چارچوگردانی در استهبان
« گوستاو لوبون: توده ها فقط به توسط تصاویر فکر می کنند و به کمک تصاویر تحت تأثیر قرار می گیرند. فقط تصاویر ایشان را میرمانند و یا وسوسه می کنند و تنها تصاویر انگیزه رفتار آنها هستند. به همین دلیل است که نمایش هایی تئاتری که تصویر را در واضح ترین شکل آن ارائه می دهند، در توده ها همیشه تاثیر عظیمی بر جای می گذارند.»
در بررسی های تاریخی معمولا با یافتن پاسخی برای یک پرسش، سوالاتی دیگر به میان می آیند. رسیدن به سرآغاز برخی رویدادها و آئین ها، به دلایل مختلفی مثل نبود منابع مستند و کافی، امکان پذیر نیست. رسیدن به پاسخی دقیق برای چرایی اجرای مراسم "چارچوگردانی" در استهبان، از این دست پرسش هاست که تا به اکنون، جوابی قطعی و مستند نداشته است و فعلا باید به ادبیات شفاهی و تطابق های تاریخی بسنده کرد. در اسناد مکتوب تاریخی نمی توان زمان دقیق و مشخصی را برای اولین اجرای این مراسم یافت، اما برگزاری این آئین را به حدود دوران زندیه نسبت می دهند. براساس شواهد تاریخی، در دوران زندیه خوانین و ملاکین استهبان، معمارانی را از یزد به استهبان دعوت می نمایند تا برایشان بناهایی را بر پا سازند و قنات هایی را در نقاط مختلف شهر و روستاها حفر نمایند. این افراد با خانواده های خود به این جا کوچ می کنند و سال های زیادی را به حفر کاریز و ساخت بنا مشغول می شوند. به مرور زمان اجتماعی از این گروه یزدی شکل می گیرد. این اجتماع کوچک فرهنگ و رسم و آئین های خود را در مناسبت های مختلف به اجرا می گذارند و برخی از این آئین ها تدریجا به فرهنگ بومی استهبان وارد می گردد. هم اکنون و با گذشت بیش از دویست و اندی سال، هنوز مسجد و درخت چناری کهنسال در استهبان، به نام یزدیان شهیر هستند. به نظر می رسد در کشور ما اصلی ترین مراکز برگزاری این رسم باشکوه و پررمز و راز به طور عمده در شهرها و روستاهای اطراف کویر مرکزی ایران به چشم می خورد و شاخص ترین نخلها (چارچوها) در استان یزد، متمرکزهستند. در فارس، تنها شهرستانی که این آئین قدیمی را برگزار می کند، استهبان است.
نحوه برگزاری "چارچو گردانی"
تمام مراسم شاید بیشتر از 10 دقیقه به طول نینجامد اما همین زمان کوتاه سختی ها و مقدمات زیادی را می طلبد. " چارچو" تزئین شده و آماده است، افراد حمل کننده ی آن تعیین شده اند، مقدمات پذیرایی از میهمانان و شرکت کنندگان از روزهای قبل مهیا شده است. از حوالی بعد از ظهر سیل مشتاقان برای "رد کردن کودکان خود از زیر چارچو" به حسینیه سرازیر می شود. نوزادان، کودکان و نوجوانان در این روز از زیر چارچوی "محله اهر" گذر می کنند و با این کار خود را بیمه ی ابا عبدا... می کنند. مادران نذورات خود را به خادمین حسینیه تحویل می دهند و درمقابل بسته ای شیرینی یا تکه ای پارچه ی سبز متبرک می گیرند.
از طرف دیگر و در همین زمان "هیئت محله ی اهر" مراسم زنجیر زنی خود را در سطح شهر برگزار می کند و در مسیر خود در محلات مختلف مورد استقبال قرار می گیرد. ورود این زنجیر زنان به هر محله به منزله ی دعوت از آن محله برای شرکت در مراسم "چارچو گردانی" ست. ساعاتی پس از غروب آفتاب تمامی هیئت های مذهبی شهر مراسم زنجیر زنی خود را آغاز می کنند. این هیئات از خیابان های اصلی شهر زنجیر زنان می گذرند و مسیر حرکت خود را به سمت "حسینیه اهر" ادامه می دهند. همزمان در صحن حسینیه - همچون دیگر شب های دهه اول محرم – مردم به سینه زنی و عزاداری مشغولند، نوحه خوانان شور و هیجانی به پا می کنند، مردم منتظر و بیقرارند!
هیئت های مذهبی محلات مختلف زنجیرزنان وارد حسینیه می شوند. با ورود هر هیئت، سینه زنی موقتا قطع می گردد و مردم به تماشا و همراهی آن هیئت می روند. مداح نیز با گفتن جملاتی مثل: "عزاداران خوش آمدید!" از میهمانان استقبال می کند. حدود 2 تا 3 ساعت طول می کشد تا تمامی هیئات به صحن حسینیه وارد شوند. پس از رسیدن آخرین هیئت، مداح دوباره نوحه سرایی خود را می آغازد و جمعیت با همراهی وی مقدمات اجرای مراسم را مهیا می کنند. در این زمان "چارچوگردانان" در مسجد کنار حسینیه وضو گرفته اند و به خواندن دعا مشغولند. آن ها خود را خوشبو ساخته اند، همگی لباس هایی سبز به تن دارند و شال هایی سبز بر کمر بسته اند، این جا محله و حسینیه ی سادات است. فضایی معنوی و روحانی برقرار است. زمان به سرعت سپری می شود، اجرای مراسم نزدیک است. "چارچو گردانان" یکدیگر را در آغوش گرفته و برای هم دعا می کنند. آن ها باید مراسم را به بهترین نحو ممکن به اجرا بگذارند. مردم منتنظرند. جمعیت به ساختمان حسینیه چشم دوخته است. با ورود "چارچو گردانان" به حسینیه، غریو فریادهای " وای حسین(ع)، وای حسین(ع)" مردم به آسمان بلند می شود. افراد در زیر چارچو و در جاهای مشخص خود قرار می گیرند. تعدادی هم مشغول باز کردن مسیر عبور چارچو در بین جمعیت هستند. تمام فضا سرشار از فریاد و نجواست. همه منتظرند. چارچو را بلند می کنند، فریادها بیشتر می گردد. یک... دو... سه و حرکت به سوی جمعیت. ورود "چارچو" به صحن حسینیه موجی در جمعیت می اندازد. تمام پشت بام ها و لبه دیوارهای اطراف حسینیه مملو از زنان و کودکانی است که با فریاد "وای حسین(ع)" جمعیت را همراهی می کنند. "چارچو" به وسط حسینیه رسیده است، در یک لحظه می ایستد و ناگهان شروع به چرخش می کند. در این لحظه تمامی دست ها به سوی آسمان است و همه یک صدا "یا حسین(ع)، یا حسین(ع)" می گویند. "چارچو" سه بار به دور خود چرخانده می شود. دو نفر با تکیه بر روی دستهای خود و بر روی دسته های چارچو معلقند و "لنگر" خوانده می شوند. این ها تعادل "چارچو" در زمان چرخش را حفظ می کنند. "چارچو" دوباره به حرکت خود ادامه می دهد. پس از طی چندین متر دوباره می ایستد و همان چرخش و همان شور و هیجان و "یا حسین(ع)" گفتن ها و حاجت خواستن ها. چرخش سه بار انجام می شود و در هر مرتبه "چارچو" سه بار به دور خود می چرخد. فقط 10دقیقه طول می کشد و به همین سرعت مراسم تمام می شود. "چارچو" به داخل حسینیه برگردانده می شود و باید یک سال دیگر منتظر بود تا دوباره "چارچو گردانی" را دید.
در باور مردم استهبان "چارچو" مظهر و نشانه ای از یک هودج و کجاوه است که از آسمان فرود می آید و پیکر امام حسین(ع) را به عرش اعلی می برد. "لنگر" هایی که تعادل را در زمان چرخش حفظ می کردند، نماد کسانی ست که پایه های هودج را نگه می دارند تا پیکر امام به عرش برده نشود و وجود پاکش در زمین مانده و زیارتگاه کسانی باشد که ادامه دهنده راهش هستند!
به هر روی، این آئین زیبا و رمزآلود جزئی از فرهنگ مردم استهبان است. پژوهش و کند و کاو در مورد سابقه تاریخی و چرائی آن، همت و کوشش جوانان این دیار را می طلبد. این آئین در سیاهه ی میراث نا ملموس سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور به ثبت رسیده است.
مرگ بر هیچ کس درود بر زندگی