دیده بان استهبان

بررسی و اطلاع رسانی مسایل محیط زیست، منابع طبیعی و میراث فرهنگی شهرستان استهبان

دیده بان استهبان

بررسی و اطلاع رسانی مسایل محیط زیست، منابع طبیعی و میراث فرهنگی شهرستان استهبان

بحران آب، نابودی جنگل ها، خشکیدن تالاب ها، ریزگردها و ... معضلاتی هستند که تداوم حیات اجتماعی انسان ها و هم چنین گیاهان و جانداران را با مشکلاتی بزرگ مواجه کرده است. یکی از راه های کاهش سرعت این فجایع، اطلاع رسانی و آموزش جامعه و به ویژه جوامع محلی است.
در کنار بحران های محیط زیستی، متاسفانه در حال برخورد با "بحرانی تاریخی" در حوزه ی تمدنی ایران زمین نیز هستیم.
در این تارنما خواهم کوشید تا قدمی هر چند کوچک در برابر این ناملایمات بردارم!
محتاج دعای خیرتان هستم.

۱۵ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

مدارس طبیعت ذهن کودکان را نسبت به چالش های محیط زیست بیدار می کند.


نویسنده: محمد درویش*

پژوهش هایی که اخیرا دانشمندان سوئدی و امریکایی روی ٥٠٠ هزار دانش آموز، انجام داده اند و نتایج آن در مجله «منشور روانشناسی» منتشر شده است، نشان می دهد در دانش آموزانی که در مدارس طبیعت تحصیل کرده اند و توانسته اند از محیط محدود کلاس های شان خارج شوند و تجربه لمس طبیعت را پیدا کنند، آثار افسردگی تا ٤٠ درصد کمتر در آنها مشاهده شده و اختلالات روانی تا ٢٠ درصد در آنها کاهش پیدا کرده است. ضرورت استفاده از مدارس طبیعت آنقدر است که وزارت کشور ایالات متحده که مسوول مدیریت پارک های ملی و حیات وحش است، تصمیم گرفته تا بچه های مدارس را بی واسطه وارد مناطق حفاظت شده کند. تجاربی که ما در کشور داشتیم، مثل مدرسه «کاوی کنج» در مشهد، نشان دهنده این است که خانواده هایی که فرزندان شان در این مدارس تحصیل می کنند، از تغییر رفتار مثبت فرزندان شان راضی هستند. در یکی از گزارش هایی که یکی از خانواده های این دانش آموزان منتشر کرده بود، به این نکته اشاره شده بود که فرزند من دچار افسردگی شدید بود و حتی قدرت ارتباط اجتماعی بسیار کمی داشت، اما از زمانی که وارد این مدارس شده، مشکلات رفتاری اش کاهش قابل توجهی داشته است. ما با توجه به این اطلاعاتی که در دنیا وجود دارد و در ایران هم تجربه شده است، تصمیم گرفتیم تفاهمنامه ای را با وزارت آموزش و پرورش امضا کنیم و در قالب طرح مدارس جامع محیط زیست (جم) اجازه دهند تا دانش آموزان نیم روز در هفته، از کلاس ها بیرون بیایند و در محیطی که در مدارس طبیعت برای شان تعریف شده، امکان تجربه لمس مواهب طبیعی، حیوانات و همچنین درخت و میوه ها و حتی کاشت یک بذر و رسیدگی به آن را پیدا کنند و به این ترتیب بتوانیم به صورت خود انگیخته، بچه ها را عاشق مواهب طبیعی کنیم. 

    مدرسه طبیعت ویژه کودکان ٥ تا ٩ سال است، در این مقطع سنی که شامل مهدکودک ها و مقطع ابتدایی است، قرار نیست آموزش مستقیمی به کودکان ارایه شود، قرار نیست به بچه ها بگوییم که وضع کره زمین خراب است و بحران آب داریم و زباله ها بیداد می کنند، قرار نیست چنین اطلاعاتی به آنها داده شود. بلکه قرار است محیط هایی را فراهم کنیم که بچه ها بتوانند تجربه لمس حیوانات را داشته باشند، یک درخت را از نزدیک ببینند، خاک بازی کنند، یا مراحل دوشیدن شیر یک گوسفند را ببینند، بتوانند بذری را در زمین بکارند و از آن مراقبت کنند تا جوانه بزند. این مقطع در سنین کودکی مقطع بسیار مهمی است و هر آموزشی که ببینند تا همیشه در خاطرشان خواهد بود. بعد از ٩ سالگی به تدریج بچه ها با آموزش های آکادمیک تر روبه رو می شوند و برای شان شرح داده خواهد شد که وضعیت اقلیمی زیست بومی که در آن زندگی می کنند، به تفکیک گوناگونی فرهنگی و زیستی ٣١ استان کشور چگونه است. بچه ها در این دوره یاد می گیرند که در مصرف آب صرفه جویی کنند و زباله ها را تفکیک کنند و چگونه پوشش های گیاهی اطراف مدرسه شان را مدیریت و حفاظت کنند و مشکلات محیط زیستی محل زندگی شان را به کمترین حد ممکن برسانند. 

    ما یک منشور منتشر و شیوه نامه این مدارس را با جزییات بیان کردیم. هفته گذشته وقتی که این منشور را با حضور خانم ابتکار و آقای فانی رونمایی کردیم، مسوولان عالی رتبه وزارت آموزش و پرورش پیشنهاد کردند به جای اینکه ما فقط ٦٠ مدرسه را به عنوان مدارس جامع محیط زیست معرفی کنیم، این موضوع را به تمام ادارات کل آموزش و پرورش ابلاغ کنیم تا در این مدارس اگر داوطلب وجود داشت، تعداد این مدارس افزایش پیدا کند. سازمان محیط زیست با این استقبال در خور توجه وزارت آموزش و پرورش، محدودیت ٦٠ مدرسه را لغو کرده و فراخوان عمومی اعلام می کنیم به تمام افراد حقیقی و حقوقی که توان مالی یا کادر آموزشی مجهز دارند، می توانند در جهت تاسیس مدارس جم از آغاز سال تحصیلی ٩٤-٩٥ اقدام کنند.


    *مدیرکل دفتر آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت از محیط زیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۱۵
رسول حاجی باقری

حال و روز صنایع دستی استهبان

بدون شک می دانید که سفال و سرامیک استهبان در بین بهترین نمونه های کشور قرار دارد و چند سال پیش نیز سفال و سرامیک استهبان در سیاهه ی آثار معنوی (ناملموس) به ثبت رسید.

اما متاسفانه از این صنعت و حرفه ی قدیمی تنها یک کارگاه و یک استاد باقی مانده است: استاد محمد باقر برکت!

چند وقت پیش بود که سری به کارگاه استاد برکت زدم، خوشبختانه هنوز کارا و پرتوان مشغول فعالیت بود. از خدا عمری طولانی را برایش آرزو می کنم.

بنا بر آمار غیر رسمی در گذشته حدود 150 کارگاه سفال و سرامیک در استهبان مشغول به کار بوده اند. محصولات این کارگاه ها به ویژه سرامیک، حتی در امیر نشین های حوزه ی خلیج فارس مشتری های زیادی داشته است. یکی از استادان آن زمان به واسطه ی تعالی هنر و کیفیت محصولات خود، با دستور ناصرالدین شاه قاجار به "خبیرالصنایع" ملقب می گردد. هنوز نوادگان وی همین نام خانوادگی را یدک می کشند.

در نمدمالی اما با وجود چندین استاد ماهر که خوشبختانه چند نفر از آن ها هنوز در قید حیاتند، به دلیل تخریب کاروانسرایی که محل فعالیت آن ها بود و ساخت پاساژی بزرگ، کار باقی مانده های استادان صنایع دستی از جمله نمد، تعطیل گردید و برخی از آن ها سفارشات خود را در خانه تهیه می کردند که هم اکنون همین سفارشات محدود نیز تقریبا به صفر رسیده است! "نمد دوروی" استهبان متقاضیان را از جای جای ایران به استهبان می کشاند، اما حالا حتی نامی هم از آن به گوش نمی رسد و تنها در کتاب های هنری مرجع می توان یادی از آن را دید.

خوشبختانه تعداد استادان گیوه دوزی (مَلکین دوزی) بیشتر از دیگر رشته ها می باشد و حرفه ای است که مشتریان خاص، رونقی به آن داده اند. اما متاسفانه تقریبا فقط یک نوع "ملکین" تهیه می گردد و اگر هم انواع دیگر آن تولید شود، بسیار اندک است. دیر زمانی است که "ملکین لَته ای" را ندیده ایم!

همشهریان گرامی و علاقه مندان، اگر کسی علاقه و فرصت یادگیری هر کدام از این رشته ها را دارد، می تواند با مراجعه به اداره میراث فرهنگی استهبان به طور کاملا رایگان آن را فرا گیرد. حتی مواد و وسایل لازم را در اختیارتان قرار خواهند داد. هنر آموز می تواند پس از یادگیری و شروع تولید، محصولات خود را در بازار یا در اتحادیه تعاونی های صنایع دستی به فروش برساند. این بدان معنی است که خود اتحادیه، محصولات شما را خواهد خرید.

ضمنا وام هایی هم برای این منظور در نظر گرفته اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۲۴
رسول حاجی باقری

مدیریت مصرف آب در خانه

زندگی تمام مخلوقات به آب وابسته است. سهم آب شیرین جهان تنها 5 درصد آب موجود بر روی کره زمین است که 4 درصد آن در قطب ها و تنها یک درصد از آن در دسترس ما برای شرب و مصارف کشاورزی و صنعتی است. در کشور ما که یک درصد جمعیت جهان را در خود جای داده است، مقدار آب شیرین در دسترس، تنها 36 صدم درصد آب های موجود در کره خاکی است. با توجه به خشکسالی ها و کاهش شدید آب های زیر زمینی، در صورتی که مصارف خود را بهینه نکنیم به زودی با مشکلاتی جدی روبرو خواهیم شد. برای مدیریت بهینه و صحیح مصرف آب باید تمامی افراد جامعه مشارکت داشته باشند. در این میان همکاری زنان می تواند تاثیرات بسیار مهم و عمیقی در این عرصه داشته باشد. چرا که زنان به عنوان مادران خانواده در نهادینه کردن فرهنگ درست مصرف آب، نقشی کلیدی دارند. برای رسیدن به این مقصود باید بانوان را هر چه زودتر و به صورت اصولی در زنجیره ی فرهنگ سازی قرار داد تا بتوان از توان و پتانسیل بسیار بالای آن ها به نفع جامعه بهره برد.

نکاتی زیر به بانوان ارجمند یادآوری می شود تا برای انتقال آن ها به دیگر افراد خانواده مورد استفاده قرار گیرد و هم چنین به کودکان به عنوان نسل آینده، آموزش داده شود:

خیس کردن سبزی ها در ظرفی متناسب با حجم سبزی و سپس آب کشی و شستن آنها

- نظافت و حیاط با جارو و نه با فشار آب

- تعمیر شیرهای آبی که چکه می کنند.

- استفاده از سردوش های کم جریان در حمام (دوش گرفتن، 32 درصد از آب مصرفی منازل می باشد.)

- بستن شیر آب در هنگام مسواک زدن، شستن ظرف ها و ...

- استفاده از یک سطل آب برای شستن ماشین به جای استفاده از شیلنگ آب

- جمع آوری آب حاصل از شستن سبزی و ... استفاده از آن برای آبیاری باغچه و گلدان ها

- تا جایی که امکان دارد از آب شرب برای مصارف ساختمان سازی استفاده نکنیم.

- بهتر است گیاهان را اول صبح یا شب آبیاری نماییم تا تبخیر کمتری صورت گیرد.

- عایق بندی لوله های آب گرم تا برای رسیدن آب گرم به شیر آب، لازم نباشد آن را بی جهت باز بگذاریم.

- نشتی های احتمالی لوله ها، فلاش تانک و ... را بررسی کنیم و نسبت به رفع آن ها اقدام نماییم.

- بهای کم آب نباید عاملی برای مصرف بی رویه باشد. سعی کنیم در اصلاح این رفتار تلاش کنیم و نگذاریم فرزندانمان اشتباهات ما را یاد بگیرند و تکرار نمایند.

- در صورت مشاهده ی شکستگی لوله ها و هدر رفتن آب در هر نقطه ای از شهر، آن را به ادارات آب و فاضلاب گزارش کنیم.


مرگ بر هیچ کس          درود بر زندگی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۱۲
رسول حاجی باقری

نابودی آثار تاریخی در سکوت مطلق!

حمام حسینی در استهبان به حمام کزمان شهیر است.

 

1-آن گونه که محمد رضا آل ابراهیم می نویسد: "این حمام در سال ۱۲۹۰ ه.ق به متراژ ۴۰۰ متر مربع به وسیله حاج میرزا بابا (نیای خانواده سادات معزی) توسط استادان یزدی با گرته برداری از مکتب شرقی حمام سازی، البته با حفظ همه مولفه های معماری گرمابه شرقی (کویری) بنا نهاده و ساخته شده است. این حمام که در محله کزمان واقع شده، در سال ۱۳۰۸ هجری قمری توسط میرزا بابا معزی وقف گردیده است. این بنا با شماره ثبت ۲۶۶۵۶ در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۳۸۲ به‌ عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است."


                               


2- آثار ملی ایران مجموعه‌ای از آثار تاریخی ایران است که به بر اساس قانون حفظ آثار ملی مصوبه ۱۳۰۹ مجلس شورای ملی، به طور رسمی ثبت شده‌اند. طبق این قانون «کلیه آثار صنعتی و ابنیه و اماکنی که تا اختتام دوره سلسله زندیه در مملکت ایران احداث شده، اعم از منقول و غیرمنقول، با رعایت ماده سه این قانون می‌توان جزء آثار ملی ایران محسوب داشت و در تحت حفاظت و نظارت دولت می‌باشد.» پس از ۲۵ سال، در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۳۴ با ثبت کاخ گلستان، ممنوعیت ثبت آثار مربوط به قاجاریه و پس از آن نیز عملا برداشته شد.

3-حمام کزمان تنها حمام باقی مانده از حمام های قدیمی استهبان است که با سبک معماری پیش گفته، ساخته شده است. دیگر گرمابه های قدیمی استهبان که تعدادشان هم کم نبود، به دلایل مختلفی از بین رفتند و فقط نامی از آن ها باقی مانده است. همانند حمام فخر، حمام کوچه شاه، حمام پنار و ... از این دست بناهای نابود شده هستند. این بنا نیز همانند بسیاری از بناهای عمومی و عام المنفعه ی قدیمی، وقف عام هستند و متولی فعلی آن ها "اداره اوقاف و امور خیریه" می باشد. حمام حسینی (حمام کزمان) چندین سال است که در سیاهه ی آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و متاسفانه  به حال خود رها شده است. ثبت پر دردسر این اثر در لیست آثار ملی که با سنگ اندازی اوقاف همراه بود، خود داستانی دارد که به جای خود به آن پرداخته خواهد شد. اما یک نکته در این جا چالش بر انگیز است و آن عدم همکاری اداره اوقاف با اداره میراث فرهنگی شهرستا ن برای مرمت و بازسازی این بنای ارزشمند است.


(روزگاری که حمام برقرار بود.)


منصور عباسپور، مسئول اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان استهبان می گوید: "پیگیری ها و مکاتباتی که مسئول قبلی اداره میراث فرهنگی استهبان انجام داده بود و اقداماتی که ما انجام دادیم، به دلیل عدم همکاری و تمایل اداره اوقاف و امور خیریه استهبان برای حفظ این بنای تاریخی و ارزشمند تا به حال بی نتیجه بوده است. حتا از سوی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری فارس پیشنهاد مرمت و بازسازی مشارکتی با اداره اوقاف مطرح گردیده است که باز موافقتی صورت نگرفته است."


(حمام هنوز مورد بی مهری قرار نگرفته بود.)


(رویش گیاهان در سقف حمام)

4- با نگاهی به سرنوشت کاروانسرایی که کاملا تخریب شد و پاساژی بزرگ جای آن را گرفت، این شبهه به ذهن وارد می شود که نکند اداره اوقاف طرح و نقشه ای برای تخریب و جایگزینی بنایی پول ساز به جای این حمام دارد؟!! از منظر قانون، تخریب بناها و ساختمان های تاریخی که در سیاهه میراث فرهنگی کشور ثبت شده اند، امکان پذیر نیست.


سال هاست که این حمام تاریخی به حال خود رها شده است و هیچ گونه رسیدگی در مورد آن صورت نمی گیرد. درختانی بر روی سقف این حمام رشد کرده اند و بیم آن می رود که عاملی برای تخریب آن باشند. رها شدن بنا و عدم انجام تعمیرات حداقلی، حال و روز خوبی را برای این حمام به ارمغان نیاورده است. این بنای زیبا و منحصر به فرد، قابلیت تبدیل شدن به موزه مردم شناسی، موزه کتب و اسناد خطی، چایخانه سنتی و ... را دارا می باشد. هر چند نظر کارشناسان فن نباید نادیده گرفته شود. اما در حال حاضر حفاظت و مرمت این اثر، باید مهم ترین اقدام پیش رو باشد. این حساسیت باید از سوی مردم، امام جمعه محترم، فرماندار گرامی و دیگر مسئولان شهر مورد توجه قرار گیرد. امید است با پیگیری ngoها، مسولین و همکاری اداره اوقاف شهرستان، حال و روز این بنای ارزشمند تاریخی را رو به بهبودی ببینیم.


(پشت بام حمام!)



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۰۱
رسول حاجی باقری

استهبان، زادگاه اردشیر بابکان

 (باز نشر)

استهبان، شهرستانی است بس زیبا که در 180 کیلومتری جنوب شرق شیراز قرار دارد. ریشه کلمه ی استهبان، "سته"و به معنای"هسته ی انگور"می باشد که با پسوند "بان" به معنی "نگهبان و نگهدارنده" این کلمه را ساخته است. (در گذشته ای نه چندان دور بیشتر کوه های استهبان را انگورستان ها در بر می گرفت.) این شهرستان از نظر آب و هوایی در منطقه سردسیر قرار گرفته است. دور تا دور استهبان را رشته کوه های بلند صخره ای پوشانده است. استهبان یکی از مناطق بسیار خوش آب و هوا در شرق فارس می باشد که هر ساله گردشگران بسیاری، از داخل و خارج از استان را به سمت خود می کشاند. قدیمی ترین اثر باستانی و تاریخی یافت شده در استهبان، ابزارهای سنگی است که مربوط به دوران نوسنگی می باشد و در کنار دریاچه ی بختگان یافت گردیده است. بیشترین آثار تاریخی متعلق به دوران ساسانیان است، هر چند زیر ستون های هخامنشی، آب انبار های صفوی، آثار شبانکارگان فارس و ... را نیز نباید نادیده گرفت!

یکی از بخش های شهرستان استهبان، دهستان "خیر" است.(khir ، بر وزن شیر) "خیر" مجموعه روستاهایی است شامل: ماه فرخان، سهل آباد، دستجرد، دامنه، بنوان، خانه کِت، دربندان، دهویه، قَشَم قاوی، لای خِرَمی، مبارک آباد و محمدآباد که در شمال غربی شهرستان قرار گرفته است. دشت ها و تپه های حاصلخیز و پرآب "خیر" که در حاشیه ی دریاچه ی بختگان قرار دارد، یکی از دلایل ایجاد این مجموعه روستاها در منطقه بوده است.

در باور برخی اهالی، خیر مکانی است که روزگاری شهر ملکه ی سبا بوده است! اگر با دقت به این گونه باورها نگاه کنیم، درمی یابیم که در لابه لای این باورها واقعیت هایی نهفته است. بله، روزگاری "خیر" شهری بوده است اما نه شهر ملکه ی سبا! اشیاء و وسایل یافته شده در منطقه، آثار و بناهای به جا مانده، ذکر صریح نام این منطقه در بسیاری از متون تاریخی معتبر و ... ، همگی گواه وجود شهری به نام "خیر" در دوران تاریخی ست. در همین متون تاریخی است که از همین شهر به عنوان زادگاه اردشیر بابکان، سرسلسله ی ساسانیان یاد می شود.

در تاریخ طبری می خوانیم: "گویند که اردشیر در یکی از دهکده های اصطخر تولد یافت به نام طیروده که از روستای خیر از ولایت اصطخر بود."

ابو علی بلعمی در تاریخ بلعمی می نویسد: " و اصطخر را روستاییست و آن را روستای خیرو خوانند و آن جا دیهی است نام وی طیروده، اردشیر از آن دیه بود و آن دیه بدو باز خوانند."

دکتر عبدالمجید ارفعی در مقاله ی"پارس و شهرهای پارس در گل نوشته های تخت جمشید" می نویسد: میان دو شهر خرامه و نی ریز، شهری جای داشته به نام"hiran" که می بایست شهر"خیر" از بخش"خیر" بوده باشد و در سده ی هفتم هنوز منزلگاهی بر سر راه شیراز – نی ریز بوده است."

اردشیر بابکان فرزند ساسان در سال 180 میلادی یعنی 1831 سال پیش در روستای "خیر" واقع در حاشیه ی جنوبی دریاچه ی بختگان (استهبان فارس)، چشم به دنیا گشود. بنا به روایت جغرافی نویسان و مورخین اسلامی، از جمله طبری، اردشیر سر سلسله ی ساسانی در روستایی به نام" تیروده" از ناحیه ی خیر از کوره ی استخر زاده شده است. دودمانش از اسپهبدان و بزرگان پارس بودند. پدرش بابک، شاه "خیر" و تابع "گوچهر" شاه استخر بوده، و "گوچهر" نیز برگمارده ی اردوان، پادشاه اشکانی بوده است. اردشیر در نوجوانی به توصیه ی پدرش از طرف گوچهر به ارگبد (قلعه دار) دارابگرد که "تیری" نام داشته است، سپرده می شود تا به او آداب و فنون فرماندهی بیاموزد. در جوانی پس از "تیری" مقام ارگبدی دارابگرد به او داده می شود. در این دوران به دلیل جنگ های مداوم شاهان اشکانی با رومیان و نیز نارضایتی عمومی جامعه، انقراض این پادشاهی و ضعف حکومت مرکزی آغاز می شود. اینک زمانی است که ایران زمین برای رهایی از دست اندازی بیگانگان، به یک ناجی نیازمند است و اردشیر که خود را میراث دار هخامنشیان می داند، با گام هایی استوار پیش می آید.

ملک الشعرای بهار در سبک شناسی می نویسد:

«اردشیر پاپکان در قریه ی "طیروذه" از روستای "خیر" از استان اصطخر فارس به دنیا آمد، و جدش مردی بود ساسان نام، بسیار شجاع و شدیدالبطش(سخت گیر) و این ساسان از خاندان ملوک محلی فارس که آنان را            " بازرَنگان" یا "بازرَنگیان" می گفتند، زنی گرفت نامش "رامبهشت" و خود ساسان در اصطخر متولی آتشگاه آناهید بود....»

دکتر عبدالحسین زرین کوب هم در کتاب" تاریخ مردم ایران" بر این باور است که اردشیر بابکان زاده ی دهکده ی شهر "خیر" است:

«پاپک پسر ساسان که به علت عنوان روحانی از جمله ی بغان – خداوندگاران – پارس محسوب می شد و چون از طرف مادر نیز به سلسله ی بازرنگی منسوب بود، داعیه ی قدرت جویی داشت و علاوه بر نگهبانی معبد استخر در شهر کوچک "خیر"- کنار دریاچه ی بختگان- خود را همچون فرمانروایی خودکامه تلقی می کرد. ارتخشیر پاپکان(اردشیر) در حدود سال180 میلادی بنا بر مشهور در یک دهکده ی شهر "خیر" – به نام "تیروذه"(طیروده) به دنیا آمد......»

دکتر تورج دریایی در پاورقی صفحه 129 کتاب خود تحت عنوان"شاهنشاهی ساسانی" به نقل از بلعمی می نویسد:

«بلعمی نقل می کند که در نامه ای از اردوان آخرین پادشاه اشکانی، به اردشیر آمده است: تو مردی از روستای استخر هستی، پدرت بابک مردی از روستا بود، و این روستا برای شما کفایت نمی کرد که به شهر آمدید و بر استخر تسلط یافتید، می گوید اردشیر از قریه ی "طیروده" متعلق به روستاق "خیر" از "کوره" اصطخر از "بلاد" فارس بود.»

 

تاجگذاری

 اردشیر در سال 226 میلادی در تیسفون تاجگذاری می کند. نقش برجسته ای در نقش رجب، مراسم تاجگذاری را به تصویر کشیده است. اردشیر در حال ادای احترام، فَرّ شاهی را از اهورامزدا دریافت می کند. در نقش برجسته ای دیگر که در نقش رستم قرار دارد، اهورامزدا سوار بر اسب، حلقه قدرت را به اردشیر که سوار بر اسب است، می دهد. در زیر پای اسب اردشیر، پیکر اردوان پنجم، آخرین پادشاه اشکانی و زیر پای اسب اهورامزدا نماد اهریمن است.

 

اقدامات اردشیر

می توان اقدامات اردشیر را به گونه ای خلاصه به شرح زیر آورد:

1 احیای دوباره ی سربازان جاویدان که در روزگار داریوش هخامنشی تشکیل شده بود.

2 تقسیم مردم به روحانیون، ارتشتاران، دبیران و صنعتگران 

3 – افزایش امنیت عمومی

4 بازپس گیری مناطق از دست رفته ی ایران زمین

5 توسعه ی اقتصادی با تسلط بر خلیج فارس و ساخت چندین بندر در دو سوی آن

6 رونق تجارت دریایی

7 شهرسازی: به اردشیر(بردسیر)، اردشیر خوره(فیروزآباد)، رام مهرز اردشیر(رامهرمز)، رام اردشیر(؟)، وِهِشت اردشیر(؟)، بهمن اردشیر(بهمنشیر)، بوخت اردشیر(بوشهر) و ...

مرگ اردشیر

اردشیر اندک زمانی پیش از مرگ ، شاپور را جانشین خویش ساخت و تاج شاهی را بدست خویش بر سر وی نهاد. اردشیر اول بسال 240 میلادی درگذشت و فرزندش شاپور اول بر جای وی قرار گرفت.

 

"چهارتاقی خیر" یا آتشکده ی بهرام

 در یکی از باغ های قدیمی ماه فرخان (یکی از روستاهای"خیر")، یک چهارتاقی وجود دارد که خوشبختانه هنوز پابرجاست. این بنا احتمالا یکی از آثار زمان اردشیر است. در"کارنامه ی اردشیر بابکان" ترجمه دکتر بهرام فره وشی می خوانیم: "اردشیر پس از پیکارهای سخت و از میان بردن اردوان و هنگام بازگشت از کرمان به پارس به راه شهر گور (فیروزآباد) مرکز اردشیر خوره، به کنار دریای استخر (بختگان) می رسد. سپاس ایزد می گذارد و به فرمانش آتشکده ی بهرام را در حدود 226 میلادی در آن جا بنا می کند."

هم اکنون آتشکده در بین درختان "باغ دراز" در روستای ماه فرخان قرار دارد. در دوران اسلامی اطراف آتشکده تبدیل به قبرستان می گردد و شاید یکی از دلایل سالم ماندن این بنا همین باشد. البته دیگر اثری از قبرستان وجود ندارد چرا که به دلیل تسطیح زمین های اطراف آتشکده به دست کشاورزان، بیشتر آثار قبرستان نابود شده است. مصالح به کار رفته در ساخت این چهارتاقی مانند دیگر بناهای دوره ساسانی، لاشه سنگ، گچ و آهک می باشد.


مرگ بر هیچ کس          درود بر زندگی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۴۷
رسول حاجی باقری