اگر دردم یکی بودی چه بودی؟!
در این برهه از زمان که "بحران آب" برای بسیاری از افراد جامعه هنوز قابل درک نیست، شاید بهترین راهکار آموزش باشد. اما آموزش را چگونه و به چه کسانی باید ارائه نمود؟ شاید جواب های متفاوتی برای این سئوال وجود داشته باشد.
یک: وقتی متولیان این امر، خود درک درستی از "آب" ندارند، چه توقعی از افراد جامعه - با آن همه گرفتاری و مشکلات زندگی - باید داشت. گاهی برای تعمیر یک لوله و جلوگیری از نشت و هدر رفت آب، ساعت ها و شاید چندین روز زمان از دست میدهیم. هنوز و علیرغم هشدارها و تبلیغات، بارها و بارها شاهد شست شوی ماشین ها هستیم! هنوز می بینیم که برخی با فشار آب جلوی منزل یا مغازه ی خود را جارو می کنند! هنوز ناودان های بسیاری از منازل را می بینیم که آب ناشی از خرابی کولر را به کوچه منتقل می کند به طوری که در کنار دیوار، گیاهان و جلبک ها رشد و نمو یافته اند!
دو: بیشترین هدر رفت آب در استهبان همانند تمام کشور، در بخش کشاورزی و باغداریست. بیشترین تقصیر این فاجعه هم بر گرده ی مسئولانیست که هیچ گونه نظارتی بر منابع آبی ندارند. سیاست همه چیز را تحت امر خود درآورده است. روش غرقابی که ما استفاده می کنیم، تنها 30 درصد بازدهی دارد، یعنی عملا 70 درصد از آبی که در حوزه زراعت و باغداری مصرف می کنیم، نابود می شود. وقتی تانکرها هزاران لیتر آب را در پای درختان انجیری که باید دیم باشند، خالی می کنند، مقداری از آب در زمین نفوذ می کند و مقدار زیادی نیز تبخیر می گردد. ما خود نادانسته سطح تبخیر آب را بالا می بریم و هدر رفت آب را افزایش می دهیم.
سه: سیستم آبیاری فضای شهری توسط شهرداری به بدترین شکل ممکن در حال انجام است. آبیاری به روش سنتی (غرقابی) و بدون نظارت صحیح! هر روز نظاره گر هدر رفت مقدار زیادی آب هستیم که قرار است چنارها و چمن های بلوار قائم را سیراب کنند. شیرهای آب باز گذاشته شده و به امان خدا رها می شوند. در بسیاری از باغچه ها حتا مسیر حرکت آب به گونه ایست که آب در محدوده ی کوچکی از باغچه جمع می شود و ساعت ها در زمین فرو می رود. این باعث شده است تا آب به درختان دیگر نرسد. گاهی از شیارهایی که در دیواره باغچه های بلوار وجود دارد، آب به خیابان وارد می شود.
(بلوار قائم، روبروی بانک مسکن)
ساعت ها آب شیرین گرانبها را برای آبیاری چمن هایی نابود می کنیم که هیچ سودی برای شهر و مردمانش ندارند. داشتن یک چمن خوب نیاز به صرف هزینه سنگینی دارد، در حالی که با رسیدگی کمتر و با حداقل امکانات می توان از گیاهان پوششی و یا درختان برای کاشت استفاده کرد. چمن، آب و مراقبت های زیادی را می طلبد. با چمن کاری تنها فضای سبز سطحی را گسترش می دهیم که منفعتی ندارد. باید با کاشت درختانی که مصرف آب کمی دارند، حجم سبز ایجاد کنیم. سطح تعرق درخت نسبت به چمن بسیار بالاست و شاید در حدود 1000 برابر چمن می تواند تصفیه کننده هوا باشد، به هوا رطوبت دهد، در تابستان از گرمای زیاد و در زمستان از سرمای شدید جلوگیری کند. هم چنین منطقی تر است که به جای شستن خیابان ها با آب شیرین و گرانبها، باز هم درختکاری کنیم. درختان تصفیه گران طبیعی هوا هستند و منافع بسیاری را نصیب ما انسان ها می کنند.
چهار: آیا تا به حال به قبض آب بهای منزل یا محل کار خود نگاهی کرده اید؟ هزینه ی مصرف آب در این ماه برای شما چقدر بوده است؟
احتمالا این مبلغ تنها هزینه بهره برداری و انتقال آب در شبکه آبرسانی شهر است. به زبان ساده تر، در قبض ما بهای خود آب محاسبه نشده و فقط هزینه ی برداشت از منابع و انتقال آن به مشترکان، لحاظ گردیده است. با این فرض ما مشغول مصرف آب مجانی هستیم!
آب هیچ جایگزینی ندارد اما در این بحران آبی وحشتناک به راحتی به هدر می رود. با این تفاسیر شایسته است که در تعیین بهای آب تجدیدنظری اساسی گردد.
نتیجه: به نظر می رسد برای مقابله با بحران آب، در وهله اول باید آموزش را برای تمامی مسئولان در نظر گرفت و در کنار آن اقشار مختلف مردم را نیز به این کلاس اضافه نمود. تغییر الگوی کشت منطقه نیز ضروری به نظر می رسد. تجدید نظر در قوانین برای اصلاح یا ارتقاء قوانین موجود هم لازم است. افزایش بهای آب نیز اجتناب ناپذیر است. نظارت و برخوردهای سختگیرانه قضایی را هم باید راهی برای گذر از بحران دانست.