سرنوشت را می توان از سر نوشت.
تصاویر
زیر "چشمه ی آب گرم خیر" استهبـان را در سال های 85 و 93 نشان می دهند! این چشمه دقیقا در حاشیه ی دریاچه
بختـگان و در نزدیکی روستـای "خانه کت"
استهبان قرار دارد. (بخوانید: قرار داشت!) اگر دو عکس با هم مقایسه شود، عمق فاجعه
زیست محیطی منطقه را می توان دید.
(عکس ها از سید حسن کشفی)
فجایع زیست محیطی سطحی (روی زمین) را می توانیم به
صورت کاهش بارندگی، خشکی باغ ها،خشکی چشمه ها و تالاب ها و ... ببینیم. اما اصل فاجعه
منابع آب، در زیر زمین در حال وقوع است. سطح آب های زیر زمینی آن چنان پایین رفتـه
است که به لایه های آبی تلـخ و شور رسیده است. با ادامه ی این رونـد تا چند سال دیگر
استهبان نیـز مانند برخی از روستاها و شهرهای کشور، به بلای عظیم بی آبی دچار خواهیم
شد! با وجود هشدارها و حتا برخوردهای صورت گرفته، متاسفانه همچنان حفر چاه های
جدید و کف شکنی چاه های قدیمی و گسترش اراضی زراعی و باغی ادامه دارد. با وجود
تغییر رویکرد دولت در مورد مدیریت منابع آب، مشخص نیست با این که با بحران رو به
رشد منابع آب مواجهیم، اما چرا هنوز مجوز "حفر چاه" و "کف شکنی"
صادر می شود، البته این پرسش را مسئولین ذیربط باید پاسخ دهند. همگی شاهد قطعی و جیره
بندی آب در استهبان بوده و هستیم. به نظر می رسد این جیره بندی، تاثیر محسوسی بر
روی نگرش و تغییر الگوی مصرف نداشته است. یعنی اعمالی برای بهره وری مناسب از آب را
نمی بینیم. هر چند تغییر الگوی مصرف و کلا نهادینه شدن یک فرهنگ، زمان بر و طولانی
است، ولی هم اکنون نیز زمان بسیار زیادی را از دست داده ایم. متاسفانه حجم بسیار زیادی از آب های زیرزمینی ما
صرف آباد شدن شهرهای همجوار می شود و هنوز نیز در حال سوء مصرف در آب هستیم. ضعف
های مدیریتی شهرستان در سال های گذشته، منجر به حفر چندین حلقه چاه در محدوده
شهرستان ما و انتقال آن به شهر همجوار شد. چندین سال است، آبی را که حق مسلم مردم در
منطقه رونیز، خیر و استهبان است، به دلیل
سکوت ما، به یغما می برند و ما هم چنان سر در گریبانیم و متواضع! گسترش باغات مرکبات همسایه، سرسبزی
و آبادانی آن دیار و نابودی کشاورزی و باغداری استهبان را در پی خواهد داشت. از
طرفی نیز با وجود ممنوعیت، متاسفانه در همین تابستان چاه های بسیاری به طور شبانه
روزی در حال فروش آب برای آبیاری باغات انجیر بوده و هستند! پائیز سال گذشته تصمیمی
توسط مسئولان شهرستان گرفته شد و قرار بر این بود که اگر میزان بارش تا بهمن ماه آن
سال کمتر از 150 میلیمتر باشد، آبیاری انجیرستان ها شروع گردد و تا پایان اردیبهشت
ماه گذشته ادامه داشته باشد. به دلیل کاهش بارندگی سال قبل، آبیاری از تاریخ تعیین
شده شروع شد اما تا کی ادامه داشت؟!! بهتر است بدانیم که بدون نظارت قوی توسط
مسئولین و ادامه این نوع برداشت های غیر اصولی و بی حساب و کتاب از منابع آب، قطعا
ما را نیز به سرنوشت دشت های ارسنجان و رفسنجان دچار خواهد کرد. آن گونه که
کارشناسان می گویند، در این دو مکان به دلیل برداشت بی رویه ی آب های زیرزمینی، قسمت
های زیادی از سفره های آب زیر زمینی دچار نشست شده و برای همیشه نابود گردیده اند.
یعنی حتا اگر بارش ها هم به وضع گذشته برگردد، دیگر در زیر زمین جایی برای ذخیره آب
وجود ندارد!
بر اساس اظهارات کارشناسان فائو، ایران رتبه نخست
تولید انجیر خشک دنیا را دارد و شهرستان استهبان با داشتن بیش از 2 و نیم میلیون
اصله درخت انجیر دیم در مساحت 23 هزار هکتار، بزرگترین انجیرستان دیم جهان است. انجیرستان
های ملی استهبان به عنوان گنجینه ارزشمندی از بزرگ ترین انجیرستان های دیم دنیا در
سازمان خوار و بار کشاورزی ملل متحد (فائو) به ثبت رسیده است. باغ های دیم استهبان
بخشی از میراث فرهنگی، معنوی و اقتصادی کشور است. انجیر در 14 کشور جهان در وسعت
420 هزار هکتار تولید می شود که از این میزان 51 هزار هکتار آن در ایران، 42 هزار
هکتار از این میزان در فارس و 57 درصد از آنها در استهبان است. تمامی این آمار و
ارقام جالب و افتخار آمیز هستند. اما برای رسیدن به این افتخارات چه هزینه ای
پرداخته ایم؟ میانگین تولید سالانه انجیر خشک با توجه به میزان بارندگی در هر سال،
بین 10 هزار تا 22 هزار تُن متغیر است. در عین حال گسترش تدریجی و مداوم باغات
انجیر در اراضی ملی و منابع طبیعی کاملا مشهود است. بر اساس آمارهای غیر
رسمی، فقط در 5 سال گذشته بین 1500 تا 2000 هکتار به وسعت
این باغات اضافه گردیده است. البته مقداری از این باغات جدید، زمین های کشاورزی
بوده اند که به بهانه کم آبی، زمین زراعی را به باغ انجیر تبدیل کرده اند و در عین
حال آبیاری می شوند! باید توجه داشت که 1- خشک شدن دریاچه بختگان (که با بالا بردن
رطوبت منطقه، یکی از عوامل اصلی بارش ها در گذشته بود)، 2- افزایش شدید برداشت آب
های زیر زمینی و نیز 3- کاهش شدید نزولات آسمانی در سال های اخیر، عواملی هستند که
در کنار 4- گسترش باغات انجیر، فاجعه ای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی را در
آینده ای نه چندان دور رقم خواهند زد. خشکسالی و کاهش بارش های آسمانی، باعث روی
آوردن باغداران به آبیاری (متاسفانه روش غرق آبی) درختان انجیری شده است که از
صدها سال پیش و تا همین اواخر، دیم بودند. و این یعنی افزایش بی رویه و بسیار زیاد
مصرف آب های شیرین و گرانبهای زیر زمینی!
سفره
های آب زیر زمینی منطقه زاگرس، حفره های بسیار وسیعی هستند که در توده های آهکی به
وجود آمده اند. تصور کنید در دل بافت های آهکی و در زیر زمین، سفره هایی وسیع اما مجزا
وجود دارند. تقریبا بیشتر این سفره های زیر زمینی آب به سفره های هم جوار خود متصل
نیستند. بارش های سالانه این حفره ها را سیراب و پُر می کند. اگر دقت کرده باشید
با بارش بارانی مثلا 30 تا 40 میلیمتری در استهبان، افزایش آب "چشمه ها"
را می توان به وضوح دید و این به همان دلیلی است که ذکر شد: سفره های آب جدا از هم.
اما در
جاهایی مثل دشت بم و کرمان سفره های زیر زمینی آب به هم مرتبط هستند. چند سال پیش
سیلی بزرگ در پاکستان به وقوع پیوست. روزهای زیادی طول کشید تا آب های جاری حاصل
از این سیلاب در زمین فرو روند. سطح آب های زیر زمینی بسیار بالا رفتند. اما نکته
قابل توجه این بود که تاثیر این افزایش سطح آب های زیر زمینی را در شرق ایران و تا
حوالی کرمان هم دیدیم و این به ارتباط سفره های زیر زمینی آن مناطق باز می گردد. با
توجه به نکات پیش گفته، نتیجه ای که می توان گرفت این است که آب های زیر زمینی
منطقه زاگرس متاثر از بارندگی های منطقه است. با توجه به تغییرات اقلیمی و کاهش
بارندگی و برداشت های بی رویه، روزهای روشنی را نمی توان متصور بود. اما چاره کار چیست
و برای گریز از فاجعه ی پیش رو چه باید کرد؟
کارشناسان فن پاسخ این پرسش را بیان کرده اند. برای مصون ماندن از فاجعه ای زیست محیطی - اجتماعی که در حال وقوع است، باید چند نکته را در نظر داشت. قطعا باید الگوی مصرف آب را در حوزه های کشاورزی، صنعتی و خانگی اصلاح نماییم. با سرمایه گذاری برای فرهنگ سازی در مورد مصرف درست آب در بین اقشار مختلف جامعه، می توان این
موضوع را به عنوان یک ارزش در زندگی روزمره نهادینه نمود. از
طرفی با بکارگیری ملاحظاتی در مصارف صنعتی و وضع قوانین جدید برای آن ها، می توان از مصرف
بی رویه در صنعت نیز جلوگیری کرد. بیش از 90 درصد از مصرف آب در بخش کشاورزی است.
بنابراین مهم ترین قسمت کار، اصلاح الگوی مصرف در این بخش است. با کشاورزی
مکانیزه، اصلاح الگوی کشت هر منطقه، اصلاح روش آبیاری، اصلاح و وضع قوانین جدید،
نظارت دقیق در برداشت آب از چاه ها، ممنوعیت فروش آب، جلوگیری از حفر چاه های
جدید، پلمپ چاه های غیر مجاز و مهم تر از همه نظارت جدی و برخورد شدید با متخلفان می
توان روند فعلی فاجعه را متوقف نمود. آب سرمایه ای ملی و متعلق به تمامی افراد
جامعه هست.
"ما
امانتدار میراث آیندگانیم. فرزندان ما حق داشتن یک زندگی سرشار از امید و طراوت و
سرسبـزی را دارند. با سهل انگاری خود این نعمت را از آن ها دریـغ نکنیـم."
مرگ بر هیچ کس درود بر زندگی