نابودی تودج به کدامین گناه؟!
یادداشت گروه ها، دوستداران و کنشگران محیط زیستی و میراث فرهنگی استهبان در مورد نابودی کوه تودج که در شماره 105 دوهفته نامه عصر مردم استهبان منتشر گردیده است.
این روزها کوه های تودج استهبان به دلیل اکتشاف معدن سنگ، در خطر نابودی قرار گرفته است. احتمالاً خواننده این نوشتار از فاجعه آتش سوزی تیرماه 92 آگاه است. در آن رخداد تلخ بیش از 2000 هکتار از جنگل ها و مراتع منطقه دود شد و به هوا رفت. تعداد بی شماری از درختان اُرس – گونه ای که به دلیل تغییرات اقلیمی دیگر در استهبان زادآوری ندارد - سوختند. این منطقه زیبا مملو از انواع گیاهان دارویی و ارزشمندی چون زیره، آویشن، بابونه، شیرین بیان و... و درخت و درختچه هایی مانند اُرس، بادام کوهی، کهکم، گون، بنه، زرشک، ارژن و... است. همچنین وجود گونه های جانوری مثل گراز، روباه، عقاب، قرقی، شغال، خارپشت، خرگوش، شاهین، کبک، تیهو، افعی و ... این منطقه را زیستگاهی ارزشمند معرفی می کند. وجود چشمه سارهای فراوان که برخی فصلی و بعضی دائمی هستند بر غنای منطقه افزوده است. البته پیش از پیروزی انقلاب، اکتشاف معادن نفت در منطقه تودج منجر به گشایش راه های شوسه و در پی آن دست اندازی به منابع طبیعی شد و تا به امروز هم ادامه دارد، اما به نظر می رسد شدت تخریب و تصرف در این اراضی ملی، در مقایسه با مناطق دیگر، وسعت کمتری دارد و این خود عاملی بوده تا جنگل ها و حیات وحش این منطقه آسیب کمتری ببیند. هر چند دیگر خرسی در این «بهشت زمینی» جولان نمی دهد، دیگر اثری از گله های کل و بُز را نمی بینیم، جنگل های اُرس بشدت تُنُک شده اند و... اما می توان از شدت تخریب ها کاست و وضعیت فعلی را حفظ نمود. شاید تودج تنها زیستگاهی در استهبان باشد که می توان با کمی کمک به حفظ این محیط، باز هم دسته های بزرگ کبک و تیهو را در قاب دوربین شکار کرد و احتمالا باز هم بتوان مانند گذشته آواز مستانه پرندگانش را شنید.
چند سال پیش اکتشاف یک معدن سنگ در دورترین نقطه کوه تودج، تقریباً در خط مرزی شهرستان های استهبان و فسا آغاز شد. قله بَیَلّوبا ارتفاع تقریبی ۲۹۵۰ متر، مرتفع ترین چکاد در منطقه استهبان است و هم اکنون برای رسیدن به آن مکان باید نزدیک به ۲ ساعت با ماشین رانندگی کرد آن هم نه هر ماشینی، باید خودرویی شاسی بلند و مجهز به دنده کمکی داشته باشید! حالاتصور کنید که منطقه ای با این اوصاف که کمتر کسی به آن جا سر می زند به یکباره دارای جاده ای پهن و صاف شود. تعریض و ساخت جاده، علاوه بر نابودی گونه های گیاهی مسیر راه، قطعاً تاثیراتی بر مسیر های زیرزمینی آب منطقه نیز خواهد داشت و بعید نیست که برخی چشمه ها مسدود شود. بدون تردید بعد از معدنکاران، نخستین کسانی که پایشان به آن جا می رسد، شکارچیان مجاز و غیرمجاز خواهند بود. در ادامه به مرور، دست اندازی ها به منابع طبیعی آغاز خواهد شد و باید به جنگل ها و مراتع بی نظیر منطقه بدرود گفت
مساله بسیار مهم دیگری که نمی توان به راحتی از کنار آن گذشت، بحث امنیت منطقه است. منطقه کوه تودج به دلیل دور افتاده بودن و نیز قرار گرفتن در مرز دو شهرستان استهبان و فسا، در مواردی، مکانی برای اختفای مجرمینی بوده است که از چنگال عدالت فرار کرده اند. در سالیان گذشته چندین بار شاهد این وقایع بوده ایم. این افراد پس از ورود به این منطقه به راهزنی پرداختند و مالکان باغ ها و کشتزارهای همجوار منطقه نیز بارها مورد تعرض این افراد قرار گرفته اند. متاسفانه گروگانگیری و حتی قتل افراد محلی را هم شاهد بوده ایم.
چند ماه پیش و با شروع گمانه زنی ها برای یافتن منطقه ی مناسب، بُرش سنگ ها بر روی این قله چنان گرد و خاکی به پا کرده بود که با آتش سوزی اشتباه گرفته شد و نیروهای منابع طبیعی به منطقه اعزام گردیدند! تا به حال کیفیت کانی های معادنی که در استهبان گمانه زنی شده اند، مناسب نبوده و فعالیت تمامی آن معادن خود به خود متوقف شده اند. برخی از پیامدهای منفی دخالت در طبیعت تودج را می توان این طور بیان کرد:
- نابودی ذخیره گاه جنگلی اُرس (سرو کوهی)؛ این ذخیره گاه در جنوب کشور یکتا و بی نظیر است.
- تاثیر بسیار مخرب بر گونه های گیاهان دارویی منطقه
- ایجاد آلودگی هوا برای شهرستان و تشدید بیماری های قلبی، تنفسی و پوستی (بر اساس گُلباد دراز مدت، باد غالب منطقه ما از سمت جنوب غرب یعنی معدن به طرف شرق و شمال شرق یعنی استهبان است.)
- گسترش شکار غیر مجاز در منطقه و تهدید گونه های جانوری مختلف
- آلودگی محیط با زباله، چنان که الان محدوده ی معدن زباله های فراوانی دیده می شود.
- احتمال مسدود شدن مسیر چشمه های منطقه با فعالیت هایی مانند راه سازی و انفجارهای احتمالی که انجام می شود و حتا احتمال ایجاد گسل و تخریب منابع آب زیر زمینی
- کاهش شدید امنیت منطقه با توجه به اتفاقات گذشته در این منطقه
تعدادی از بیماری ها و ناهنجاریهای ناشی از گرد و غبار کانی های معدنی: سیلیکوزیس، سل سیلیسی، سرطان سیلیسی، تنگی نفس، برونشیت، کائولینوس، بیماری های قلبی، سرطان نای، سرطان کبد، سرطان ریه و ...
سنگ های گرانیتی به عنوان سنگ نما و لاشه مورد استفاده قرار می گیرد و بطور متوسط از کوارتز(۱/۱۹%)، الیگوکلاز (۲/۳۵%)، بیوتیت (۱/۸%)، موسکویت (۲/۸%) و کانی های دیگر (۱%) تشکیل شده است. گرد و غبار حاصل از سنگ های گرانیتی در معدن ورمون (آمریکا) در فاصله سال های ۱۹۵۰-۱۹۸۲ باعث مرگ ۱۵۳۲ نفر در بین ۵۴۱۴ نفر از معدنکاری شده است. علت مرگ، سرطان ریه، سل و سیلیکوزیس ذکر شده است.
و اما در مورد ایجاد شغل با راه اندازی معدن نیز بد نیست اطلاعات زیر را مرور کنیم:
"در استان سمنان بیش از 518 معدن فعال وجود دارد و حدود 4100 نفر مشغول به کارند. این در حالی ست که 60 درصد نمک کشور، 40 درصد گچ کشور، 95 درصد زئولیت کشور، 95 درصد سلستین، 15 درصد سولفات سدیم، 20 درصد کرومیت و 15 درصد زغالسنگ کشور از معادن سمنان تامین می شود. آمار معادن فعال کشور حدود 5445 معدن است و نزدیک به 160 هزار نفر در این معادن مشغول به کارند. یعنی هر معدن تقریبا 30 نفر!"
اگر منطقی و عاقلانه میزان هزینه و فایده ی راه اندازی این معدن را در ابعاد مختلف بسنجیم و بررسی کنیم، خواهیم دید زیان حاصل از آن با منافع کوتاه مدت برای نفرات محدود قابل مقایسه نیست. با دانستن همین چند مورد، می توان آینده بیمناکی را برای مردم استهبان متصور شد؟! چه کسی پاسخگوی این پیامدها خواهد بود؟ "بَیَلّو" بلندترین قله ی استهبان است و منطقه ای بکر، چرا باید مجوزی برای نابودیش صادر شود؟! آیا مجوزهای فله ای را که در سال های قبل صادر شده را نمی توان باطل کرد؟ مگر منابع طبیعی و جنگل های ما ملی نیست؟
کلام آخر،تودج را دریابید.