دیده بان استهبان

بررسی و اطلاع رسانی مسایل محیط زیست، منابع طبیعی و میراث فرهنگی شهرستان استهبان

دیده بان استهبان

بررسی و اطلاع رسانی مسایل محیط زیست، منابع طبیعی و میراث فرهنگی شهرستان استهبان

بحران آب، نابودی جنگل ها، خشکیدن تالاب ها، ریزگردها و ... معضلاتی هستند که تداوم حیات اجتماعی انسان ها و هم چنین گیاهان و جانداران را با مشکلاتی بزرگ مواجه کرده است. یکی از راه های کاهش سرعت این فجایع، اطلاع رسانی و آموزش جامعه و به ویژه جوامع محلی است.
در کنار بحران های محیط زیستی، متاسفانه در حال برخورد با "بحرانی تاریخی" در حوزه ی تمدنی ایران زمین نیز هستیم.
در این تارنما خواهم کوشید تا قدمی هر چند کوچک در برابر این ناملایمات بردارم!
محتاج دعای خیرتان هستم.

۱۹۶ مطلب با موضوع «محیط زیست» ثبت شده است

استهبان در محاصره سیل!


وحشت نکنید...

 عبارت بالا نه خبری در مورد رخداد سیل در استهبان می­ دهد و نه پیش­ بینی بارندگی سنگین در روزهای آینده هست. این نوشته تنها یک هشدار جدی است برای روزی که زمان دقیقش معلوم نیست اما رسیدنش حتمی ست.

وقتی خبری از رخداد سیل و آب‌گرفتگی در شهرهای اطراف مثل داراب و فسا و... شنیده می­شود و مقدار بارندگی همان زمان در آن مناطق با مقدار بارش در استهبان مقایسه می­ شود، موضوعی که به مردم استهبان امید می­ دهد این است که «استهبان سیل­ خیز نیست!»

در واقع این باور تا حدی درست است؛ شهر استهبان به علت قرار گرفتن بر روی یک مخروط افکنه بزرگ، شیب مناسبی برای هدایت سریع آب‌های سطحی دارد. به این دلیل بعد از بارندگی‌های شدید، (حتی شدیدتر از مناطق مجاور خود) کمتر دچار آب‌گرفتی و تجمع آب­ های سطحی می­ شود. از طرفی عملیات آبخیزداری و ایجاد بانکت در پای درختان بادام و انجیر در کوه ­ها و دامنه­ های اطراف شهر باعث نفوذ آب حاصل از بارندگی به زمین شده و از جاری شدن آن‌ها، تخریب خاک و ایجاد مسیل­ های جدید جلوگیری می­ کند. (به گفته بسیاری از کارشناسان یکی از عجیب­ ترین و بزرگ­ترین عملیات آبخیزداری در دنیا همین ایجاد بانکت در پای درختان انجیر و بادام است که توسط مردم استهبان از صدها سال پیش اجرا می­ شده است.)

با این ‌همه، هر منطقه ­ای در برابر سیلاب و بارش­ های سنگین دارای ظرفیت و پتانسیلی است و توان مشخصی برای جلوگیری از رخداد سیل دارد. ضمن این که بارش­ های فوق سنگین و سیل­ های گسترده، دوره بازگشت دارند و احتمال رخداد آن ها بعد از فرا رسیدن دوره بازگشت، بالا می‌رود.

وقوع سیل در سال 1365 یک نمونه از آن‌ها است؛ در طی آن سیلاب تاریخی، شهر استهبان در مدت ‌زمان سه روز بارشی بیش از 500 میلی­متر دریافت کرد. توان مقاومت طبیعت استهبان بعد از دریافت این مقدار بارش شکسته شد و راه برای جولان حجم بسیار زیادی از آب و گل‌ و لای در استهبان باز شد. خسارت­ های جانی و مالی بسیار زیادی به شهر استهبان وارد شد که خاطرات تلخ آن بعد از گذشت سی سال هنوز در اذهان مردم زنده است.

آیا ممکن است چنین سیلابی دوباره در استهبان اتفاق بیفتد؟ ممکن است دلایلی که در زیر می آید، برای این پرسش، پاسخی داشته باشد:

- با توجه به روند گرم شدن زمین، بارش­ ها به ویژه در جنوب ایران از حالت‌ جامد (برف)، طولانی و آرام به بارش ­های مایع، کوتاه‌مدت، رگباری و شدید تغییر حالت داده­ اند.

- دوره بازگشت سیل بعد از گذشت 30 سال با احتمال بالایی فرارسیده است؛

- وضع آبخیزداری در منطقه با توجه به تخریب گسترده بانکت‌ها در کوه­ ها و دامنه­ ها و عدم توجه به ترمیم آن‌ها بسیار وخیم شده است. به نظر می­رسد این چالش می­تواند در بین کارشناسان و دانشگاهیان به عنوان یک موضوع بکر و قابل تأمل مطرح شود تا برای جلوگیری از خسارت­ های بیشتر، چاره ­ای اندیشیده شود.

- تخریب خاک و تغییر دادن بستر مسیل ­ها و رودخانه­ های فصلی توسط مردم و دولت، در سال­ های اخیر سرعت زیادی گرفته و حریم رودخانه ­های فصلی و مسیل ­ها با ساختمان­ های مسکونی، تجاری و صنعتی شکسته شده است. با این اوصاف، اگر بارشی حتی به مقدار بسیار کمتر از بارش سال 1365 هم اتفاق بیفتد، احتمال رخداد سیل در استهبان زیاد است!

حال باید ببینیم علاوه بر توان محیطی، طراحی شهری استهبان برای مقابله با تخریب سیل چگونه است.


با یک نگاه کلی به تصاویر ماهواره ­ای، می­ توان دریافت که در چند منطقه، مسیر رودخانه­ های فصلی قطع ‌شده و در برابر آن‌ها ساختمان­ های مسکونی یا صنعتی و تجاری ساخته‌شده‌اند. در بعضی نقاط بدون توجه به حریم رودخانه ­ها و مسیل ­ها، ساختمان­ ها تا لبه رودخانه پیشروی کرده ­اند و حتی بعضی از مراکز دولتی نیز درست در مسیر مسیل­ های بزرگ ساخته ‌شده‌اند. تصاویر ماهواره ­ای که در ادامه آورده می ­شود، تنها بخشی از همان نگاه کلی هست و بررسی آن‌ها صرفاً با دید کلی و بدون مقیاس انجام ‌شده است. مشخصاً بررسی مناطقی که در معرض خطر سیل قرار خواهند گرفت، نیازمند وجود داده ­ها، اطلاعات دقیق نقشه­ ای و منطقه ­ای و بررسی دوره بازگشت سیل است؛ این نوشتار صرفاً یک هشدار برای توجه بیشتر و مطالعات گسترده ­­تر در آینده است. اولین چالش در منطقه، رودخانه فصلی "فتح آباد" است که از مسیر باغ جوزا به ‌طرف شهر جریان می­ یابد. در این تصویر به‌خوبی مشخص است که مسیر رودخانه در هنگام رسیدن به مناطق مسکونی ناپدید می­ شود و فقط در سمت دیگر شهر می­ توان بقایای مسیر قدیمی آن را در تصویر ماهواره مشاهده کرد. یک ذهن کنجکاو با نگاهی گذرا به این تصویر ماهواره ­ای، چند سوال اساسی را پیش روی خود خواهد دید: خانه ­ها و مناطق مسکونی واقع در مسیر این رودخانه در صورت رخداد سیل یا حتی در صورت جاری شدن رودخانه به ‌صورت فصلی، در برابر ورود حجم زیادی از آب، چه واکنشی نشان خواهند داد؟ چرا به ساخت‌ و سازها و توسعه شهر در بستر این رودخانه مجوز داده‌ شده است؟ آیا به‌ جای حذف مسیر رودخانه، امکان نداشت که با رعایت حریم آن، ساخت‌وسازها در فاصله مناسبی از آن انجام شود؟


دومین چالش، رودخانه ­ای فصلی است که از مسیر چشمه قهری و سرآسیاب به سمت شمال غربی جریان دارد و به "رودخانه پیرمراد" در بین مردم شهرت دارد. در تصویر به‌ خوبی مشخص است که ساخت‌ و سازهای قبلی تا لبه رودخانه، در یال شرقی آن گستره شده است. ساخت ‌و سازهای جدید در بخش غربی نیز در حال پیشروی به سمت رودخانه هستند. با توجه به این که این رودخانه مسیری بسیار طولانی از مرتفع­ ترین نقطه تودج تا استهبان را طی می‌کند، تمرکز سیلاب در بالادست آن، مدت ‌زمان زیادی به طول می­ انجامد، اما در صورت بروز بارش­های سنگین و طولانی ­مدت، به همان میزان حجم بسیار زیادی از آب را به بخش غربی استهبان هدایت خواهد کرد. در سمت شمالی جاده استهبان-شیراز، چالش بزرگ‌تر برای این رودخانه فصلی، پر شدن چاله «سون» از رسوبات است که در صورت وقوع سیل، به حرکت آب در بخش­ های پایین ‌دست آن، شتاب بیشتری می­ دهد و باعث تخریب­ های گسترده خاک و زمین­ های کشاورزی در منطقه حاصلخیز «گشن آباد» خواهد شد.



سومین چالش، رودخانه ­ای است که از وسط شهرک امام حسین می­ گذرد. عدم توجه به حریم رودخانه و ساخت‌ و سازهای صنعتی و تجاری در بستر آن قبل از رسیدن به زهکش اصلی استهبان، باعث ایجاد خسارت­ های فراوان به ساختمان های مهم و تازه تأسیس دولتی خواهد شد.



شاهکار مهندسی و معماری که در سال­ های اخیر قد علم کرده، بیمارستان جدید استهبان است که در مسیر خط القعر استهبان و در سر راه یکی از طولانی ­ترین مسیل‌ها در دشت استهبان ساخته‌ شده است. این مسیل که از بلندترین ارتفاعات "گردنه سبز" شروع می ­شود، در صورت رخداد سیل، در نهایت پس از طی مسافت طولانی با حجم بسیار زیادی از آب و رسوبات به بیمارستان جدید استهبان خواهد رسید. آثار کند و کاوهای گسترده این مسیل در این زمین­های رسوبی به‌ خوبی در تصاویر ماهواره‌ای مشخص است. سوال این است که چرا چنین مجموعه مهم و حیاتی باید در خطرناک­ترین جای ممکن (دقیقاً در بستر رودخانه) ساخته شود؟



با این اوصاف، هنوز هم شاید مسیل­ های خطرآفرینی وجود داشته باشند که در این بررسی کلی ذکر نشده ­اند. برای شناخت همه چالش ­ها و مسائل در این زمینه، نیاز مبرمی به مطالعات گسترده پهنه ­بندی خطر سیل است و تنها برنامه ­ریزی­ جامع با در نظر گرفتن همه مسائل می ­تواند راهنمای ایجاد و گسترش یک شهر با فاکتورهای توسعه پایدار باشد. به یاد داشته باشیم که اگر در برابر پویایی طبیعت ایستادگی کنیم، نیروی پیروز نیرویی است که توان بیشتری داشته باشد و بتواند بدون نیاز به نیروی مقابل، به زندگی خود ادامه دهد. بدون شک آن نیرو «انسان» نخواهد بود.

 

حسن مهرزاد دانشجوی دکترای آب و هواشناسی دانشگاه خوارزمی تهران
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۰۴
رسول حاجی باقری

مدارس طبیعت ذهن کودکان را نسبت به چالش های محیط زیست بیدار می کند.


نویسنده: محمد درویش*

پژوهش هایی که اخیرا دانشمندان سوئدی و امریکایی روی ٥٠٠ هزار دانش آموز، انجام داده اند و نتایج آن در مجله «منشور روانشناسی» منتشر شده است، نشان می دهد در دانش آموزانی که در مدارس طبیعت تحصیل کرده اند و توانسته اند از محیط محدود کلاس های شان خارج شوند و تجربه لمس طبیعت را پیدا کنند، آثار افسردگی تا ٤٠ درصد کمتر در آنها مشاهده شده و اختلالات روانی تا ٢٠ درصد در آنها کاهش پیدا کرده است. ضرورت استفاده از مدارس طبیعت آنقدر است که وزارت کشور ایالات متحده که مسوول مدیریت پارک های ملی و حیات وحش است، تصمیم گرفته تا بچه های مدارس را بی واسطه وارد مناطق حفاظت شده کند. تجاربی که ما در کشور داشتیم، مثل مدرسه «کاوی کنج» در مشهد، نشان دهنده این است که خانواده هایی که فرزندان شان در این مدارس تحصیل می کنند، از تغییر رفتار مثبت فرزندان شان راضی هستند. در یکی از گزارش هایی که یکی از خانواده های این دانش آموزان منتشر کرده بود، به این نکته اشاره شده بود که فرزند من دچار افسردگی شدید بود و حتی قدرت ارتباط اجتماعی بسیار کمی داشت، اما از زمانی که وارد این مدارس شده، مشکلات رفتاری اش کاهش قابل توجهی داشته است. ما با توجه به این اطلاعاتی که در دنیا وجود دارد و در ایران هم تجربه شده است، تصمیم گرفتیم تفاهمنامه ای را با وزارت آموزش و پرورش امضا کنیم و در قالب طرح مدارس جامع محیط زیست (جم) اجازه دهند تا دانش آموزان نیم روز در هفته، از کلاس ها بیرون بیایند و در محیطی که در مدارس طبیعت برای شان تعریف شده، امکان تجربه لمس مواهب طبیعی، حیوانات و همچنین درخت و میوه ها و حتی کاشت یک بذر و رسیدگی به آن را پیدا کنند و به این ترتیب بتوانیم به صورت خود انگیخته، بچه ها را عاشق مواهب طبیعی کنیم. 

    مدرسه طبیعت ویژه کودکان ٥ تا ٩ سال است، در این مقطع سنی که شامل مهدکودک ها و مقطع ابتدایی است، قرار نیست آموزش مستقیمی به کودکان ارایه شود، قرار نیست به بچه ها بگوییم که وضع کره زمین خراب است و بحران آب داریم و زباله ها بیداد می کنند، قرار نیست چنین اطلاعاتی به آنها داده شود. بلکه قرار است محیط هایی را فراهم کنیم که بچه ها بتوانند تجربه لمس حیوانات را داشته باشند، یک درخت را از نزدیک ببینند، خاک بازی کنند، یا مراحل دوشیدن شیر یک گوسفند را ببینند، بتوانند بذری را در زمین بکارند و از آن مراقبت کنند تا جوانه بزند. این مقطع در سنین کودکی مقطع بسیار مهمی است و هر آموزشی که ببینند تا همیشه در خاطرشان خواهد بود. بعد از ٩ سالگی به تدریج بچه ها با آموزش های آکادمیک تر روبه رو می شوند و برای شان شرح داده خواهد شد که وضعیت اقلیمی زیست بومی که در آن زندگی می کنند، به تفکیک گوناگونی فرهنگی و زیستی ٣١ استان کشور چگونه است. بچه ها در این دوره یاد می گیرند که در مصرف آب صرفه جویی کنند و زباله ها را تفکیک کنند و چگونه پوشش های گیاهی اطراف مدرسه شان را مدیریت و حفاظت کنند و مشکلات محیط زیستی محل زندگی شان را به کمترین حد ممکن برسانند. 

    ما یک منشور منتشر و شیوه نامه این مدارس را با جزییات بیان کردیم. هفته گذشته وقتی که این منشور را با حضور خانم ابتکار و آقای فانی رونمایی کردیم، مسوولان عالی رتبه وزارت آموزش و پرورش پیشنهاد کردند به جای اینکه ما فقط ٦٠ مدرسه را به عنوان مدارس جامع محیط زیست معرفی کنیم، این موضوع را به تمام ادارات کل آموزش و پرورش ابلاغ کنیم تا در این مدارس اگر داوطلب وجود داشت، تعداد این مدارس افزایش پیدا کند. سازمان محیط زیست با این استقبال در خور توجه وزارت آموزش و پرورش، محدودیت ٦٠ مدرسه را لغو کرده و فراخوان عمومی اعلام می کنیم به تمام افراد حقیقی و حقوقی که توان مالی یا کادر آموزشی مجهز دارند، می توانند در جهت تاسیس مدارس جم از آغاز سال تحصیلی ٩٤-٩٥ اقدام کنند.


    *مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت از محیط زیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۱۵
رسول حاجی باقری

مدیریت مصرف آب در خانه

زندگی تمام مخلوقات به آب وابسته است. سهم آب شیرین جهان تنها 5 درصد آب موجود بر روی کره زمین است که 4 درصد آن در قطب ها و تنها یک درصد از آن در دسترس ما برای شرب و مصارف کشاورزی و صنعتی است. در کشور ما که یک درصد جمعیت جهان را در خود جای داده است، مقدار آب شیرین در دسترس، تنها 36 صدم درصد آب های موجود در کره خاکی است. با توجه به خشکسالی ها و کاهش شدید آب های زیر زمینی، در صورتی که مصارف خود را بهینه نکنیم به زودی با مشکلاتی جدی روبرو خواهیم شد. برای مدیریت بهینه و صحیح مصرف آب باید تمامی افراد جامعه مشارکت داشته باشند. در این میان همکاری زنان می تواند تاثیرات بسیار مهم و عمیقی در این عرصه داشته باشد. چرا که زنان به عنوان مادران خانواده در نهادینه کردن فرهنگ درست مصرف آب، نقشی کلیدی دارند. برای رسیدن به این مقصود باید بانوان را هر چه زودتر و به صورت اصولی در زنجیره ی فرهنگ سازی قرار داد تا بتوان از توان و پتانسیل بسیار بالای آن ها به نفع جامعه بهره برد.

نکاتی زیر به بانوان ارجمند یادآوری می شود تا برای انتقال آن ها به دیگر افراد خانواده مورد استفاده قرار گیرد و هم چنین به کودکان به عنوان نسل آینده، آموزش داده شود:

خیس کردن سبزی ها در ظرفی متناسب با حجم سبزی و سپس آب کشی و شستن آنها

- نظافت و حیاط با جارو و نه با فشار آب

- تعمیر شیرهای آبی که چکه می کنند.

- استفاده از سردوش های کم جریان در حمام (دوش گرفتن، 32 درصد از آب مصرفی منازل می باشد.)

- بستن شیر آب در هنگام مسواک زدن، شستن ظرف ها و ...

- استفاده از یک سطل آب برای شستن ماشین به جای استفاده از شیلنگ آب

- جمع آوری آب حاصل از شستن سبزی و ... استفاده از آن برای آبیاری باغچه و گلدان ها

- تا جایی که امکان دارد از آب شرب برای مصارف ساختمان سازی استفاده نکنیم.

- بهتر است گیاهان را اول صبح یا شب آبیاری نماییم تا تبخیر کمتری صورت گیرد.

- عایق بندی لوله های آب گرم تا برای رسیدن آب گرم به شیر آب، لازم نباشد آن را بی جهت باز بگذاریم.

- نشتی های احتمالی لوله ها، فلاش تانک و ... را بررسی کنیم و نسبت به رفع آن ها اقدام نماییم.

- بهای کم آب نباید عاملی برای مصرف بی رویه باشد. سعی کنیم در اصلاح این رفتار تلاش کنیم و نگذاریم فرزندانمان اشتباهات ما را یاد بگیرند و تکرار نمایند.

- در صورت مشاهده ی شکستگی لوله ها و هدر رفتن آب در هر نقطه ای از شهر، آن را به ادارات آب و فاضلاب گزارش کنیم.


مرگ بر هیچ کس          درود بر زندگی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۱۲
رسول حاجی باقری

کویری به نام فارس

سال هایی را پشت سر گذراندیم که نگاهی اشتباه به محیط زیست، آن را سد راه توسعه قلمداد می کرد. همین نگاه مخرب آسیب های فراوانی را بر تن خسته محیط زیست ایران وارد آورد. در حال حاضر نیز با بحران های مهمی در این حوزه دست به گریبانیم که اگر راهکارهایی مناسب برای گذر از آنها پیدا نشود، قطعا فاجعه بار خواهد بود. با شروع به کار دولت یازدهم، تغییر نگرشی بسیار مهم در حوزه محیط زیست پدید آمد که خوشبختانه به متن جامعه تسری پیدا کرده است. این تغییر نگاه، از طرفی سرآغاز جنبش های محیط زیستی جدیدی در بین مردم شده است و از منظری دیگر راه را برای فعالیت بهتر سازمان های غیر دولتی یا همان ngoها هموار نموده است. سازمان های مردم نهاد، حلقه ی اتصال مردم و دولت هستند و فضای نسبتا مناسبی که در حال شکل گیری ست، جهت معادلات این رابطه را به سوی منافع عمومی تغییر خواهد داد.


بحران های محیط زیستی در استان فارس، امنیت اقتصادی، روانی، اجتماعی و ... جامعه را تحت تاثیر خود قرار داده است. برخی تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های نامناسب و احتمالا ناقص چند دهه ی گذشته در حوزه محیط زیست -که خودکفایی در امر گندم نمونه شاخص آن است- پیامدهایی غمبار در پی داشته است. بحران های حاصل، اثرات مخربی را بر پیکره ی سرزمین کوروش بر جا گذاشته است که اگر فکری برای آن نشود در آینده ای نه چندان دور باید منتظر کویری به نام فارس باشیم!

 

مرگ بر هیچ کس          درود بر زندگی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۴ ، ۱۸:۲۶
رسول حاجی باقری

توسعه گردشگری به چه قیمتی؟

سال هاست که در برنامه های توسعه ای کشور و چشم اندازها به گسترش صنعت گردشگری پرداخته می شود، اما همانند بسیاری از برنامه های دیگر روند پیشرفت این برنامه ها معمولا صعودی نبوده است. البته دلایل بسیاری بر آن مترتب است که بررسی و پرداختن به آن ها وظیفه متخصصان این حوزه هست. در برهه هایی از زمان مانند دوران اصلاحات کمی بیشتر و بهتر از دیگر زمان ها به این حوزه بهاء داده شد. هم اکنون نیز در دولت یازدهم، چشم امید زیادی به این حوزه معطوف شده و ظاهرا برنامه هایی نیز برای گسترش آن تدارک دیده شده است. باید منتظر ماند و نتیجه برنامه های این دولت را نیز دید.


تعریف گردشگری پایدار

در کنفرانس "اجلاس زمین" در سال 1992 که در ریودوژانیرو برگزار شد، دولت ها به سمت توسعه‌ای سوق داده شدند که حداقل زیان و لطمه را بر محیط زیست وارد سازند. برخی از نکات مطرح شده در این کنفرانس پیرامون گردشگری پایدار عبارت بودند از:

1-توسعه گردشگری باید براساس معیارهای پایداری باشد. بدین معنا که مسایل اکولوژیکی در بلند مدت، مسایل اقتصادی و تعهدات لازم نسبت به جنبه های اجتماعی و اخلاقی رعایت شود.

2-ماهیت پایداری گردشگری مستلزم پایداری محیط های طبیعی، فرهنگی و انسانی است.

3-گردشگری باید جنبه های فرهنگی، ارزشی و عناصر سنتی جوامع محلی را مد نظر داشته باشد.

 

توسعه گردشگری در استهبان

توسعه پایدار گردشگری دارای دو جنبه حفاظت از محیط زیست و منابع و نیز میراث فرهنگی است. برای این صنعت و تجارت باید اصولی را در نظر گرفت تا پایداری آن (صنعت گردشگری) شکل بگیرد. استفاده از منابع باید با نگاه به آینده باشد، بدین معنی که این تجارت طولانی مدت، بر اساس نگهداری از منابع طبیعی، اجتماعی و فرهنگی باشد. در مناطق گردشگری استهبان، تفرجگاه "سرآسیاب"را مثال می زنیم. گسترش گردشگری در این منطقه باید بر پایه حفظ محیط زیست (درختان، چشمه ها، بافت طبیعی خاک، صخره ها، جویبار و حتا عدم تغییر مسیر رودخانه ی فصلی آن -که سال هاست آبی  ندارد –) برنامه ریزی شود. توسعه همیشه با دستکاری طبیعت حاصل نمی شود. می توان با حفظ اصالت منطقه، طرح های توسعه گردشگری را نیز اجرا نمود. توجه به پایداری اجتماعی و فرهنگی در این گونه طرح های توسعه ای باید بدان گونه باشد که ایجاد مشاغل و بسترهای درآمدزایی در منطقه، با نگرش ها و باورهای بومی منافاتی نداشته باشد و تاثیرات ایجاد این مشاغل، برخوردی با عقاید منطقه ای بروز ندهد. در غیر این صورت تبعات اجتماعی متعددی را در پی خواهد داشت.

برنامه ریزی این بخش از توسعه باید بر اساس یک چشم انداز و استراتژی دراز مدت باشد تا پویایی منطقه را حفظ نماید. بدین معنی که در این برنامه ریزی، پایداری محیط زیست و میراث فرهنگی آن گونه لحاظ گردد که علاوه بر حفظ داشته ها، شاهد ارتقاء آن ها هم باشیم. بر این اساس در طرح گردشگری "سرآسیاب" علاوه بر حفظ درختان منطقه می توان و باید بر گسترش کمی درختان صحه گذاشت. هم چنین علاوه بر حفظ آسیاب آبی تاریخی منطقه، آن را اصولی مرمت نمود و به کار گرفت.

در این برنامه ریزی باید به نظام اقتصادی بومی توجهی ویژه داشت. پیشنهاد می شود با ایجاد غرفه های تولیدی صنایع دستی بومی، بازاری برای صنایع محلی ایجاد کرد و بسیاری از این صنایع را احیاء نمود. به عنوان نمونه "نمد استهبان" با کهولت سن استادکاران این رشته، عدم تربیت استادکارانی جوان، عدم وجود بازارهای هدف مناسب و دائمی و حتا تخریب کاروانسرای قدیمی که محل کار سنتی و دائمی این قشر زحمتکش بود، رو به فراموشی و نابودی رفت. ایجاد و برقراری غرفه های مذکور کمک زیادی به مانایی "نمد استهبان" خواهد کرد. هم چنین است "سفال و سرامیک استهبان" که دهه ها و بلکه سده ها مانند "نمد دو روی استهبان" شهره خاص و عام در کشور و حتا کشورهای حوزه خلیج فارس بوده است. ملکی دوزی، مشکو دوزی و ... هم باید دیده شود. ایجاد بسترهای لازم برای این تولیدات و در کنار آن، دادن آگاهی های لازم به شاغلین در این صنایع، مشارکت و منفعت مردم بومی استهبان را در پی خواهد داشت و این خود به خود باعث شکل گیری یک حس ناسیونالیستی برای حفاظت از منابع طبیعی و فرهنگی منطقه خواهد شد. این منافع، قشر زیادی را در بر خواهد گرفت و تنها چند شغل تعریف شده مثل بقالی (سوپر مارکت) یا سفره خانه را ایجاد نخواهد کرد. مثلا برای دوخت یک "ملکین"، پیرزنی کهنسال "روار" آن را در خانه می بافد یا "شیوه کش" این قسمت از کفش محلی ما را در جایی دیگر می سازد و "استاد ملکین دوز" با دوخت این قطعات در محل غرفه، یک "ملکین" را تهیه خواهد نمود. شاید زنان زیادی در خانه "لور" (غذای محلی) تهیه کنند که کسی آن ها را در منطقه گردشگری نبیند. با برنامه ریزی درست می توان تعداد زیادی شغل بومی و ماندگار ایجاد نمود.

توجه و اجرای این مولفه ها (و دیگر آیتم هایی که از چشم بنده دور مانده است.) اگر اساسی و به دور از هیجانات زودگذر باشد، باعث افزایش گردشگرانی خواهد شد که هر روز به این تفرجگاه زیبا هجوم خواهند آورد. البته برای پایداری و پویایی این تجارت باید نکات مهمی مانند کنترل روزانه حجم گردشگران، بسترسازی بهداشتی مثل سرویس های بهداشتی کافی و حتا حمام، ایجاد متل ها و مهمانسراهای ارزان قیمت، بستر سازی برای دسترسی آسان گردشگر به شبکه های ارتباطی مثل باجه تلفن، اینترنت و حتا باجه پستی و ... را نیز باید مد نظر قرار داد.

 

اثرات مخرب توسعه ی گردشگری بدون برنامه در منطقه "سرآسیاب" استهبان

با توجه به نکات پیش گفته، در صورتی که برنامه ای مدون و کارشناسی شده برای "توسعه گردشگری پایدار" در این منطقه طراحی نگردد، باعث ایجاد نوعی "گردشگری مصرفی" خواهد شد که تنها بر مصرف داشته های طبیعی، فرهنگی و اجتماعی بنا شده است و رشد و نموی در این حوزه ها مشاهده نخواهد شد. تاثیرات غیر قابل جبران این گونه برنامه ریزی اشتباه و ناپایدار شاید مواردی از این دست باشد:

1-نابودی محیط زیست و جاذبه های طبیعی: چه بسا در طولانی مدت اجرای طرحی بدون مطالعه، باعث انقراض گونه های گیاهی و جانوری گردد. رفت و آمدهای بدون کنترل گردشگران، فشردگی خاک منطقه را در پی خواهد داشت که مسیرهای تنفسی ریشه های درختان را کور خواهد نمود. چندین سال پیش گونه ای پروانه ی زیبا در لابلای برگ چنارهای منطقه دسته دسته و به وفور دیده می شد که در حال حاضر خبر چندانی از آن زیبایی ها نمی بینیم. افزایش حجم زباله های رها شده گردشگران در منطقه علاوه بر نازیبا کردن منطقه، کاهش بهداشت عمومی را به ارمغان می آورد. با هجوم بدون نظارت گروه های گردشگر، ایجاد مزاحمت های ناخواسته و شاید هم عمدی برای مالکان باغات منطقه، نارضایتی آن ها را با اعتراضات لفظی و یا حتا برخوردهای فیزیکی نشان خواهد داد و این خود عاملی برای تاثیر منفی بر صنعت گردشگری بومی ما خواهد بود.

2-تخریب و نابودی میراث تاریخی و باستانی: ایجاد یک آبشار غیر اصولی بر تنوره ی یک "آسیاب آبی" و گرفتن عکس یادگاری در کنار بازمانده های این "آسیاب"-در ابتدای "تو لا"- متاسفانه زمینه را برای تخریب سریع تر این اثر تاریخی مهیا نموده است. در کنار این آسیاب کتیبه ای نیز هست که به "کتیبه درخشان" مشهور است. آسیب این اثر نیز دور از انتظار نخواهد بود.

3-با اجرای برنامه ای که تمامی موارد لازم در آن دیده نشده باشد، احتمال تداخل منافع بین اقشار مختلف مردم و شاید هم گردشگران افزایش خواهد یافت و باید واکنش های پیدا و پنهان مختلفی را برای گردشگران و طرح های مرتبط با آن متصور شد.

برای دستیابی به راهکارهایی مناسب در مسیر ایجاد گردشگری پایدار، بهره گیری از متخصصان با تجربه و کارشناسان فن توصیه می گردد. عدم توجه به این مهم، می تواند باعث طرح ریزی برنامه ای ناقص و در نهایت ناپایدار گردد.



مرگ بر هیچ کس          درود بر زندگی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۰۲:۱۴
رسول حاجی باقری

آیا امیدی به ماندگاری چنارهای استهبان هست؟


چندی پیش یادداشتی در مورد چنارهای استهبان نوشتم که در روزنامه ای محلی به چاپ رسید. اما شاید این یادداشت تلنگری به ذهن مسولان بود تا راهی برای پیشگیری از نابودی این درختان زیبا بیابند. اما تا به حال اقدامی شایسته انجام نگرفته است. ابتدا متن یادداشت را بخوانید:


« چنارهای استهبان و چنارهای سرکان

شهر سرکان در استان همدان واقع شده است. شش اصله درخت چنار در این شهر وجود دارد. این درختانِ کمربسته*، پیرامون دایره‌ای به شعاع حدود سه متر کنار هم روئیده اند. احتمال می رود این درختان شاخه هایی از یک درخت کهنسالی باشد که دیگر وجود ندارد. این چنارهای ثبت شده، در "پارک کمر بسته" در شمال شهر سرکان قرار دارند و تحت حفاظت هستند.

و اما چنارهای استهبان،

"چنار تاریخی آب بخش" که در بسیاری از کتب تاریخی مثل فارسنامه ناصری و ... از آن یاد شده بود، را خشکانده و بریدند. دلیل آن ها هم خطر سقوط شاخه های خشک درخت بر سر نمازگزاران و عابران بود. اما در طول عمر طولانی این درخت، بعید می دانم که آسیبی از این درخت متوجه کسی شده باشد. هنوز خیلی از مسافران و گردشگران، با ورود به استهبان سراغش را می گیرند. غافل از این که سال هاست دیگر وجود ندارد. به هر حال فقط نام "چنار آب بخش" در کتب تاریخی ماند و داستانی تلخ از نابودیش به سرگذشتش افزوده شد!

اگر خاموش بمانیم "چنار تیرونجان" نیز به زودی به سرگذشت چنار آب بخش دچار خواهد شد. می گویند قرار است خیابان جدیدی در امتداد خیابان کارگر و به سمت محله تیرونجان ساخته شود. بدبختانه چنار بخت برگشته ی تیرونجان در مسیر آن قرار دارد. چند سال پیش یکی از مسئولان می گفت این چنار حفظ خواهد شد و در میان یک میدان به زندگی خود ادامه خواهد داد. در مورد چنار آب بخش هم خیلی حرف ها زده می شد!

"چنارهای سر آسیاب و باغ جوزا" نیز دستخوش کم آبی هستند. اثرات این کم آبی را در سال های گذشته دیدیم. تخریب های انسانی نیز جای سوال دارد. بی اغراق گردشگاه های جنوبی استهبان را می توان یکی از بی نظیر ترین تفرجگاه های شرق فارس دانست. اما ظاهرا وجودش برای خیلی از ما چنان تکراری شده است که نابودی تدریجی اش را نظاره گریم و دم نمی زنیم! نابودی این منطقه برابر است با مرگ تدریجی شهر...

"چنارهای بلوار" شاید زیبا ترین تصویر را در ذهن مسافران عبوری استهبان ثبت کنند. بی شک یکی از زیباترین بلوارهای کشور همین بلوار قائم استهبان است اما دریغ و درد که خودمان متوجهش نیستیم. کم آبی و بیماری هر ساله، پاییزی زودرس را در تابستان برای این درختان زیبا به ارمغان می آورد.

شاخه های زیبای "چنارهای خیابان آبشار" چنان در هم فرو رفته اند که گویی دست در دست یکدیگر داده اند و با نا امیدی از ما انسان ها، برای بقای خود تلاش می کنند. چند سال پیش فرماندار وقت تصمیم داشت آن ها را به دلیل جلوگیری از انتشار نور چراغ ها در شب، قطع کند! درختان چنار این خیابان سقفی از زیبایی و طراوت را بر سر خیابان و آسفالت بی روح آن کشیده اند که با عبور از زیر این سقف سبز، لذتی وصف ناشدنی را در خود احساس می کنیم. این خیابان می تواند به عنوان یکی از زیباترین خیابان های کشور ثبت شود. ای کاش می شد با سنگفرش کردن این خیابان و منع عبور و مرور وسایل نقلیه، احداث فرهنگ سراها و کتابخانه، رستوران و کافی شاپ و ... آن را به مکانی گردشگری و فرهنگی تبدیل نمود. خیابان کارگر و خیابان شهرداری (اداره ارشاد) جایگزین های مناسبی برای بار ترافیکی خیابان آبشار هستند.

به هر روی چنارهای استهبان را با چنارهای سرکان مقایسه کنید. ببینید آیا درختان ما چه کم از درختان سرکان دارد که فکری اساسی برای نگهداری و حفظ آن ها نمی شود؟

·        پی نوشت:

وجه تسمیه کمر بسته ناشی از آیین کمر بستن فتییان توسط امیر المومنین در طول تاریخ بوده است. در زور خانه، مرشد در فرازی به جای استفاده از عدد ۱۷ از یکصد و هفده کمر بسته مولا یاد می کند. سلطانی در فتوت نامه خود می نویسد: فتییان در هر کجا که بودند سلسله خود را به یک تن از اصحاب امام علی (ع) می پیوستند و می گفتند هر یک از ایشان که آن امام به دست خود میان ایشان را بسته است، مامور ترویج و گسترش این آیین در ناحیه ای شدند. »


متاسفانه این روزها شاهد آفت زدگی چنارهای "سرآسیاب" و "بلوار قائم" هستیم. امسال و تا به امروز بیش از 10 اصله درخت تنومند و سبز چنار در مسیر "چشمه قهری" و "چشمه مرخنه" خودبه خود شکسته و سرنگون شده اند! هم چنین هر روز شاهد برگ ریزان تابستانه ی چنارهای بلوار هستیم و نگرانی گسترش آفت و یا هر عامل مخرب دیگر، ذهن مردم را درگیر کرده است. فعالیت های شهرداری استهبان هر چند قابل تقدیر است اما جلوی ادامه ی آسیب را نگرفته است.

به نظر این یک درخواست مردمی است که هنوز با جدیت اعلام و پیگیری نشده است. این مطالبه باید با جدیت پیگیری شود و منتظر رسیدگی سریع مسولان امر نیز ماند.


مرگ بر هیچ کس          درود بر زندگی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۴ ، ۱۲:۲۵
رسول حاجی باقری