دیده بان استهبان

بررسی و اطلاع رسانی مسایل محیط زیست، منابع طبیعی و میراث فرهنگی شهرستان استهبان

دیده بان استهبان

بررسی و اطلاع رسانی مسایل محیط زیست، منابع طبیعی و میراث فرهنگی شهرستان استهبان

بحران آب، نابودی جنگل ها، خشکیدن تالاب ها، ریزگردها و ... معضلاتی هستند که تداوم حیات اجتماعی انسان ها و هم چنین گیاهان و جانداران را با مشکلاتی بزرگ مواجه کرده است. یکی از راه های کاهش سرعت این فجایع، اطلاع رسانی و آموزش جامعه و به ویژه جوامع محلی است.
در کنار بحران های محیط زیستی، متاسفانه در حال برخورد با "بحرانی تاریخی" در حوزه ی تمدنی ایران زمین نیز هستیم.
در این تارنما خواهم کوشید تا قدمی هر چند کوچک در برابر این ناملایمات بردارم!
محتاج دعای خیرتان هستم.

۳۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دیده بان استهبان» ثبت شده است

از زادروزش سندی در دست نیست. کی و با کدامین دست مهربان زندگی را آغاز کرد، کسی اطلاعی ندارد. "ننه و بچه"اش می خواندند و تا جایی که می دانیم همواره این "مادر" و "فرزند" تندرست، سرسبز و سر در آغوش هم،  روزگار را تا چند سال پیش، به خوبی سپری می کردند. چه مردان و زنانی که با بستن تکه ای پارچه به دنبال حاجت خود بودند تا بلکه فرزندی را همانند این درخت، در آغوش داشته باشند. حدودا 5 سال پیش بود که شاخه ای از این درخت تاریخی و زیبا شروع به خشک شدن کرد. بسیاری از مردم نگران شدند. افراد زیادی پیگیر شدند ولی بی نتیجه بود چون متولیان و مسئولان امر توجهی به آن نکردند و اقدامی درخور صورت نگرفت.


(سرو ننه و بچه در سال 2003)

داستان از زمانی آغاز شد که جاده ای زیانبار در کنار این درخت کهنسال قرار گرفت و کل منطقه را هم در معرض آسیب های فراوانی قرار داد. با ساخت دیوار باشگاه فرهنگیان بر روی ریشه های آن، فشار زیادی بر درخت وارد شد، گرد و خاک ناشی از تردد وسایل نقلیه درخت را به تنگی نفس دچار کرد، تنفس ریشه ای "سرو ننه و بچه" مختل گردید. خاک برداری در شمال این درخت برای ایجاد راه در داخل باشگاه فرهنگیان نیز مانند زهکشی عمل کرده و آب موجود در اطراف ریشه ها را به سمت خود کشید و رطوبت خاک را گرفت. در عین حال و با وجود آسیب هایی که به درخت وارد شد اما باز هم آن "سرو سهی" استوار و سرزنده با آن شرایط ساخت و ادامه داد. دو عامل بسیار مهم که درخت را به این روز انداخت یکی روشن کردن آتش داخل تنه درخت بود و دیگری آبیاری درخت. آبیاریِ بدون آگاهی و اشتباه درخت، باعث رشد شدید قارچ ها در پایین تنه درخت شد و این آسیب آن قدر شدید بود که با از بین بردن آوندهای تنه، شاخه ها را خشکاند.


(ساخت دیوارها و خاکبرداری هایی که در طی چند سال انجام شد.-عکس 2013)

یادداشت هایی که آن زمان در مورد این درخت نگون بخت نوشته شد، به مذاق برخی خوش نیامد و با تندی با موضوع برخورد کردند. ناآگاهی آن ها و عدم قبول آسیب دیدگی درخت به دلیل کار آن ها، یک شاخه اصلی را خشکاند و امروز هم شاهد ایجاد خشکیدگی در شاخه ی اصلیِ بزرگتر هستیم. هنوز وجود قارچ ها در پایین تنه درخت مشهود است و تاثیر آن را در خشک شدن شاخه ای در قسمت سبز فعلیِ درخت (ننه) می توان دید. هم چنین آتش زدن داخل تنه هم تاثیر زیادی بر خشکیدگی داشته است.
روز سه شنبه
11 خرداد 95 به اتفاق مهندس علیشاهی ریاست اداره منابع طبیعی استهبان و تعدادی از کارکنان این اداره و با حضور دکتر احمدی (از مرکز تحقیقات)، خانم مهندس قهرمانی (کارشناس مسئول آفات و بیماری های جنگلی اداره کل منابع طبیعی فارس) و مهندس حمزه پور (از مرکز تحقیقات)، "سرو ننه و بچه" مورد بررسی و بازبینی قرار گرفت. بازدیدی که 4 سال قبل هم انجام شده بود و نسخه ای برای پیشگیری از ادامه خشکیدن درخت نوشته شد اما اقدامی صورت نگرفت! امروز شاهد آنیم که نیمی از درخت خشکیده و آن چه نمی باید رخ می داد، اتفاق افتاد: "فرزندی" از دست رفت!

این درخت به گونه ای نمادی از استهبان بود، هویتی داشت اما ...




دکتر احمدی راهکارهایی را ارائه کردند که برای حفظ "سرو ننه و بچه" باید انجام گیرد:

- حذف شاخه های خشک به نحوی که به شاخه های سرسبز آسیبی نزند.

- استفاده از محلول های ضد قارچ و پُر کردن گودال اطراف تنه درخت با خاک تا تماس مستقیمی با آب نداشته باشد.

- لایه برداری از قسمت های سوخته شده درخت

- پُر کردن حفره ی بزرگ ایجاد شده در تنه درخت با "فوم"

-حفر کانالی اطراف تنه درخت به فاصله 5/1 متر از تنه برای آبیاری (فقط چند بار در سال)


خوشبختانه مدیر باشگاه فرهنگیان جناب آقای تواضعی تمام هزینه های حفظ و کاهش آسیب های درخت را متقبل شدند و قول همکاری داده اند.


---------------------------------------------------------------------------------------------------

یادداشتی که اردیبهشت 91 در روزنامه عصر استهبان نوشتم و با پاسخی عجیب از سوی مدیر وقت باشگاه روبرو شد:


سرو ننه و بچه استهبان

 در استهبان و ابتدای تفرجگاه "سرآسیاب" و در کنار رودخانه ی فصلی "بُک بُک"، درخت سرو بلند و زیبایی دیده می شود که سالیان درازی است نظاره گر شهر و مردمان آن است. شکل این درخت به گونه ای است که به نظر می رسد درختی بزرگ، درخت کوچکتری را در آغوش دارد و دلیل نامگذاری این درخت نیز شاید همین است: سرو ننه و بچه! از گذشته های دور، که هر صبحگاه مردان سخت کوش دیارم برای کسب رزق و روزی، راهی باغ و بستان های جنوبی می شدند تا به امروز که ورزشکاران و طبیعت دوستان نیز این راه را طی می کنند، این درخت استوار و پابرجا، همه را دیده است! بسی سرما، گرما، برف و باران و سیل را از سر گذرانده است و همیشه هم پدرانمان یاریگرش بوده اند. آگاهی چندانی از دیرینگی آن در دست نیست ولی با توجه به قطر تنه و نیز تقدّس درخت در گذشته های بسیار دور، شاید بتوان گفت که کاشت آن به پیش از اسلام نیز برسد. در گذشته گروهی از مردم بر اساس رسوم قدیم، با بستن تکه های پارچه به شاخه هایش، مراد می طلبیدند که هنوز آثارش بر شاخه ها نمایان است! یکی دیگر از رسومی که آثارش هنوز در بین شاخه های سرو ننه و بچه هویداست، رسم پرتاب سنگ به درون شاخه ها بوده است! فرد سنگی را به درون شاخه ها پرتاب می کرد، اگر  سنگ در بین شاخه ها گیر می کرد، شخص "حاجت روا" می شد و اگر از بین شاخه ها می افتاد مرادش حاصل نمی گشت! (تمام درختان به ویژه سرو در فرهنگ ایرانی جایگاه والایی داشته اند و هنوز نیز می توان ردّی از این باور  در بین مردم پیدا نمود.) با توجه به این موارد شاید بتوان آن را در حوزه ی میراث فرهنگی نیز جای داد.

هم اکنون سرو"ننه و بچه" در محوطه ی باشگاه فرهنگیان قرار دارد و متاسفانه این روزها، روزهای خوش خاطره ای برای این درخت نیست، چرا که چند سالی است با ساز و کارهایی توسط خود ما، عرصه برای او تنگ شده است! چندین سال پیش مسئولان باشگاه فرهنگیان در فاصله ی 1.5 متری اش دیواری ساخته اند که بر ریشه های آن سنگینی می کند و معمولا تا کمرگاه درخت را در سایه قرار می دهد. در همان زمان خاک برداری در قسمت شمالی درخت به ریشه های آن آسیب هایی رساند. ایجاد راه در کنار آن نیز موجب کوفته شدن خاک کنار درخت شده و ریشه ها را زیر فشاری دوچندان قرار داده است و هم چنین، گذشتن زیاد ماشین ها در این راه خاکی، باعث می شود گرد و خاک زیادی بر روی شاخ و برگ های آن قرار گیرد و منفذهای تنفسی برگها را مسدود و تنفس درخت را دچار اختلال کند. در روزهایی نه چندان دور نیز دو مخزن آهنی بسیار بزرگ آب در فاصله ای نزدیک به تنه ی آن قرار داده اند که علاوه بر فشار زیاد بر ریشه ها، حریم منظری درخت را بدتر از پیش کرده است. اثرات این فشارها کم کم دارد خود را نشان می دهد چرا که یکی از شاخه ها در میان درخت خشک گردیده است! پس از گفت و گو با آقای مهدوی آزاد (مدیر محترم فعلی باشگاه) در مورد محل قرار دادن این مخازن و اثر آن بر درخت، ایشان قول دادند هر چه زودتر نسبت به جابه جایی این مخازن آب اقدام کنند. هم چنین ایشان بیان کردند که با کارشناسانی صحبت نموده اند و هر 17 تا 20 روز یک بار درخت را آبیاری می نمایند. لازم به یادآوری است که این درخت هیچگاه آبیاری مصنوعی نشده است و همیشه باران آن را سیراب می کرده است، بنابراین اثرات احتمالی این آبیاری مصنوعی نامشخص می باشد.

همین جا از ایشان، به خاطر رسیدگی به این درخت و همکاری در رفع این نگرانی، قدردانی می گردد.

به امید فرداهایی بهتر برای محیط زیست میهنم

رسول حاجی باقری 4/2/1391

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۵ ، ۲۳:۱۷
رسول حاجی باقری

گروه مردمی دیده بان استهبان به همراه گروه احیاکنندگان تالاب بین المللی کمجان کارگاهی با عنوان«نجات بختگان» در استهبان برگزار کردند.  هدف آن بود تا مردم با آسیب‌ها و پیامدهای منفی خشک شدن دریاچه بختگان آشنا شوند. با خشک شدن تالاب بختگان، نه تنها بر محیط زیست طبیعی لطماتی وارد شد بلکه محیط زیست انسانی را نیز تحت الشعاع خود قرار داد. بر همین اساس فعالان محیط زیست دست به کار شدند تا مردم را با آسیب‌های ناشی از این خشکی بیشتر آشنا کنند. گزارشی در این مورد را در خبرگزاری مهر بخوانید.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ خرداد ۹۵ ، ۱۵:۳۶
رسول حاجی باقری


"21 اردیبهشت روز جهانی پرندگان مهاجر"

آه از آن روز که از بام جهان نغمه مرغی نرسد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۶:۵۵
رسول حاجی باقری

آیا پیامدهای گردشگری ناپایدار را باید پذیرفت؟ حضور بی برنامه و بدون کنترل خیل گردشگران در مناطق گردشگری استهبان، به ویژه "سرآسیاب" چه دست آوردهایی خواهد داشت؟ آیا باید چشم خود را بر اثرات نابودگر این حضور بی حساب و کتاب ببندیم تا هر روز جمعیت ورودی گردشگران را افزایش دهیم؟



وقتی سیل گردشگران بدون هیچ محدودیتی و فارغ از هر گونه کنترلی وارد منطقه می شوند، نباید انتظاری به جز تخریب این مناطق داشت. متولیان و مسئولان از جمله جهاد کشاورزی، اوقاف و امور خیریه، محیط زیست و به ویژه شهرداری، باید قوانین و محدودیت هایی را برای گردشگران لحاظ نمایند. گردشگر باید بداند که اجازه ورود به با باغات را ندارد -هر چند حائل و دیواری وجود نداشته باشد- گردشگر باید بداند که در صورت ایجاد هر گونه خسارت جریمه خواهد شد، ضروری ست که گردشگر متوجه باشد اگر درختی را شکست یا زباله هایش را در محل گذاشت، جریمه خواهد شد. او باید یاد بگیرد که تنها می تواند در راه های موجود قدم بردارد و نه هر جا که اراده نماید و ... اما متاسفانه تنها و تنها افزایش حجم گردشگران مورد نظر است و دیگر هیچ!

نگاه مصرف گرایانه به این موضوع نتیجه ای جز نابودی منابع اولیه و در پی آن نابودی منطقه نخواهد داشت. از این که هر هفته چند صد نفر مسافر و گردشگر به استهبان می آیند، باید شادمان بود اما این را نیز باید بدانیم که ادامه ی این سبک گردشگرپذیری، نوعی خودزنی آگاهانه هست. هم اکنون که کمتر از دو سال از احداث آبشار مصنوعی گذشته است، پیامدهای حضور خیل گردشگران را با نابودی روزافزون درختان چنار، فرسایش شدید خاک در منطقه، خشک شدن بیشتر درختان گردو، افزایش حجم زباله ها و ... مشاهده می کنیم. جبران خسارت نه امکان پذیر است و نه عاقلانه. آیا حفاظت از داشته هایمان سهل تر از جبران مافات نیست؟! جبران خسارات، به دلیل تعداد تخریب ها که رابطه مستقیمی با تعداد گردشگران دارد، تقریبا بی نتیجه خواهد بود. به عنوان مثال به جای هر درخت چناری که خشک می شود یا می شکند، اگر درختی هم کاشته شود به سرانجام نخواهد رسید. چون محافظت از یک نهال نورسته بسیار سخت تر از یک درخت تنومند است. کاش برنامه هایی بلند مدت و زیر بنایی طراحی شود تا بتوان با نگاهی به توسعه ی پایدار منطقه، بازخوردهای آن را بدون تخریب و نابودی منابع اولیه، در دراز مدت ببینیم. راهکارهای بسیاری وجود دارد که بتوان ضمن نگهداری این موهبت ها، از این سرمایه های خداوندی بیشتر بهره برد.



(عکس ها از سرکار خانم سارا سعیدی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۰:۰۵
رسول حاجی باقری

برای اولین بار در استان فارس، ایجاد خط آتش بُر به وسیله ی شعله افکن انجام می شود. این کار به دلیل صعب العبور بودن محل ذخیره گاه اُرس (جنگل های اُرس - وُهل - در کوه تودج استهبان) و عدم امکان ایجاد آتش بُر به وسیله ی تراکتور، با این وسیله انجام می گردد. اجرای این طرح چند روزی است شروع شده است و حدودا یک هفته به طول خواهد انجامید.

دست مریزاد به پرسنل زحمتکش اداره منابع طبیعی استهبان


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۰۳
رسول حاجی باقری

حماسه ای دوباره


فراخوان «پویش پاسداری از میراث فرهنگی و طبیعی» برای حضور دوباره‌ی کنشگران و دوستداران محیط‌زیست و میراث فرهنگی در پای صندوق‌های رأی

«پویش پاسداری از میراث فرهنگی و طبیعی» پیرو مسؤولیت سنگینی که برای دفاع از حوزه‌های محیط‌زیست و میراث فرهنگی در عرصه‌ی انتخابات برای خود قائل شده است از همه‌ی کنشگران و دوستداران این دو حوزه می‌خواهد در دور دوم انتخابات دهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی نیز حضوری مؤثر داشته باشند. امیدواریم کسانی پا به نهاد قانونگذاری کشور بگذارند که، برخلافِ برخی از پیشینان‌شان، درک درستی از اهمیت نگهداشتِ زیست‌بوم و یادگارهای فرهنگی کشور داشته باشند؛ و امید که این نمایندگانِ آگاه بتوانند با دگرگون کردن قوانینِ نادرست و گذاردنِ قانون‌هایی همسو با توسعه‌ی پایدار، گام به گام، این سیل بزرگِ ویرانگر را که می‌رود نقطه‌ی پایانی بر زندگی هوشمندانه‌ی انسانِ ایرانی باشد برگردانند.

«پویش پاسداری از میراث فرهنگی و طبیعی» برای رسیدنِ به چنین آرمانی در کنار این نمایندگان خواهد بود و در نظر دارد، به یاری سمن‌های این دو عرصه، مشکلات و آسیب‌های کارشناسی‌شده‌ را به آن بزرگواران بازتاب دهد تا در نهایت با کاری گروهی این زخم ملی را درمان کنیم.


برای آگاهی از برنامه و هدف و اعضای هسته مرکزی پویش بنگرید به تارنمای آن ـ بخش‌های درباره‌ی ما و خبر شادباش نوروزی:


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۱:۵۶
رسول حاجی باقری

توسط اداره منابع طبیعی و آبخیزداری استهبان انجام شده است:

"در سال جاری 15 خودرو در حال حمل گیاهان دارویی توقیف و بیش از 20 نفر تا کنون بازداشت شده اند."

با وجود کمبود نیرو و امکانات و هم چنین گستردگی حوزه ی حفاظتی، تلاش های این اداره قابل تقدیر است. هر چند جای امیدواریست اما باید تلاش بیشتری برای حفاظت از سرمایه های ملی انجام گیرد. امروز دوستی می گفت هفته قبل سری به "چابهاره" در کوه تودج زدم. هر سال برای برداشت "لیس" و "جاشیر" به این منطقه می آمدیم و چند کیلویی از این سبزیجات را برای مصرف شخصی می بردیم. اما امسال دریغ از یک بوته جاشیر!

برداشت های بی رویه  و چرای بی وقفه و مداوم دام ها، تمام مراتع را در مسیر نابودی قرار داده است. تعداد زیاد دام و طولانی بودن زمان حضور سالانه آنها در منطقه و عدم اجرای طرح های احیاء کافی، عواملی هستند که نابودی مراتع و جنگل های منطقه را تسریع کرده است.

دام هایی که در مناطق قشلاقی مثل "کُرپنبه ای" حضور دارند، قانونا تا اوایل اردیبهشت ماه حق استفاده و بهره برداری از مراتع را دارند. این یعنی دام ها اجازه دارند در فصل رویش گیاهان هر بلایی که خواستند بر سر مراتع بیاورند! انتخاب این زمان (از مهرماه تا حدود 10 اردیبهشت) برای مناطق قشلاقی شاید برای چند دهه پیش مناسب بوده است. چرا که بهار عملا در آن منطقه ی مرتفع از اواسط اردیبهشت شروع می شده اما در حال حاضر اقلیم تغییر کرده و بهار در اسفند رخ می دهد. احتمالا یکی از راهکارهایی که می توان برای مدیریت چرای منطقه انجام داد، تغییر در این تاریخ است. امید است بتوان کاری برای حفاظت بهتر انجام داد و در عین حال طرح های مرتع داری نیز به قوت خود باقی بماند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۰۴
رسول حاجی باقری
جوانه های امید
فرصتی دست داد تا سری به محل کاشت بذرها در برنامه ی جنگلانه ی امسال بزنم. نتیجه شگفت انگیز است! در چندین نقطه ی بازدید بیش از 80 درصد بذرها جوانه زده و سر از خاک درآورده اند که جای خوشحالی بسیار است. همین جا از همه شرکت کنندگان و مسولان شهرستان که در برگزاری برنامه مشارکت داشتند تشکر می کنم. اگر بتوان برای گیاهان نورسته بانکت ساخت، (بانکت:مانعی عمود بر شیب دامنه و در مسیر آب برای جمع آوری روان آب ها) احتمال ماندگاری آنها بیشتر خواهد شد. (در صورت بارش باران و قرق مناسب!)
نکته ی تاسف برانگیز، حضور و عبور بیش از 5 گله ی گوسفند در آن منطقه بود. (در کمتر از 5 ساعتی که در منطقه بودم.) هم اکنون فصل جوانه زدن درختان، درختچه ها و تمامی گیاهان دیگر است. دام هایی که عمدتا هم بز هستند، به هیچ گیاهی رحم نخواهند کرد که البته اقتضای طبیعت شان است. اما آیا دامداران این را درک نمی کنند؟! این عزیزان بر اساس اجاره نامه مرتع داری باید در امر احیاء مراتع هم مشارکت داشته باشند، آیا چنین است؟ دام ها حتا به باغات مردم هم رحم نکرده و نمی کنند و این موضوع جدال های بسیاری را در منطقه آفریده است.

کاش می شد حضور دام ها را بر اساس ضابطه و قانون کنترل کرد و فرصت تنفس و زادآوری را به طبیعت کوه تودج داد.
اگر دیر عمل کنیم بازنده ماییم نه طبیعت!







۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۴۴
رسول حاجی باقری

فارس ...، به همین زودی ها!

با خشکیدن و خشکاندن تالاب های فارس، کانون هایی برای ایجاد ریزگرد به وجود آمد. متاسفانه ریزگردها عوامل بیماری زا را از بستر خشکیده ی تالاب ها، با خود تا دورترین نقاط حمل خواهند کرد. این ذرات هولناک شامل فلزات سنگین، بازمانده های کودهای شیمیایی و سموم دفع آفات، پسماند و فاضلاب کارخانه ها و کارگاه هایی که به رودخانه ها و نهایتا تالاب ها سرازیر شده اند و ... می باشد.

ما به خود و نسل های آینده بدهکاریم!

ما بدترین ها را برای فرزندان خود به یادگار گذاشتیه ایم!

ما نسلی هستیم که مورد لعن ونفرین فرزندان خود قرار خواهیم گرفت!

کاش کاری کنیم و بیشتر از این نابودگر خود، ایرانیان و ایران زمین نباشیم.


ما خفتگان تاریخ لقب خواهیم گرفت!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۵ ، ۰۹:۳۰
رسول حاجی باقری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ اسفند ۹۴ ، ۱۶:۵۴
رسول حاجی باقری