ایران کشوری است که بر روی کمربند خشک کره زمین قرار دارد و جزو کشورهای کم آب و خشک به حساب می آید. میزان بارش در سرزمین ما یک سوم میزان بارندگی در دنیا است. با نگاهی به این ویژگی، منطقی است که بهرهوری آب را افزایش دهیم و در ایجاد فضای سبز دقت نظر بالایی داشته باشیم. امروز در ایجاد فضای سبز شهری ناچاریم به سمت کاشت گیاهان و درختانی برویم که کمترین نیاز آبی را داشته باشند. استفاده از درخت و درختچه های بومی و سازگار با هر منطقه به جای چمن، منطقی ترین و عاقلانه ترین جایگزین است. احتمالا هنوز «بحران آب» برای ما مفهومی ندارد. شاید بدانید که چمن کاری مستلزم صرف هزینههای بسیار سنگین است و نیاز چمن به آب باور نکردنی است. به نظر می رسد چمن کاری نوعی بی توجهی به محیط زیست و منابع آبی در این وضعیت بحرانی است. پرویز کردوانی، پدر کویرشناسی ایران، درباره چمنکاری به جای ایجاد فضای سبز میگوید: «من در این زمینه به همه شهرداریها و شهرداری تهران گوشزدهای لازم را کردهام و گفتهام که چمنکاری خیانت است و به روند گرم شدن زمین کمک میکند. او ادامه میدهد: تحقیقات علمی ثابت کرده است که چمنهایی که در پارکها و فضای سبز شهری کاشته میشود در شرایط کمآبی و در مجاورت نور خورشید میتواند سرطانزا باشد و اشاعهدهنده این بیماری تلقی شود.»
*میزان آب مصرفی در چمن:
«در مطالعات انجام شده در زمینه چمن و میزان آب مصرفی در آن، زمینی با مساحت 304 مترمربع به عنوان تیمار انتخاب گردید، که این فضا و چمن های موجود در آن، دست کم 465 گالن تا 2325 گالن آب در طول یک هفته، مورد استفاده قرار می دهند. لازم به ذکر است که هر گالن آب از حجمی معادل 4 لیتر برخوردار بوده است. از این روی، محاسبات انجام گرفته، نشان از مصرف 1860 لیتر تا 9300 لیتر آب در طول هفته دارد.
در بررسی دیگری، مشخص گردید که درختی جوان و نه ساله، در طول یک سال میزان 58 گالن آب، معادل 232 لیتر را مصرف می نماید تا با تکمیل مراحل زیستی خود، به رشد و تکامل دست یابد. درخت جوان مذکور نیز در طول یک هفته، 5/4 لیتر آب را صرف مراحل نمو خود نموده است.
نتیجه: آمار و ارقام به دست آمده در تحقیقات متنوع، نشان از مصرف بیشتر آب در گونه های متنوع چمن در مقایسه با درختان گوناگون خزاندار، دارد. بیان این مهم در قالب نسبت، میزانی متغیر بین یک سوم تا دو سوم را نمایان می سازد. مطلب اخیر به معنای امکان آبیاری جنگلی به وسعت 304 متر مربع، با یک تا دو سوم از میزان آبی ست که برای آبیاری گستره ای مستتر از چمن طبیعی بهره برده می شود.»
برخی از فواید درختان:
- قدرت جذب دی اکسید کربن در هر هکتار درخت بالغ در طول یک سال برابر با زمانی است که شما با ماشین شخصی خود نزدیک به 42000 کیلومتر رانندگی کنید.
- یک هکتار از درختان بالغ قادر به تامین اکسیژن مورد نیاز برای 18 نفر در طول یک سال است.
- برگهای ریخته شده از درختان موجب تقویت مواد آلی خاک می شوند. ریشه درختان موجب افزایش نفوذپذیری خاک می شود. هر ساله100 درخت بالغ 350000 لیتر آب باران را ذخیره می کنند.
- هر ساله 100 درخت بالغ 60 کیلوگرم آلاینده را از طبیعت می گیرند.
- کاهش آلودگی صدا بعضا تا 50٪ با جذب صوت٬ کاشت ردیف های زیادی از درختان در امتداد اتوبان ها باعث گرفتن آلودگی صوتی به وجود آمده اتوبان ها می شود و هم چنین درختان همانند صداخفه کن در شهرها و مناطق شهر نشین عمل کرده و باعث جذب صداهای آزار دهنده که برای گوش انسان ها مضرر است، می شوند.
- درختان با فیلتر کردن آلاینده های هوا برد باعث کاهش شرایط بیماری آسم و دیگر بیماری های تنفسی می شود.
و ده ها فایده ی دیگر که می توان به آن ها نیز پرداخت.
اما آیا چمن کاری این فواید را داراست؟ بی تردید چمن کاری فایده هایی دارد، اما قابل مقایسه با فواید درختکاری نیست. با درختکاری «حجم سبز» تولید می کنیم و با چمن «سطح سبز»، میزان مصرف آب در چمن کاری وحشتناک است.
علیرغم این که زیبایی شهرها بسیار ضروری ست، اما نباید سلامت جامعه و هم چنین منابع اولیه و تجدید ناپذیر خود را فدای زیبایی چمن کنیم. بهتر است راهی مناسب برای ایجاد زیبایی ها در محیط شهری به کار بندیم. قطعا عاقلانه تر این است که راهی جایگزین برای زیبایی شهر یافت. نباید به قیمت زیبایی شهر، منابع آب را نابود کرد.
* تحقیق: مقایسه کمی میزان آب مصرفی در گستره ای مستتر از چمن طبیعی و پهنه ای پوشیده از درختان جنگلی خزاندار (م. نصیرخانی)
در بین پدیده های مخرب منابع طبیعی آتش سوزی از ویژگی های منحصر به فردی برخوردار است؛ چرا که به لحاظ سرعت گسترش و میزان خسارت، از قدرت تبدیل شدن به یک فاجعه ی تمام عیار در عرصه های منابع طبیعی برخوردار است.
همه ساله میلیون ها هکتار از جنگل ها، مراتع و سایر اکوسیستم های طبیعی جهان طعمه حریق شده و مأمن جانوران و حیات وحش را در معرض نابودی قرار می دهد و گاهاً گسترش آن به اماکن مسکونی، تأسیسات و زیر ساخت ها، خسارات جبران ناپذیر جانی و مالی ایجاد می نماید.
عمدتاً علت آتش سوزی در ایران عامل انسانی است و کمتر از یک درصد را پدیده های طبیعی تشکیل می دهد که رعد و برق و آتش گرفتن تک درختان مسن در ارتفاعات از این دست می باشد. علت آتش سوزی ها با منشأ انسانی سهوی بیشتر ناشی از سهل انگاری کشاورزان، رهگذران، چوپانان، شکارچیان می باشد و آتش سوزی های عمدی نیز به خاطر زیاده خواهی های ساکنین می باشد که با روشن کردن آتش در تنه درختان، آتش زدن جنگل به واسطه توسعه اراضی زراعی و اختلافات قومی و قبیله ای است. سهم آتش سوزی های عمدی کمتر از ۱۰% موارد است که در مجموع برای مسببین آن ها پرونده تشکیل و به دادگاه معرفی می شوند.
جالب است که سنگین ترین مجازات در قانون حفاظت و بهره برداری از جنگلها و مراتع مصوب ۱۳۴۶ برای ایجاد آتش سوزی عمدی در جنگل در نظر گرفته شده که ده سال حبس می باشد.
شکلهای مختلف آتش سوزی شامل سطحی، تنه ای، تاجی و زیر زمینی است که در کشور بیشتر آتش سوزی ها سطحی می باشد.
بررسی رفتار آتش در پیش بینی، پیش گیری، کشف و شناسایی و اطفای حریق بسیار حائز اهمیت می باشد. فاکتورهای موثر در این زمینه شامل:
۱_عوارض طبیعی (شیب و جهت دامنه)
۲_نوع پوشش گیاهی (جنگلهای طبیعی، اراضی جنگلی، جنگل کاری ها و مراتع)
۳_عوامل اقلیمی (دما، رطوبت نسبی و باد)
بر اساس آمار و اطلاعات:
۱_مناطق بحرانی شامل نواحی رویشی زاگرس و شمال می باشد.
۲_فصل بحرانی در شمال زمستان (آذر، دی و بهمن) و خارج شمال (خرداد، تیر و مرداد)
۳_ایام بحرانی (روزهای تعطیل)
۴_ساعات بحرانی بعد از ظهر
طبیعی است که بیشترین خسارت وارد در جنگلها قابل ارزیابی می باشد و با توجه به این که سطح جنگلهای کشور بسیار محدود است، لزوم توجه به این پدیده مخرب که طی دهه های اخیر نیز شدت یافته بیشتر می شود.
همانگونه که گفته شد در زمینه مقابله با این موضوع چون عوامل انسانی بیشترین سهم را دارد، موضوع آموزش، ترویج، تبلیغ و در یک کلام فرهنگ سازی نقش اول را دارد در مرحله بعد موضوع مشارکت مردم مطرح می باشد که با عنایت به گستردگی عرصه ها و کمبود نیرو و امکانات می توان از پتانسیل حضور افراد ساکن در عرصه ها استفاده کافی نمود که مطلب در ملزم نمودن مجریان و بهره برداران بیشتر نمود می یابد.
استفاده از جوامع محلی، مجریان طرح های منابع طبیعی اعم از طرحهای جنگلداری، مدیریت منابع جنگلی، مرتعداری و بکار گیری نیروهای فصلی جهت دیده بانی و تیم بندی جوامع محلی و آموزش و تجهیز آنها به عنوان اولین افرادی که با حضور به موقع می توانند حریق را مهار نمایند، از جمله راهکارهایی است که در قالب طرحهای متعدد در حال انجام می باشد.
در کنار اقدامات فوق جذب و آموزش نیرو، تامین تجهیزات انفرادی، گروهی، خودرو و ماشین آلات سبک و سنگین، استفاده از خدمات هوایی اعم از بالگرد و هواپیما و .... نیز از دیگر اقدامات است.
در اطفاء حریق، کاهش زمان کشف و اطفاء تعیین کننده توفیق در عملیات است. شاخص های ارزیابی اقدامات و عوامل موثر در آن شامل:
۱_کاهش تعداد: صرفا با فرهنگ سازی و پیشگیری
۲_کاهش سطح: به حداقل رساندن زمان حضور و اطفای آن
جهت انجام دقیق اقدامات طرحهای لازم تهیه و اجرا می شود که برنامه های آن شامل:
۱_پیش بینی (تلفیق اطلاعات هواشناسی و ماهواره ای)
۲_پیشگیری (تبلیغ، آموزش، ایجاد آتش بر و ...)
۳_کشف و شناسایی (استفاده از گشتهای زمینی، هوایی، تصاویر ماهواره ای، دوربین ها، سنسورها و ...)
۴_اطفاء حریق (زمینی و هوایی)
۵_عملیات بعد اطفاء حریق (ارزیابی خسارات، تعیین علل و عوامل، بازسازی عرصه های آسیب دیده، تعمیر و تامین تجهیزات آسیب دیده و ...)
در حال حاضر بر اساس تجربیات مدون پنجاه ساله سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری طرح جامع مدیریت پیشگیری و اطفاء حریق که با مشارکت دستگاههای اثر گذار تهیه و در قالب دستورالعمل ابلاغی موظف به همکاری گردیده اند، این اقدام در حال انجام می باشد.
نگارنده: حیدر ابراهیمی فر