سارا ضمیری، روزنامه
افسانه
«من صداى بختگان هستم» را شاید خیلى ها این روزها
در فضاى مجازى دیده باشند. نوشته اى که در ضمن یک تصویر دیده مى
شود. تصویرى از گذر زمان و تأثیر خشکسالى
بر تالاب بختگان، «یکى در زمان پر آبى که لک لکى
را ایستاده در کنار ساحل نشان مى دهد و دیگرى بستر خشک دریاچه را» این روزها شاید بیش از گذشته نام بختگان در فضاى مجازى بر زبان مى آید و در کنار آن تلاش عده اى براى صداى بختگان شدن به گوش مى رسد.
آن طور که مدیرکل محیط زیست فارس مى گوید: این روزها تالاب بختگان در سطح استانى مطرح و در سطح ملى در حال پیگیرى است. او مى افزاید:
طرح جامع مدیریت تالاب با همکارى و مشارکت
تمام ذینفعان، استاندارى، محیط زیست، فرمانداران،
سازمان هاى مردم نهاد، ائمه جماعات و مردم در حال تهیه است و بهمن ماه ارائه مى شود. طرح
در شوراى برنامه ریزى استان مطرح و در صورت تأیید و تصویب، به دستگاه ها ابلاغ خواهد شد. او معتقد
است مسئله بختگان در سطح ملى دنبال مى شود. در سازمان محیط زیست و وزارت نیرو جلسه
اى با حضور استاندار تشکیل شده است. شوراى عالى آب کشور نیز به زودى با محوریت بختگان نشستى ترتیب خواهد داد. با این حال مدیرکل محیط
زیست فارس از 2میلیارد و 500 میلیون تومانى
مى گوید که سال 94براى احیاى تالاب اختصاص پیدا کرد اما هیچگاه محقق نشد. ولوى مى گوید: تنها 250 میلیون تومان از این مبلغ تخصیص یافت و 5 میلیارد و 200 میلیون تومان اعتبار سال 95 هم سرنوشت نامشخصى دارد. این مقام مسئول مى گوید: حتى اگر نیمى از این مبلغ
هم تخصیص پیدا کند راه نجاتى براى بختگان باز خواهد شد. او کارهاى تبلیغی و مشارکتى
را بخش مهمى از این اقدامات بر مى شمارد.
افکار عمومى بختگان را مطالبه
مى کنند.
مدیرکل محیط زیست فارس معتقد
است: قطعا بسترهاى فرهنگى افکار عمومى، ما را تا حد زیادى هدایت کرده است. اگر به شهرهاى
حوزه بختگان بروید همگى بختگان را مطالبه مى کنند. این مسئله نشان مى دهد آگاهى و شناخت
مردم تا حدود زیادى میسر شده است. مدیرکل محیط زیست فارس مى گوید: بختگان در سطح استانى مطرح است و در سطح
ملى پیگیرى مى شود، اما کار هاى بیشترى مى خواهد و این منوط به تخصیص اعتبار کافى براى
احیا تالاب است. او مى گوید: محیط زیست زمینه هاى نرم افزارى را فراهم مى کند، کار مطالعاتى
انجام مى دهد، زمینه مشارکت را فراهم مى کند و برنامه تبلیغى تهیه مى کند. در کنار
آن باید براى کشاورزى، معیشت و امور آب نیز فکرى جدى شود.
عدم آگاهى مردم از مطالبه
بختگان
بر خلاف صحبت هاى مدیرکل
محیط زیست، مسئول NGO و گروه مردمى دیده بان استهبان
که خود عضو
مؤسس گروه پیشگامان خورشید نیز هست، معتقد است درک درستى از حساسیت خشک شدن تالاب ها
در فارس وجود ندارد. او مى گوید: با وجود فعالیت گروه ها و سازمان هاى مردم نهاد حوزه بختگان
تلاش ها براى احیاى این تالاب مؤثر نبوده است. او با اشاره به تلاش هاى دنباله دار
سازمان هاى مردم نهاد در سال هاى اخیر مى گوید: بخشى از مسئله بختگان مردم هستند که
به دلیل عدم آگاهى محیط زیستى نتوانسته اند احیاى بختگان را همچون ارومیه مطالبه کنند.
حاجى باقرى از نبود همبستگى میان NGOهاى فارس نیز مى گوید و مى افزاید: ما در فارس 14-13 تالاب و دریاچه داریم که به عبارتى همگى خشک شده اند. وقت
آن رسیده که با یک همبستگى نجات تمامى تالاب هاى فارس را خواستار شویم. این فعال زیست
محیطى از برگزارى انتخابات شبکه هاى محیط زیستى فارس نیز خبر داده و آن را اتفاقى نیک
مى داند که مى
تواند فعالیت NGOها را سامان دهى کند.
مدیران ما محیط زیست را نشناختند.
حاجى باقرى در بخش دیگرى
از صحبت هایش عدم درک محیط زیستى برخى از مسئولان و ناتوانى آنها در شناخت محیط زیست
را مسبب این شرایط مى داند. او مى افزاید: بسیارى از مسئولین ما توسعه ناپایدار و نامتوازن که باعث
تخریب محیط زیست شده است را دنبال مى کنند این در حالى است که مى توان با حفظ محیط
زیست نیز به توسعه دست یافت.
روند سریع بیابان زایى
حاجى باقرى مى گوید: باید
یک اجماع در استان ایجاد شود. تبعات خشک شدن بختگان تمام استان را تهدید مى کند همان
طور که حالا وضع کویرى که در کرمان وجود دارد در حال پیشروى به سمت استان است. این
فعال محیط زیستى یادآور مى شود: در روند بیابان زایى فروچاله آخرین نشانه است و فروچاله
هاى بزرگ ایجاد شده در منطقه کوهستانى استهبان، بزرگترین هشدار است. او توسعه هاى نامتوازن
در استان را مسبب ایجاد شرایط بحرانى فعلى مى داند و اگر چه معتقد است بسیارى از مدیران
همراهى دارند اما تنها این همراهى ها کافى نیست و دولت باید براى احیاى بختگان اعتباراتى
نیز در نظر گیرد زیرا هرچند خوشبینانه به مسئله احیاى تالاب نگاه کنیم این مهم زمان
بَر خواهد بود. پس در کنار فعالیت هاى تبلیغى باید سایر موارد را هم مدنظر قرار داد.