گفت و گویم با روزنامه ی "افسانه"
در مورد "پویش پاسداری از میراث فرهنگی و طبیعی"
ششم دیماه 94، پویشی با نام «پویش پاسداری» اعلام موجودیت کرد و گروهی متشکل از کنشگران محیطزیست و میراثفرهنگی در بیانیهای اهداف خود را برای انتخابات هفتم اسفندماه اعلام کردند. بنا به این بیانیه، پویش پاسداری از نامزدهایی که «پیشینه دفاع از میراثفرهنگی و زیستبوم» را داشته باشند، برای این حوزهها «دارای برنامه باشند یا آمادگی تنظیم برنامههایی در این خصوص» را داشته باشند و «تعهدهای همکاری با پویش» را بپذیرند؛ پشتیبانی خواهد کرد. در مرامنامه پویش پاسداری نیز مواردی چون «باور به پاسداری از داشتههای تمدنی»، «باور به توسعه پایدار» و «برتری دادن منافع ملی بر منافع شخصی و اعمال نکردن سلیقههای سیاسی، حزبی، جناحی و قومی در مسایلِ کارشناسی» آورده شده است. اما هدف اصلی پویش پاسداری چیست، چه برنامههایی در حمایت از محیطزیست و میراثفرهنگی دارد و چه سازوکارهایی برای انتخابات پیشِ رو اندیشیثده است؟ برای پاسخ به این پرسشها، گفتوگویی انجام دادم با رسول حاجیباقری نماینده پویش پاسداری در استان فارس؛ و از او درباره اهداف کوتاه مدت و درازمدت پویش پاسداری پرسیدم.
طبق آنچه که در مرامنامه پویش پاسداری آمده، انتخابات هفتم اسفندماه مهمترین هدف تشکیل این پویش بوده است. کمی بیشتر درباره این اهداف بگویید.
واقعیت این است که با توجه به اوضاع وخیم سالهای اخیر در تخریب محیطزیست و میراثفرهنگی، و همچنین بی مهریهایی که نسبت به این دو حوزه مهم صورت گرفته است؛ کنشگران مدنی تصمیم گرفتند در اقدامی کاملا شخصی (یعنی در پویش پاسداری افراد به صورت حقیقی حضور دارند، و نه حقوقی)، یک دخالت مدنی انجام دهند. بنابراین ما در پویش از پتانسیل «انجیاو»ها استفاده نکردهایم. اما چرا انتخابات برای ما مهم است؟ علت آن است که ما بر این باوریم که شاید با دخالت مدنی در انتخابات پیش رو، از طریق رایزنی با نامزدها؛ بتوان قدمی برداشت و تخریبهای کنونی در دو حوزه محیطزیست و میراثفرهنگی را کمتر کرد. البته توجه داشته باشید که ما نگاه جناحی به مساله محیطزیست نداریم؛ یعنی نگرش سیاسی نامزدها برای ما تفاوتی ندارد و هر نامزدی که پیماننامه پویش را بپذیرد، جزو پویش میشود. بنابراین اصلاحطلب یا اصولگرا بودن نامزدها برای ما تفاوتی ندارد و اهداف است که مهم است.
خب به طور مشخصی، پویش پاسداری قرار است چه کارهایی انجام دهد؟ من دیدم در اهداف ذکر شده در مرمنامه شما، تشکیل دو کمیسیون تخصصی «محیطزیست» و «میراثفرهنگی» نیز ذکر شده است.
پتانسیل خوبی که پویش پاسداری دارد، آن است که هدفش، موضوعی است که تقریبا همه کشور با آن درگیر هستند. شاید به همین خاطر است که تا کنون دستکم در 15 استان کشور، هستهمرکزی استانی پویش پاسداری تشکیل شده و فعال است. هستهمرکزی پویش اما در تهران است و حدودا از دو سال پیش افرادی چون دکتر مهدی حجت (بنیانگذار سازمان میراثفرهنگی)، دکتر رضا مکنون (عضو هیاتعلمی دانشگاه امیرکبیر)، دکتر علیاکبر عظیمی و بسیاری دیگر از کنشگران مدنی، مقدمات تشکیل این پویش را فراهم کردند. البته با آنکه این اقدام، سیاسی به نظر میرسد، اما پویش یک دخالت مدنی است. چون ما به دنبال قدرت سیاسی نیستیم؛ بلکه میخواهیم با ورود به مجرای انتخابات و با ارتباط گرفتن و امضای پیماننامه با نامزدها؛ تاثیری مثبت بر وضع وخیم محیطزیست و میراثفرهنگی بگذاریم.
سازوکار نمایندگان عضو پویش پاسداری در مجلس آینده چگونه خواهد بود؟ آنها موظف به انجام چه کارهایی خواهند بود؟
نکته اول آن است که برای ما کمیت مهم نیست و هدف اصلی، کیفیت نماینده عضو پویش است. اما اگر فرض بگیریم از استانهای مختلف کشور تعدادی از نامزدهای عضو پویش پاسداری به مجلس راه یابند، چون این افراد پیماننامه پویش را پذیرفتهاند؛ متعهد هستند که در مجلس آینده با پویش کاملا در ارتباط باشند.
آیا در قبال امضای پیماننامه پویش پاسداری، نامزدها از حمایت این پویش در انتخابات یا حمایتهای دیگر بهرهمند خواهند شد؟
شاید درست نباشد که ما از جنبه منفعت دوطرفه به این موضوع نگاه کنیم. کسی که این پیماننامه را میپذیرد، یا ما که در پویش این فعالیتها را انجام میدهیم، به دنبال منفعت شخصی نیستیم و هدفمان منافع ملی است. پس از انتخابات نیز تعهد نامزدها به پویش، جزو وظایف آنها میشود تا مواردی را که در پیماننامه پویش ذکر شده، پیگیری کنند و گزارش دهند. اما به هرحال اعضای پویش میتوانند از نظر رسانهای به نامزدها کمک کنند. یا مهمتر آنکه، تیمهای تخصصی پویش میتوانند اطلاعات خام شهرستانها در مورد محیطزیست و میراثفرهنگی را به صورت رایگان به نامزدها ارایه دهند تا نامزدها نیز در کارگروههای خود از این اطلاعات، برای برنامهریزیهای انتخاباتی تولید محتوا کنند. درواقع نیروهای پویش میتوانند به نامزدهای عضو پویش، برای فعالیتهای ملی، استانی و شهرستانیشان مشاوره رایگان دهند. البته بیشتر تعهدات نامزدهای عضو پویش، تعهدات ملی است و نامزدی که پیماننامه پویش پاسداری را میپذیرد، باید ملینگر باشد و صرفا نگاه منطقهای و جزیرهای نداشته باشد. هرچند که ما در در پایان تعهداتمان، تعدادی خواستههای استانی نیز داریم.
به تعهدات استانی اشاره کردید. به عنوان مثال شما به عنوان نماینده پویش پاسداری در استان فارس، افزون بر آن تعهدات کلان ملی، چه خواستههای استانی از نامزدهای عضو پویش دارید؟ با توجه به اینکه وضع زیستمحیطی در فارس بسیار وخیم است و یکی از بزرگترین مشکلات استان نیز خشکسالی است.
مشکلات فارس را میتوان در دو حوزه برشمرد؛ محیطزیست و میراث فرهنگی. در مورد محیطزیست به عنوان مثال ما در فارس 11 تالاب داریم که خشکشدن آنها را در گوشه گوشه استان شاهدیم. از سویی استان فارس از نظر «تراز منفیِ آب» در کشور دوم است و همچنین وضعی بسیار وخیم در سفرههای آب زیرزمینی دارد. مثلا الان ما در منطقه «ایج» شهرستان استهبان با پدیده فروچاله مواجه هستیم. فروچالهها آخرین نشانههای بیابانزایی هستند و این یک هشدار بسیار وحشتناک است. بنابراین مهمترین اهداف پویش پاسداری در فارس در حوزه محیطزیست، رسیدگی به وضع تالابها و تامین حقابه آنها، رسیدگی به اوضاع نابهسامان جنگلهای زاگرس، نظارت و پیگیری بهبود بخشیدن صنایع آلاینده مثل پتروشیمیها، پیگیری زمینخواریها و پیشگیری از آنها، و ساماندهی و اصلاح الگوی آبیاری باغات و زراعت است. در حوزه میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری نیز به نظر میرسد برخی قوانین به اصلاح نیاز دارند. مثلا در حال حاضر در استان فارس بافتهای تاریخی بسیاری داریم که تحت عناوین مختلف این بافتهای تاریخی و باستانی از بین میرود. همچنین در حوزه میراثباستانی نیز افزون بر مقابله با حفاریهای غیرمجاز، به انتخاب مدیران متخصص و کارشناس نیاز داریم. از سویی توجه به صنایعدستی و فراهم کردن زیرساختهای گردشگری نیز از جمله مواردی است که باید روی آنها بیشتر تامل کرد.
مهمترین هدف پویش پاسداری، انتخابات هفتم اسفندماه 94 است. میخواهم بپرسم این پویش پس از انتخابات چه برنامهها و اهداف درازمدتی خواهد داشت؟
پس از انتخابات برنامه پویش پاسداری، پیگیری تعهدات و کمک به نامزدهایی است که وارد مجلس میشوند. از همین رو میتوانم بگویم که این روند ادامه خواهد داشت تا به نتیجه رسیدن اهداف پویش؛ که همان بهبود وضع محیطزیست و میراثفرهنگی کشور است.
صفحه اصلی خبر را اینجا ببینید.
"پیمان نامه پویش پاسداری" به امضاء دو نفر از نامزدهای استهبان رسید.
روز چهارشنبه 28 بهمن ماه 94 دو جلسه ی مجزا با نامزدهای انتخاباتی در استهبان برگزار گردید. موضوع جلسه امضای پیمان نامه پویش پاسداری توسط نامزدها بود. در جلساتی قبل از این، "پویش پاسداری" به نامزدها معرفی شده بود. کسانی که با این طرح موافق بودند، در این جلسه پیمان نامه ی آن را نیز امضاء نمودند.
اولین جلسه با حضور آقای سید محمد صادق کشفی نژاد برگزار شد. وی نماینده ی جناح اصلاح طلب در حوزه انتخابیه می باشد. در ابتدای جلسه اعضاء پیرامون دریاچه بختگان، منابع آب استهبان و وضعیت نابسامان آن پرسش هایی مطرح نمودند و برنامه های دکتر کشفی نژاد را جویا شدند. ایشان نیز به بیان نظرات و راهکارهای خود پرداخت. وی معتقد بود که باید با تشکیل تیم های تخصصی برای هر حوزه و بر اساس مطالعاتی که باید صورت بگیرد (و هم اکنون در حال انجام است)، یک خروجی کامل و عالمانه از معضل در اختیار مراجع ذیصلاح قرار داده شود و با پیگیری های لازم به رفع معضل و احقاق حق پرداخت. ایشان خاطر نشان کردند که برخی قوانین نیاز به بازبینی و اصلاح دارند. وی فرهنگ سازی در سطح جامعه را لازمه برطرف نمودن این گونه معضلات بیان کرد. در پایان جلسه، پیمان نامه و منشور اخلاقی پویش پاسداری توسط دکتر کشفی نژاد امضاء گردید.
دومین جلسه با حضور آقای حبیب فریبرز نماینده جناح اصولگرا در استهبان ادامه یافت. ایشان در ابتدای جلسه ضمن مثبت ارزیابی کردن حرکت پویش، پیرامون اعضای پویش و پشتوانه های استانی و کشوری "پویش پاسداری"سئوالاتی داشتند که پاسخ داده شد. در ادامه سایر اعضاء پویش استهبان سوالاتی در مورد نگرش ایشان به محیط زیست و میراث فرهنگی پرسیدند. ایشان معتقد بود که در کشور برنامه ی مدون و جامعی وجود ندارد، فرهنگ مردم نیاز به اصلاح دارد و مجلس می تواند در اصلاح و گسترش فرهنگ نقش عمده ای داشته باشد. باید از رسانه های عمومی برای آموزش در مدارس در جهت فرهنگ سازی کمک گرفت و برای حل مشکلات باید به خرد جمعی تمکین کرد. در پایان پیمان نامه و منشور اخلاقی پویش پاسداری توسط آقای فریبرز امضاء گردید.
نامزدهای دیگر نیز می توانند به این پویش بپیوندند. در روزهای آینده نامزدهایی را که به پویش خواهند پیوست، معرفی و حمایت خواهیم نمود.
حمایت دکتر علی اکبر عظیمی از پویش پاسداری
دکتر علی اکبر عظیمی، متولد 1330 استهبان
ایشان در سال 1352 در رشته ی مهندسی آبیاری از دانشکده کشاورزی شیراز فارغ التحصیل شد. در سال 1358 کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه تهران در رشته ی مهندسی بهداشت به پایان رساند و دکترای خود را در رشته ی مهندسی بهداشت با گرایش فاضلاب در سال 1366 از دانشگاه لیدز بریتانیا اخذ نمود. دکتر عظیمی از سال 1355 فعالیت خود را در زمینه انجام خدمات مشاوره در امور آب و فاضلاب با شرکت های مهندسین مشاور آغاز کرد.
همزمان با عضویت در هیئت علمی دانشگاه تهران، آقای دکتر عظیمی همکاری خود را با شرکت هایی از قبیل ری آب، پارس کنسولت، توس آب و سایر شرکت های مشاور فعال در زمینه آب و فاضلاب توسعه دادند. پس از تشکیل شرکت های آب و فاضلاب، ایشان به عنوان معاون برنامه ریزی و آموزش و همچنین مدیر دفتر تحقیقات این شرکت همکاری داشته و در بسیاری از پروژه ها، به عنوان ناظر (عامل چهارم) شرکت نموده اند. ایشان سال ها با کمیته فاضلاب طرح استاندارد صنعت آب وزرات نیرو همکاری داشته و در تدوین و تصویب کتب استاندارد مربوط به تصفیه فاضلاب مشارکت داشته است. علاوه بر این ایشان در نوشتن ده ها مقاله علمی چاپ شده در مجلات و نشریات علمی معتبر داخلی و خارجی نقش داشته و در اغلب سمینارهای ملی و بین المللی مرتبط با صنعت آب و فاضلاب فعالانه حضور داشته اند.
دکتر عظیمی در زمینه
تصفیه آب و فاضلاب کتب مختلفی را به رشته تحریر درآورده و یا ترجمه نموده اند و کتاب
«تصفیه آب در اجتماعات روستایی در کشورهای حال توسعه» ایشان در سال 1382 به عنوان کتاب برگزیده سال انتخاب گردید.
همچنین ایشان در تدوین سه جلد کتاب استاندارد در زمینه استفاده مجدد از فاضلاب با سازمان
بهداشت جهانی (WHO) همکاری داشته اند.
کتاب های فوق در سال 2006 منتشرشده است. مشارالیه در حال
حاضر به عنوان عضو هیئت علمی بازنشسته دانشگاه تهران، در دانشگاه آزاد اسلامی به صورت
تمام وقت و نیمه وقت تدریس نموده و به عنوان دبیر تخصصی و عضو هیئت تحریریه در مجله
علمی – پژوهشی آب
و فاضلاب و با عنوان داور با چندین مجله معتبر داخلی و خارجی از جمله مجله معتبر WATER RESEARCH همکاری دارند.
پیام دکتر عظیمی در حمایت از پویش پاسداری:
با سلام در مجموع تلاشی خوب و قابل ستایشی است. بنده هم از این تلاش خردمندانه پشتیبانی می کنم. از نامزدها خواسته شود که برای راهاندازی کارگروههای یادشده در خانه ملت متعهد شوند و از کارشناسان آزاد برای ارایه ایدهها و کمک به حل مشکلات فرهنگی و محیط زیستی دعوت کنند. همچنین باید ترتیبی دادهشود که اتاقهای فکر اثرگذار با شرکت کارشناسان آزاد و نمایندگان نهادهای غیر دولتی در دستگاهای اجرایی ایجادشود.
موفق باشید.
پویش پاسداری تلنگریست به جامعه
گفتوگو با رسول حاجیباقری، مسوول "پویش پاسداری" در استان فارس:
«پویش پاسداری میکوشد تا نامزدهایی را معرفی نماید که سابقهای قابل تأمل در حیطههای محیط زیست یا میراث فرهنگی داشته باشند. پویش تلاش دارد تا شایستهترین گزینهها به خانهی ملت ورود پیدا کنند.»
متن کامل گفت و گو را اینجا بخوانید.
آبخوان داری یا فروش نفت و سدسازی؟!
نویسنده: محمد درویش
بیش از سه دهه از فعالیتهای آکادمیک دکتر سید آهنگ کوثر و همکارانش در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس برای معرفی و کاربست روشی موسوم به آبخوانداری میگذرد؛ روشی که مدعی است میتواند با یک دهم هزینههای سدسازی و طرحهای انتقال آب بین حوضهای، کابوس امنیت آبی در ایران را برای همیشه مهار کند. یادداشت پیش رو، به همین بهانه و نیز انتشار تازهترین یافتههای این گروه تحقیقاتی در یک مجله معتبر بینالمللی، کوشیده تا مهمترین دستاوردهای این پروژه بزرگ، ملی و البته مظلوم! را شرح دهد …
اخیراً در شماره جدید ژورنال معتبر هیدرولوژی از انتشارات اسپرینگر، مقالهای منتشر شده با عنوان: «بهبود بلند مدت کشاورزی با گسترش سیلاب در دشت گربایگان، ایران: آیا برای تامین امنیت انسانها، تغذیهی مصنوعی آبخوانها سودمندتر است یا فروش نفت؟»
نویسندگان این مقاله آقایان حمید مصباح، مهرداد محمدنیا و آهنگ کوثر – که حاصل بیش از دو دهه پژوهشهای خود را در ایستگاه آبخوانداری کوثر واقع در گربایگان فسا منتشر کردهاند – به زبانی دقیق، فنی و در عین حال شفاف میگویند:
پیامد آبکشی بیرویه از چاههای غیر مجاز، خشکیدن کاریزهایی بود که آب چهار روستا را در دشت گربایگان در جنوب ایران تأمین میکردند. این نابخردی سبب بحرانی شدن شرایط زیست و مهاجرت گروهی روستاییان به شهرها شد. طراحی و ساخت ۲۰۳۴ هکتار شبکههای گسترش سیلاب برای آبیاری سیلابی و تغذیهی مصنوعی آبخوانها از دی۱۳۶۱ تا ۱۳۷۵، سبب مهار شدن ۱۹۳ میلیون مترمکعب سیلاب و نفوذ ۷۶ در صد آن به آبخوان شد . نتیجه این کار ایجاد انگیزهی بازگشت در بیشتر مهاجران به روستاهایشان بود. در نتیجه اجرای این طرح در سال زراعی ۱۳۹۰-۱۳۸۹، مساحت پهنهی کشتزارهای فاریاب، به بیش از ۱۳ برابر سال ۱۳۶۱ رسید. افزون بر آن، از سال ۱۳۶۹ تاکنون، سالانه برای ۷۰۰ واحد دامی علوفهی مغذی تهیه شده است. تغذیهی مصنوعی آبخوانها، گزینهای بخردانه را در برابر ساختن سدهای بزرگ پیشنهاد میکند. ۴۲۰ هزار کیلومتر مربع از پهنهی ایران را آبرفتهای درشت دانهی ژرف پوشاندهاند. گنجایش این آبخوانها ۵۰۰۰ کیلومتر مکعب، یعنی ۱۰ برابر بارندگی سالانهی سراسر ایران است. اگر هزینهی فراهم ساختن یک متر مکعب گنجایش در سراب سدهای بزرگ ۲٫۵ دلار آمریکا منظور شود، ارزش بالقوهی این فضای تهی ۱۲٫۵ ضربدر ۱۰ به توان ۱۲ دلار است. افزون بر آن، گسترش سیلاب بر فراز آبخوانهای ۳۳۰۰۰ رشته کاریز خشکیده، سبب به راه افتادن دو بارهی آنها خواهد شد. ۱۹ درصد ارزش واردات ایران در سال ۱۳۹۲ مربوط به مواد غذایی است که در صورت در دسترس بودن آب میتوان بخشی از آن را در کشور تولید کرد. از آن جا که تغذیهی مصنوعی آبخوانها آب مورد نیاز را فراهم میآورد، ارزش آبرفتها بیش از نفتی است که از فروش آن ارز لازم برای خریدن مواد غذایی به دست میآید. تغذیهی مصنوعی آبخوانها در پهنهی ۱۴۰۰۰۰ کیلومتر مربع، توان ایران را برای مقابله با خشکسالی و کاهش بحرانهای مربوطه میافزاید.
همان طور که مشاهده میشود، حتی اگر هدف رونق کشاورزی پایدار و تأمین امنیت غذایی واقعی ایرانیان است، راههای به مراتب ارزانتر و بخردانهتری نسبت به سدسازی و طرحهای انتقال آب بین حوضهای وجود دارد که هم میتواند تهدید امنیت غذایی را مهار کند و هم هزینههای گزاف اجرای طرحهای سازهای حوزه آب به بخشهایی اختصاص یابد که اینک به شدت در تنگناهای مالی به سر میبرند.
برگرفته از سایت مهار بیابان زایی