروندان بوده است، تا جایی که مومنان و متدینین اموال و دارایی‌های خویش را به امانت به آن سازمان می‌سپارند تا صرف امور خیریه و نیکوکاری و همچنین ترویج اخلاق و نشاط عمومی و مباحث عام‌المنفعه گردد، یعنی به‌نوعی این سازمان و به‌تبع آن، وزارتخانه مذکور، سالیان سال است که معتمد عموم مردم است، و همیشه از یک معتمد، اهلیت، پایبندی به حقوق افراد، همدلی و همراهی انتظار می‌رود.

چندی است که وضعیت به‌وجودآمده و آینده مبهم ساختمان فرهنگی ـ تاریخی «گنجینه‌سرای بابل» (موزه شهرستان بابل) نسبت به دستور ضرب‌الاجلی تخلیه آن (تا پنجم بهمن ماه سال جاری)، از سوی اداره اوقاف شهرستان و تایید اداره کل سازمان مذکور، بسیاری از عموم شهروندان و فعالان حوزه‌های فرهنگی ـ هنری و مدنی را نگران نموده است. پیرو این رخداد ناگوار، «ما» جمعی از کنشگران و نمایندگان انجمن‌های مردم‌نهاد فعال در حوزه‌های میراث فرهنگی، مدنی و هنری، از سراسر کشور، مراتب نگرانی شدید خود را نسبت به دستور تخلیه و آینده مبهم ساختمان تاریخی گنجینه‌سرای شهرستان بابل که تنها موزه مردم‌شناسی استان مازندران و تنها موزه عمومی (مردم‌شناسی، تاریخی، اسناد، مفرغ و سکه) دومین شهرستان پرجمعیت شمال کشور است، اعلام می‌داریم، و بدین جهت از آن جایگاه گرامی و همچنین از ریاست ارجمند سازمان اوقاف و امورخیریه کشور، خواهشمندیم به‌عنوان یکی از ارشدترین ارکان تصمیم‌گیری در رابطه با این موضوع، اقدامات مقتضی نسبت به تعیین تکلیف این اثر فاخر و همچنین رفع دائم این نگرانی را ایفاد نموده، و امید است چنانچه پس از تأیید اسناد مورد ادعا، مبنی بر مالکیت «عرصه» ساختمان تاریخی گنجینه‌سرای بابل (که در سال 74 خورشیدی پیرو سفر مقام معظم رهبری و بنا به دستور ایشان به موزه تبدیل گردید)، و واگذاری مالکیت عرصه آن به سازمان اوقاف و امور خیریه، با تاکید بر احترام به اصل مالکیت سازمان مذکور؛ به این خواست بجا و محق سازمان‌های مردم‌نهاد و عموم مردم، مبنی بر «عدم تغییر کاربری فعلی» و یا هرگونه «دست‌اندازی به این ساختمان تاریخی»، در سالی که از سوی مقام معظم رهبری به‌نام «همدلی و همزبانی»، نامور گردیده است، همدلی و همزبانی نشان داده، و در ختم به خیر رساندن این نگرانی و مرتفع‌سازی آن یاری نمایید.

امیدواریم آن جایگاه گرامی، با توجه به منویات مقام معظم رهبری پیرامون حفظ و پاسداشت میراث تاریخی و هنر اسلامی کشور که فرمودند: «اثر معمارى را انسان تحسین مى‏کند و چون متعلق به ماست و مال ایرانی‌هاست به آن افتخار هم مى‏کند»؛ به خواست به‌حق شهروندان مبنی بر حفظ ساختار کنونی (ملموس و ناملموس) این اثر تاریخی توجه فرموده، و نشان دهید که همچنان معتقد به پذیرشِ خواست عموم جامعه هستید، تا مبادا خدشه ای بر این اعتماد مقدس وارد گردد.

و در پایان : "اولم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبة الذین من قبلهم"

پیروز و سربلند باشید

 

کنشگران و فعالان (به ترتیب الفبا):

1. شهرام آذری و یسنا آذری (نقال و شاهنامه‌خوان)، فعال فرهنگی و مدنی (فارس)

2. علیرضا افشاری، سردبیر ماهنامه درفش و دبیرکل دیده‌بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران (تهران)

3. پیام احتسابیان، مدیرعامل موسسه طبیعت‌پژوهان زیما (تهران)

4. محمد اکبری، فعال میراث فرهنگی و مدیر کانون پارس‌فرهنگ (لرستان)

5. حمیدرضا افشاری، مدیر انجمن فرهنگی افراز (تهران)

6. مهدی بیژنی حاجی (پویا)، پژوهشگر تاریخ مازندران، کارشناس امور فرهنگی (مازندران)

7. مهدی برگی، فعال فرهنگی و دبیر انجمن دوستداران سرزمین ریگ و آفتاب (خراسان جنوبی)

8. مصطفی باقر تبار، فعال فرهنگی (مازندران)

9. مجید پوراسماعیل، شاهنامه‌پژوه و سرپرست بخش ادب، هنر و سازه‌های دستی انجمن جوانان سپید پارس (مازندران)

10. علیرضا تدین، هموند شورای سیاست‌گذاری انجمن جوانان سپید پارس (فارس)

11. مصطفی جهانی، سرپرست شاخه میراث فرهنگی رفتگران طبیعت استان مازندران

12. فاطمه جانبازی، مدیر موسسه سفال و سرامیک هفت رنگ طین (مازندران)

13. مرجان حمزوی زرقانی، دبیر انجمن عصر باستان (فارس)

14. الهام حاجی ملکی، فعال میراث فرهنگی و هموند انجمن دوستداران یادمان‌ها (قزوین)

15. منظم حقیقت، کارشناس ارشد باستانشناسی و سرپرست شاخه میراث تاریخی و میراث معنوی انجمن جوانان سپید پارس (فارس)

16. عاطفه حائری، کارشناس ارشد فرهنگ و زبان‌های باستان (تهران)

17. رسول حاجی‌باقری، کنشگر محیط زیست و میراث فرهنگی( فارس)

18. علیرضا حاجی اشرفی، فعال گردشگری و مدیر عامل انجمن توانمندیها، خدمات و توسعه گردشگری ایران (تهران)

19. پریسا خلیلی، فعال میراث فرهنگی و هموند انجمن دوستداران یادمان‌ها (قزوین)

 20. فرامرز خوشاب، دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی ایذه(تاریشا) (خوزستان)

21. مریم خندان، راهنمای تاریخی و طبیعت‌گردی، کنشگر زیست بوم و گردشگری پایدار (همدان)

22. کوروش رضاپور کتابی، فعال فرهنگی و رییس شورای اسلامی کار شهرداری بابل (مازندران)

23. هادی رضانژاد، فعال فرهنگی، کارشناس ارشد مالی و کارمند شهرداری امیرکلا (مازندران)

24. علیرضا روحانی شهرکی، فعال فرهنگی و مدیر کانون بارگاه مهر (اصفهان)

25. غزال روح الهی امیری، طراح وگرافیست (تهران)

26. محمد جواد رنجبر، دبیر انجمن میراث ماندگار بختگان (فارس)

27. شیما زراندوز، فعال فرهنگی و کارشناس ارشد فرهنگ و زبان‌های باستان (تهران)

28. حسین زندی، فعال میراث فرهنگی و گردشگری (همدان)

29. آناهیتا زمانی، مدیر عامل و دبیر اجرایی انجمن دروازه‌های سبز پارس (تهران)

30. امین سید طباطبایی، کارشناس ارشد فیزیک هسته‌ای و مدیر خانه فرهنگ جاودان (اصفهان)

31. شاهین سپنتا، پژوهشگر و فعال میراث فرهنگی (اصفهان)

32. مرضیه شفیعی، سرپرست شاخه میراث تاریخی و میراث معنوی انجمن جوانان سپید پارس (مازندران) و عضو رفتگران طبیعت استان مازندران (نماینده بابل)

 33. زهرا شادمان منفرد، مشاور حقوقی انجمن جوانان سپید پارس (فارس)

34. سونیا شفیعی، دبیر شاخه زیستبوم «دیده‌بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران» (تهران)

35. علیرضا صادقی امیری، دبیر انجمن جوانان سپید پارس (مازندران، فارس)

36. بتول صحراکاران، فعال میراث فرهنگی و دبیر انجمن دوستداران یادمان‌ها (قزوین)

37. علی صالحی، دبیر انجمن میراث فرهنگی امرداد (اصفهان)

38. عزت‌السادات طالبیان، فرهنگی بازنشسته و از بنیانگزاران انجمن یاوران زمین (مازندران)

39. معصومه طهان، فعال میراث فرهنگی و هموند انجمن دوستداران یادمان‌ها (قزوین)

40. محمد عظیمی، پژوهشگر و دبیر انجمن دوستداران میراث هوتو (مازندران)

41. الیار عاصمی‌زاده، فعال گردشگری و دبیر انجمن رفتگران طبیعت (اردبیل)

42. مائده فرشته‌فر، فعال فرهنگی و عضو رفتگران طبیعت استان مازندران

43. فریبا کلاهی، روزنامه‌نگار فعال فرهنگی، مدنی (البرز)

44. على کوهى، فعال فرهنگی و فیزیوتراپیست (تهران)

45. رسول گلباخی، کارشناس ارشد حقوق عمومی، روزنامه‌نگار و فعال رسانه‌ای (آذربایجان غربی)

46. یاسر موحدفرد، دبیرکل بنیاد فردوسی (تهران)

47. رضا ملاحسینی، دکترای جغرافیای سیاسی و دبیر انجمن چارسوق کویر (اردکان)

48. شیرین مهرابی، کارشناس ارشد توریسم و فعال میراث فرهنگی و گردشگری (تهران)

49. نرگس مهرابی، کارشناس زمین‌شناسی و هموند انجمن جوانان سپید پارس (فارس)

50. سمیه مراقی، فعال میراث فرهنگی و هموند انجمن دوستداران یادمان‌ها (قزوین)

51. مجید مقدری، دانشجوی دکترای هوش مصنوعی، مدرس دانشگاه (مازندران)

52. سلماز مهرابی، کارشناس گردشگری و سرپرست بخش ادب، هنر و سازه‌های دستی انجمن جوانان سپید پارس (فارس)

53. هدی نقی‌زاده، کارشناس ارشد هنر و سرپرست بخش گردشگری انجمن جوانان سپید پارس (مازندران)

54. حمیدرضا ولی‌پور، مدیرگروه باستان شناسی دانشگاه شهید بهشتی (تهران)

55. رحیمه همتی، کارشناس ارشد کشاورزی و سرپرست شاخه مهرورزان راغ انجمن جوانان سپید پارس (فارس)

56. ابوالفضل همتی، کارشناس هنر و هموند انجمن جوانان سپید پارس (فارس)

57. پریسا همایونی افشار، فعال میراث فرهنگی و هموند انجمن دوستداران یادمان‌ها (قزوین)

58. محمد هوشمند، فعال میراث فرهنگی (فارس)

59. عباس غمخوار، دبیر انجمن دوستداران آثار تاریخی و مفاخر نوش‌آباد (اصفهان)

60. مهسا نشاطی‌زاده، راهنمای گردشگری و رییس انجمن راهنمایان گردشگری استان آذربایجان غربی

 

سازمان‌های مردم نهاد (به ترتیب زمان اعلام):

1. کمیسیون انجمن‌های دوستدار میراث فرهنگی مازندران

2. انجمن جوانان سپید پارس (مازندران و فارس)

3. انجمن دوستداران میراث هوتو (مازندران)

4. انجمن عصر باستان (فارس)

5. انجمن دوستداران یادمانها (قزوین)

6. انجمن چارسوق کویر (یزد)

7. کانون بارگاه مهر (اصفهان)

8. انجمن میراث فرهنگی امرداد (اصفهان)

9. خانه فرهنگ جاودان ( فارس)

10. دیده‌بان استهبان (فارس)

11. دیده بان یادگارهای فرهنگی و طبیعی ایران (تهران)

12. انجمن دوستداران میراث فرهنگی اصفهان (اصفهان)

13. پایگاه پژوهشی تاریخ حاجی تبارهای مازندران

14. انجمن دوستداران سرزمین ریگ و آفتاب (خراسان جنوبی)

15. موسسه طبیعت‌پژوهان زیما (تهران)

16. کانون پارس‌فرهنگ (الیگودرز)

17. انجمن دوستداران میراث فرهنگی ایذه «تاریشا» (خوزستان)

18. بنیاد فردوسی (تهران)

19. انجمن توانمندیها، خدمات و توسعه گردشگری ایران (تهران)

20. انجمن فرهنگی افراز (تهران)

21. انجمن دروازه‌های سبز پارس (تهران)

22. انجمن میراث ماندگار بختگان (فارس)

23. موسسه صنایع دستی سفال و سرامیک هفت رنگ طین (مازندران)

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۴ ، ۰۹:۱۶
رسول حاجی باقری

ته سیگار، قاتل خاموش زمین!

آیامی دانید فیلتر سیگار حاوی آرسنیک، مس و سرب است و رها کردن آن در طبیعت چه عواقبی دارد؟

دور انداختن ته سیگار اشتباه بزرگی است. فیلتر سیگار حاوی فلزات سنگین و ترکیبات بسیار سمی با غلظت بالاست. سیگاری‌هایی که ته‌سیگار خود را دور می‌اندازند سالانه بیش از یک تن آرسنیک وارد چرخه حیات می‌کنند. سالانه بیش از ۵ هزار میلیارد نخ سیگار در جهان دود می‌شود. تخیمن زده می‌شود که حدود چهار پنجم این سیگار‌ها، نیمه یا تمام دود شده، روی زمین یا درون آب انداخته می‌شوند. فیلتر ‌ته‌سیگار حاوی صدها ماده شیمیایی بسیار مضر است تا جایی که یک فیلتر ‌ته‌سیگار در هر یک لیتر آب، برای کشتن ماهی‌های درون آب کافی است!

ترکیبات شیمیایی مضر در تهیه فیلتر سیگار: پژوهشگران دانشگاه سن‌دیگو که در مورد مضرات فیلتر سیگار تحقیق می‌کنند متوجه شدند که یک فیلتر ته‌‌سیگار دود شده در هر یک لیتر آب، ‌در مدت چهار روز، نیمی از ماهی‌های درون آن آب را می‌کشد. اگر این فیلتر بدون باقی‌مانده تنباکو باشد اثر آن اندکی کم می‌شود. در این صورت به طور متوسط ۸/۱ فیلتر در هر لیتر آب، اثری مشابه فیلتر سیگار دود شده همراه باقی‌مانده‌ تنباکو دارد. نکته دیگر اینجاست که حتی فیلتر سیگار دود نشده هم موجب مرگ ماهی‌ها می‌شود! از قرار معلوم مواد شیمیایی‌ای که از آنها برای تهیه فیلتر استفاده شده است به اندازه کافی مضر هستند.

دور انداختن۹۰ تن نیکوتین با غلظت: از هر ده تکه آشغالی که در سواحل دنیا جمع‌آوری می‌شود، یکی ته‌سیگار است.  کیسه‌های پلاستیکی در رتبه بعد قرار دارد. پارک‌های جنگلی و مسیرهای کوهستانی هم گاه تفاوتی با سطل آشغال برای سیگاری‌ها ندارند. ته‌سیگارهایی که در این مکان‌ها روی زمین انداخته می‌شوند، بی‌شمارند! مواد سمی و نیکوتین این فیلتر‌ها با هر باران شسته می‌شود و وارد آب‌های زیر زمینی، چاه‌ها و قنا‌ت‌ها می‌شود.

مارتین پوتشکه-لانگر از بخش پیشگیری سرطان در مرکز سرطان‌شناسی آلمان می‌گوید: «فیلتر ته سیگار حدود ۵۰ درصد مواد سمی دود سیگار را جذب می‌کند. درون این فیلتر، مواد سمی و سرطان‌زا با غلظت بالا جمع می‌شوند. در فیلتر سیگار علاوه بر نیکوتین، آرسنیک و فلزات سمی دیگر مانند سرب، مس و کروم وجود دارد.» مارتین پوتشکه-لانگر در ادامه توضیح می‌دهد:  «ته‌سیگارهایی که سالانه روی زمین یا درون آب انداخته می‌شوند، ۹۰ تن نیکوتین و بیش از یک تن آرسنیک وارد محیط ‌زیست می‌کنند.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۴ ، ۱۹:۵۳
رسول حاجی باقری

هوای پاک را نمی توان خرید اما می توان ساخت!

گسترش عوامل آلاینده ی هوا و افزایش بسیار شدید آلودگی در چندین شهر بزرگ باعث شد تا ستاد اجرایی کاهش آلودگی هوا روز 29 دی ماه هر سال را "روز هوای پاک" نامگذاری نماید. هدف از این نامگذاری، ایجاد حساسیت در جامعه بوده تا بتوان با فرهنگ سازی و جلب مشارکت اقشار مختلف مردم، در راستای کاهش این آلودگی ها گام برداشت.



آلودگی هوا چیست؟

آلودگی های هوا موادی هستند که می توانند برای سلامت انسان و موجودات زنده دیگر و یا محیط پیرامون ما زیانبار باشند. هر ساله میلیون ها نفر در سرتاسر گیتی بر اثر تاثیر مستقیم این آلاینده ها، جان خود را از دست می دهند. مواد آلوده کننده ی هوا هم طبیعی و هم مصنوعی هستند. مواد حاصل از فعالیت های آتشفشانی و یا آتش سوزی ها و حتا برخی مواد متصاعد شده از برخی درختان جزیی از آلاینده ها هستند. گرد و غبار و ریزگردهای طبیعی نیز از دیگر عوامل آلاینده طبیعی می باشند. مواد منتشر شده ی ناشی از خدمات حمل و نقل عمومی، صنایع، مصارف خانگی ، کشاورزی و شیلات از مهم ترین آلاینده ها با عامل انسانی هستند.



 

راهکارهایی برای کمک به کاهش آلودگی هوا:

از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنید. - از روشن نگه داشتن بی دلیل خودرو پرهیز کنید. - خودرویی با مصرف سوخت بهینه انتخاب کنید.-  استفاده از سوخت های پاک تر - تنظیم موتور خودروها عدم استفاده از خودرو با یک سرنشین - دما ی خانه و محیط کارتان را کاهش دهید. -  برای حفظ گرما در زمستان و سرما در تابستان خانه راعایق بندی کنید - هدر ندادن آب گرم - کاهش مصرف انرژی برق - کاهش آلاینده ها در خانه - درخت بکارید و از گیاهان آپارتمانی نگهداری کنید. - محصولاتی که دوستدار محیط زیست هستند بخرید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۴ ، ۱۱:۱۳
رسول حاجی باقری

انواع پلاستیک ها

آیا تا به‌حال کنجکاو شده اید این اعداد و ارقامی که ته ظرف های پلاستیکی حک شده چه هستند؟ اگر دقت کرده باشید وسط آرم بازیافت، معمولا حروف یا اعداد و گاهی هر دو نوشته شده اند. اگر هم ندیده اید نگران نباشید، متاسفانه هر لحظه ای که اراده کنید در اطرافتان آنقدر ظرف پلاستیکی زیاد است که کافی است دستتان را دراز کنید تا یکیشان را بردارید!



اما داستان این اعداد:

پلاستیک ها با توجه به نوعشان به 7 گروه تقسیم بندی می شوند. با این شناخت، پلاستیک های قابل بازیافت،خطرناک، کم خطر و ... قابل شناسایی خواهند بود. شماره1،PETE  یا PET که همان بطری های آب معدنی است که نسبتا بی خطرند، اما بدلیل متخلخل بودن آن، امکان نفوذ باکتری ها به درون بطری وجود دارد. پس متاسفم که بگویم بهتر است آنها را استفاده مجدد نکنید و به زباله های خشک بسپاریدشان.

شماره 2،HDPE  یا پلی اتیلن متراکم، پلاستیک بی خطری است. کدر رنگ است. ظروف مایع ظرفشویی و سایر مواد شستشو از این قبیل پلاستیک ها هستند و برای بازیافت ظروف مناسبی هستند.

شماره 3،PVC  که معمولا لوله ها از این جنس هستند و هم چنین مواد اولیه پلاستیک هایی که روی ظروف غذا می کشند و بطری های روغن مایع. این گونه از پلاستیک به هیچ وجه نباید در هنگام پخت غذا به حرارت نزدیک شوند، چراکه گرما باعث آزاد شدن مواد شیمیایی درون PVC شده و به درون مواد غذایی در حال پخت نفوذ می کند و باعث اختلالات هورمونی می شوند. پس تا جایی که می توانید استفاده از ظروف با این جنس را کاهش دهید. هرگز مواد غذایی را با پلاستیک رویش در مایکرو ویو نگذارید. راستی این PVC ها بد قلقند و به راحتی بازیافت نمی شوند!

شماره 4،LDPE  یا پلی اتیلن با تراکم کم. همان کیسه های نایلونی خرید، این کیسه ها بی خطرند اما متاسفانه و متاسفانه معمولا غیر قابل بازیافت! 

شماره 5،PP  یا پلی پروپیلن. ظرف ماست و ظروف مشابه که دهانه گشادی دارند، همچنین نی نوشیدنی ها. بی خطرند و به راحتی بازیافت می شوند.

شماره 6،PS  یا پلی استیرن ها یعنی همان ظروف یکبار مصرف. در این ظروف مواد سمی بالقوه وجود دارد بویژه هنگام گرم شدن. تا جایی که می توانید از این ظروف استفاده نکنید. بیشتر مواقع غیر قابل بازیافت هستند.

شماره 7: همان گزینه معروف سایر موارد! از کیس کامپیوتر و iPod گرفته تا ظروف غذا. استفاده از این جنس پلاستیک بویژه برای غذا همیشه آخرین گزینه تان باشد و این شماره 7 هم معمولا غیر قابل بازیافت است. نمی دانم توجه کردید یا نه اما بدترین ها همان کیسه نایلونی خرید و ظروف یکبـارمصرف بودند که هم سمی اند و هم بازیافتشان سخت است. اما این بدتـرین ها، بدبختـانه در شمار بیشتـرین ها هم هستند. آیا زمان آن نرسیـده که کمـی بیشتـر فکــر کنیم و اوضاع را بدتر از این نکنیـم؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ دی ۹۴ ، ۱۱:۲۰
رسول حاجی باقری

بومی، متعهد و متخصص و معتقد به نقد

امروز بالاخره رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری استهبان مشخص گردید. مهندس مجاهد مهدی علیشاهی از کارکنان قبلی اداره ی منابع طبیعی استهبان، مسئولیت مدیریت این اداره را پذیرفتند. ایشان مهندس کشاورزی و کارشناس زراعت و اصلاح نباتات هستند که 14 سال سابقه ی فعالیت در جهاد کشاورزی و منابع طبیعی را دارند. در گفتگویی که با ایشان داشتم، گوشه هایی از اهداف خود را این گونه توضیح دادند:

1- حفظ، حمایت، احیاء، توسعه و بهره برداری اصولی از جنگل ها و مراتع

2- حفاظت و حمایت از آب و خاک از طریق مدیریت علمی در حوزه های آبخیز و با رعایت اصول توسعه پایدار

3- جذب مشارکت و مشورت افراد حقیقی و تشکل های غیر دولتی در اجرای فعالیت های منابع طبیعی

4- ترویج فرهنگ حفاظت از منابع طبیعی از طریق ارتقاء دانش عمومی

و ...

برای ایشان آرزوی پیروزی و موفقیت در راه رسیدن به این اهداف داریم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۴ ، ۱۳:۳۳
رسول حاجی باقری

ادعای آبگیری بختگان، سرابی بیش نبود!


عکس های دریاچه بختگان در تاریخ 17 دی ماه 1394، قسمت هایی از بختگان در نزدیکی روستای محمد آباد و هم چنین در محدوده نی ریز کمی آب دارد، اما تا چند روز دیگر کاملا تبخیر خواهد شد.


(عکس از سرکار خانم سمیرا هاشمی)









(عکس ها از آقای طاهر عبدالیوسفی)





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۴ ، ۱۱:۳۰
رسول حاجی باقری

کوبه و گل میخ هایی زیبا در استهبان

باز نشر از سایت ایران بوم                                                                                                          ایران بوم

درهای قدیمی ایران از اجزای متفاوتی مانند کوبه، گل‌میخ، پاشنه و لولا، چفت و بست، دستگیره، خروسک، پولک، روکلیدی، پشت‌بند، شیب‌بند و شوله با نقوش و طرح‌های بسیار متنوع و زیبا تشکیل شده که از مجموع کاربرد آن‌ها روی درهای چوبی و قدیمی هنر "زمودگری" شکل گرفته است. گل‌میخ‌ها، میخ‌های آهنی بزرگی بودند که سری بزرگ و نیمکره‌ای شکل با شیارهای متحدالمرکز داشتند و به طور معمول از دو بخش کلاهک و تنه در اندازه‌های متفاوتی ساخته می‌شدند.
کوبه وسیله‌ای فلزی است که بر در خانه روی صفحه‌ای فلزی به نام پولک نصب می شود و با کوبیدن آن در گل میخ می توان صاحب خانه را از وجود خود در پشت در آگاه کرد. کوبه وسیله‌ای ست که روی شیءِ دیگری کوبیده می‌شود و با توجه به شکل و اندازه کوبه و پولک، آهنگ ضربات تغییر می‌کند. کوبه ابتدا از آهن و بعدها از برنج ساخته می‌شد. قدیمی‌ترین کوبه‌های برنجی را می توان بر در ورودی مدرسه ابراهیم خان در کرمان و مدرسه آقا بزرگ در کاشان مشاهده کرد. کوبه خاص ایران است زیرا وجود پاره‌ای عوامل جغرافیایی، اجتماعی، مذهبی و گاه سیاسی و شکل معماری سنتی و درونگرا در برخی نقاط ایران، چنین وسیله ای را لازم می ساخته است. کسانی که در چنین خانه‌هایی زندگی می‌کردند علاوه بر آگاه شدن از حضور فردی در پشت در، از جنسیت او نیز آگاهی می یافتند. کوبه وسیله‌ای ضروری در همهٔ خانه‌ها بوده است. در تمامی مناطق گرم و خشک ایران استفاده از کوبه مرسوم بود. طراحی گل میخ‌ها در واقع پیام تاریخی آنها را انتقال می‌دهد. ساختار گل میخ‌ها نشان می‌دهد که این درها مربوط به چه دورانی هستند. کوبه‌های در صداهای متفاوتی دارند. زنان از کوبه‌ای که صدای زیرتری داشت استفاده می‌کردند و مردان کوبه دیگری را مورد استفاده قرار می‌دادند. شوربختانه به مرور درها به‌وسیله صاحبانشان تخریب می‌شوند. عکسهای زیر از کوبه ها، گل میخ‌ ها و چفت درهایِ خانه‌هایِ استهبان گرفته شده است. متاسفانه برخی از آنها دیگر وجود خارجی ندارند.


(عکس: رسول حاجی باقری)












۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ دی ۹۴ ، ۰۸:۰۰
رسول حاجی باقری

سرنوشت شوم بختگان به سفیدبختی رسید!

محمد درویش

سایه 10 ساله سنگین خشکسالی بر سر دریاچه بختگان، برای نخستین بار با در اولویت‌گیری حقابه محیط‌زیست در دومین نوبت از سوی وزارت نیرو برچیده می‌شود.


(دریاچه بختگان - مهرماه 1394)


سرنوشت شوم بختگان به سفیدبختی رسید.

به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ خشکسالی، تغییر اقلیم و برداشت بی‌رویه آب‌های سطحی و زیرزمینی باعث خشکی و رخت بستن آب از بستر بسیاری از دریاچه‌ها و تالاب‌های کشورمان شده که این امر علاوه‌بر نابودی اکوسیستم آن‌ها، منطقه و ساکنانش را به تنگ آورده و گرد و غبار و مهاجرت را به دنبال داشته است. در این بین مسئولان محیط‌زیست برای جلوگیری از بروز بحران‌های ناشی از خشک شدن تالاب‌ها و دریاچه‌های خود و تامین حقابه آن‌ها در تلاشند ولی به دلیل در اولویت نبودن حقابه محیط زیستی، دریاچه‌های خشک شده به کانون‌های گردوغبار داخلی تبدیل شده و مهاجرت بسیاری را به ارمغان می‌آورد. حالا وزارت نیرو، تغییر رویه داده و حقابه محیط زیستی را بعد از شرب در اولویت قرار داده که به دنبال همین اتفاق و شرایط نامناسب دریاچه بختگان، برای نخستین بار حقابه این دریاچه خشک شده و بعداز 10 سال به او اختصاص می‌یابد.


حقابه به محیط زیست در دومین اولویت

تاکنون در تامین حقابه‌ها وزارت نیرو ابتدا آب شرب، دوم کشاورزی و در نهایت صنعت را در اولویت دستورالعمل‌های خود قرار می‌داد ولی اکنون رویه تغییر کرده و حقابه به محیط زیست به عنوان دومین اولویت مورد توجه مسئولان قرار گرفته است.

محمد درویش مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط زیست در این باره می‌گوید: طبق گفته چیت چیان وزیر نیرو، اولویت این وزارت در تامین حقابه‌ها تغییر کرده به طوری که اولین اولویت با آب شرب، دومین با محیط زیست، سومین انرژی برق آبی، چهارمین صنعت و درنهایت با کشاورزی است.


تامین حقابه بختگان برای نخستین بار

برای نخستین بار حقابه دریاچه بختگان را، 163 میلیون متر مکعب در سال اعلام کرده‌اند که قرار شده این مقدار حقابه یکجا از محل خروجی سد ملاصدرا در بستر این دریاچه رها شود. درویش مدیر کل دفتر آموزش و مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محیط‌زیست در این خصوص می‌گوید: وزارت نیرو قول مساعدی جهت رهاسازی یکباره حقابه سالانه دریاچه بختگان به اندازه 163 میلیون متر مکعب ارائه کرده که اگر این اتفاق بیافتد 80 درصد از سطح تالاب بختگان برای نخستین بار آبگیری می‌شود.


بازگشت زندگی به اقلیم بختگان

اگر بعد از یک دهه‌ای که از عمر خشکی تمام دریاچه بختگان می‌گذرد حقابه آن طبق قول وزارت نیرو تامین شود؛ وضعیت اقلیمی دریاچه بختگان و ساکنان اطرافش، امرار معاش 50 هزار نفر از کشاورزان و انجیرستان‌های استهبان به حال خوش روزهای قبل از خشکسالی خود خواهند برگشت و این دریاچه از لیست تبدیل شدن به کانون گرد و غبار حذف خواهد شد.


لینک خبر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۹۴ ، ۱۷:۰۸
رسول حاجی باقری

آیا چالش های آب در استهبان را می شناسیم؟

در دهه های اخیر سدها، کارخانه ها، جاده های زیادی ساخته شده اند که به دلایل مختلف مثل جانمایی اشتباه یا عدم وجود ارزیابی های محیط زیستی تنها به زیان های غیر قابل جبران انجامیده است. برای نمونه سد در حال ساخت شفارود در گیلان را ببینید. این سد، نابودگرِ صدها هکتار از جنگل های هیرکانی خواهد بود. جنگل هایی که به گفته ی کارشناسان، قدیمی ترین جنگل های باقی مانده در روی زمین هستند و همانند فسیل هایی زنده! میلیاردها تومان سرمایه ی مملکت را به بهانه ی تامین آب، صرف پروژه ای این چنینی می کنند که زیانهای جبران ناپذیری به محیط زیست کشور و ذخایر ژنتیکی آن می زنند و در عین حال خود این طرح تشدید کننده ی "بحران آب" است و نه تامین کننده ی "آب"!



یا به سد گتوند در خوزستان نگاه کنید، علاوه بر صرف میلیون ها دلار برای ساخت آن، الان باید میلیون ها دلار دیگر هزینه شود تا شاید بتوانند ضرر و زیان های ناشی از احداث این سد را متوقف کنند و نه حذف! آن طور که کارشناسان و متخصصان امر می گویند، جانمایی اشتباه این سد در کنار یک کوه نمکی، باعث حل شدن بافت نمک و ورود آن به آب سد گردیده است که حجم بسیار بالایی از نمک را به سمت زمین های کشاورزی خوزستان روانه می کند. این "سونامی نادانی" می تواند کشاورزی در خوزستان را به نابودی بکشاند و حتا به خلیج همیشه فارس آسیب برساند!

هم چنین سد سیوند در بالادست بختگان، که علیرغم وجود مخالفت های سراسری در کشور، با دستور مستقیم رییس جمهور وقت آبگیری شد و سالهاست که خالی مانده و آبی در پشت آن نیست!

به جاده سازی در پارک ملی و پناهگاه حیات وحش بختگان اندیشیده اید؟! آیا می دانید که سازمان حفاظت محیط زیست با این جاده سازی مخالفت کرده بود؟ پس چرا بدون توجه به تمام قوانین موجود کشور و بدون توجه به سخنان تاریخی رهبر در 17 اسفند 93 ، این جاده مخرب هنوز در حال ساخت است؟!



کمی نزدیکتر را ببینیم، آیا ساخت سد رودبال (ایج-استهبان) و در ادامه پروژه انتقال آب آن، ارزیابی زیست محیطی دارد؟ بی تردید جواب منفی است چرا که اگر ارزیابی معقولانه، منطقی و واقعی داشت نباید پس از آبگیری اولیه ی سد، شاهد نشت آب از زیر دیواره سد می بودیم. شوربختانه در کشور ما معمولا، انتقال آب بین حوضه ای اشتباه است و به نظر می رسد انتقال آب این سد نیز همین گونه باشد. اگر حوضه مقصد، زیان های وارده به حوضه مبدا را جبران کند، طرح انتقال ممکن است توجیه پذیر باشد اما با وضعیت موجودِ قابل مشاهده در دشت ایج (ایجاد فروچاله) و کمبود آب، پر واضح است که این انتقال چیزی به جز ضرری غیر قابل جبران برای منطقه استهبان ندارد. (در پایان به معیارهای انتقال آب بین حوضه ای از دیدگاه یونسکو و هم چنین از منظر توسعه پایدار اشاره شده است.)

آیا تکلیف فروش آب در تمام فصول سال توسط اشخاص و ارگان هایی که رو به فزونی هم هستند -و صرف آبیاری غیر اصولی، غیر منطقی و بی رویه ی انجیرستانهای دیم می شوند- مشخص شده است؟

آیا اجرای طرح فاضلاب شهری استهبان -که به زعم بسیاری از کارشناسان، برای منطقه استهبان طرحی غیر ضروری است- یک "گل به خودی" نابخردانه نیست؟! آیا به تاثیر مستقیم و مخرب این طرح بر "منابع و ذخائر آبی" منطقه اندیشیده ایم؟

انتقال آب چندین چاهی که در کوهپایه های جنوبی دشت رونیز حفر شدند و آب آن را به بهانه تامین آب شرب به شهرستان همجوار می برند -و در عمل هکتارها باغ مرکبات ساخته شدند-، چه تهدیدهایی را در آینده ای نه چندان دور برای امنیت آبی شهرستان به همراه دارد؟!

آیا نمی توان در این شهرستان کوچک -با کمی توجه به "آمایش سرزمین"- توسعه ای پایدار داشت؟!

به هر حال ورای این که هر شخص چگونه می اندیشد و چه نگرشی دارد، تاثیر آسیب های محیط زیستی برای همگان یکسان خواهد بود، فرقی هم نمی کند چه کسی باشیم!

محمد درویش همیشه یک جمله زیبا را در سخنانش یاداوری می کند:

"اگر حال محیط زیست خوب باشد، حال ما هم خوب است."



معیارهای یونسکو در مورد طرح های انتقال آب بین حوضه ای

 

معیار 1: ناحیۀ مقصد بایستی، در صورت استفاده از منابع جایگزین تأمین آب و تمامی اقدامات منطقی برای کاهش تقاضای آب، باز هم در تأمین نیازهای فعلی و پیش بینی شده، کمبود جدی داشته باشد.

معیار 2: توسعه آتی حوضه مبدأ نبایستی به سبب کمبود آب، با محدودیت چشمگیر روبرو شود، اگر حوضه مقصد، زیان های وارده به حوضه مبدأ را جبران کند، طرح انتقال ممکن است توجیه پذیر باشد.

معیار 3: ارزیابی جامع پیامدهای زیست محیطی بایستی نشان دهد که سطح معقولی از قطعیت وجود دارد که طرح انتقال،به شکل اساسی کیفیت زیست محیطی را در حوضه مبدأ یا مقصد تخریب نمی کند.چنانچه هزینه های جبران خسارت زیست محیطی فراهم شود، طرح انتقال ممکن است توجیه پذیر باشد.

معیار 4 : ارزیابی جامع پیامدهای اجتماعی-فرهنگی بایستی نشان دهد که سطح معقولی از قطعیت وجود دارد که طرح انتقال، سبب بروز اختلال اساسی اجتماعی-فرهنگی در حوضه مبدأ یا مقصد نخواهد شد. با این حال طرح انتقال، چنانچه پرداخت غرامت برای جبرای زیان های اجتماعی- فرهنگی فراهم شود، ممکن است توجیه پذیر باشد.

معیار 5: منافع خالص ناشی از اجرای طرح بایستی عادلانه میا ن حوضه های مبدأ و مقصد تقسیم شود.

 

معیارهای انتقال آب بین حوضه ای از دیدگاه توسعه پایدار

تاثیر پروژه در طرح آمایش سرزمین

زیرساخت بودن پروژه در منطقه

تاثیر پروژه در مهار و کنترل آب های جاری و به ویژه آب های مشترک مرزی

وابستگی صنایع و کشاورزی و شرب به آب انتقالی در دو حوضه مبدأ و مقصد

بررسی پتانسیل های موجود در حوضه مبدأ

بهبود اراضی کشاورزی و افزایش تولیدات، کارآفرینی و ایجاد اشتغال و جلوگیری از بیکاری

بررسی کیفیت آب در حوضه مبدأ از سرچشمه تا پایین دست و آخرین برداشت کننده های آب و برآورده سازی نیاز زیست محیطی محل تخلیه اعم از دریا، تالاب و  ...

بررسی تغییرات سطح استابی در حوضه مبدأ و نشست اراضی در صورت پایین افتادن سطح آب های زیرزمینی

اثرات پروژه بر حذف و یا تخریب جاذبه های گردشگری

برقراری عدالت اجتماعی در تخصیص آب حوضه ای و الزام محرومیت زدایی از حوضه های مبدأ و مقصد

رخداد آثار سو اجتماعی و مهاجرت بی رویه از حوضه مبدا و تمرکز در حوضه مقصد با توجه به وجود آب

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ دی ۹۴ ، ۰۶:۴۰
رسول حاجی باقری